مامانا بیایید لطفا راهنمایی کنید و نظر بدید بخصوص مامانایی که پسر همسن پسر من دارن
میخوام بدونم درک پسربچه هاتون چقدره و چطوریه؟؟
من وقتی یه چیزایی میگم به پسرم میگه فهمیدم ولی یعد دوباره همون کارو تکرار میکنه انگار نمی فهمه و درک نمیکنه
من از همون بچگیش جاهای خصوصیشو یادش دادم و گفتم که نباید کسی ببینه و دست بزنه یا تو مال هیچکس ببینی یا دست بزنی و این راهنماییا امروز تو کلاس ژیمناستکیش مربیش گفت که یکی از بچه ها گفته اهورا به خصوصیم دست زده انگار دنیا روسرم خراب شد هیچی نگفتم بعد ازش پرسیدم هی گفت به بابام نگو بماند که شوهرم فهمید و چقد غر زد و جیغ داد کرد سر من که تو یاد ندادی و باهاش حرف نمیزنی و همیشه عصبی هستی و این حرفا بعد پسرم که دوباره پرسیدم گفت نکردم من
الان بنظرتون چکار کنم فردا بپرسم از مربیش که کدوم بچه س و معذرت خواهی کنم و ببینیم چی شده اصلا یا نه ول کنم
شما چه رفتاری دارید این موقعا ؟؟نمیدونم به حرف پسرم باور کنم یا اون بچه

۴ پاسخ

ولی بنظر من خیلی روش زوم میکنین و درموردش حرف میزنین بچه حساستر میشه میگه مگه چیه.من اصلا دخترمو حساس نکردم وللللی حسابی با رفتار بهش نشون دادم که در مقابل غریبه باید چطوری باشه و حتی با بچه ای میخواد دوست بشه کلی ازم میپرسه مامان اجازه دارم اشکالی نداره؟؟وکاملا در مقابل افراد غریبه گارد داره.ولی هی بگین جای خصوصی جای خصوصی فک میکنه مگه چیه که انقد درموردش حرفه.البته این نظر منه و نمیگم به قطعیت درسته

اینجور مواقع اصلا نه عصبانی بشید نه اخم کنید فقط جدی و محکم بدون هیچ حسی بگید این کارت اشتباهه نباید دیگه تکرار بشه انقدرم طولانیش نکنید بچه هستن کنجکاون باید درست رفتار کنید که ادامه دار نباشه

نههههه اصلا پیگیر نشید میخواید برید به بچه بگید ببخشید بچم به خصوصیت دست زده؟؟؟!!!! هر چی بوده گذشته شما باید هی تکرار کنید برا پسر خودتون که این کار زشته و حالا هر چیزی که بهش میگید

منم خیلی با پسرم در مورد این مسئله صحبت میکنم متوجه هم میشه ولی کنجکاوه در این مورد ،مدام بهش توضیح دادم ولی یه بار یادمه رفت تو پارکینگ با دوستاش بازی کرد بعد که اومد بالا گفت مامان دوستم شلوارمو کشید پایین شوهرمم سریع رفت پایین با پسره صحبت کرد اون می‌گفت عمو بخدا خورده زمین شلوارشاومده پایین من براش درستش کردم ، بعد شوهرم اومد بالا بهم گفت چک کردم دیدم راست میگه کش اون شلوار شل بوده اومده پایین بعد به پسرم گفتم گفت مامان من که شرت پان بودم شلوارم که اومده پایین دوستم خصوصیمو ندیده ، بعد من عصبانی شدم گفتم پس چرا این طوری اومدی گفتی شلوارمو کشیده پایین و خصوصیمو دیده ، می‌خوام بگم بچن کنجکاو هستن از یه طرف دیگه پسر بچه ها اهل بزرگ نمایی هر داستانی هم هستن ،نیگم دوروغ میگنا ولی خیلی وقتا یه چیزی که تو ذهنشون میاد چند تا چیز دیگه هم امکان داره بزارن روش بیان تعریف کنن ، راهش فقط اینه مدام براشون توضیح بدیم و داستان های در مرود این مسائل براشون بگیم که ملکه ذهنشون بشه

سوال های مرتبط

مامان شاهزاده کوچولو مامان شاهزاده کوچولو ۵ سالگی
سلام خانما امروز اولین روز برد پسرمو بردم مهد چهارسالشه مربیش کلی چیز گفت بگیر منم گرفتم بردم خوراکی میوه چیزا که برا مهد لازم بود کلن یه میلیون شد رفتم دنبالش مربیش گفت به پسرت بگو دوستاشو نزنه خوب پسرم تا کسی دست روش بلند نکنه نمیزنه که هیچی نگفتم به مربی گفتم باش میگم بهش بعد میخواستم بیارمش خونه نمیومد به زور آوردمش جیغ میزد رفت او اتاق در میخواست ببنده من نیام خورد به یه دختربچه مربی رفت بغلش کرد بوس کرد منم پسرمو آوردم بیرون بهش گفتم برو از مربی معذرت خواهی کن بگو دیگه تکرار نمیشه رفت گفت مربی گفت مامان این دختر بچه رو دخترش خیلی حساسه آخه منم گفتم همه رو باهاشون حساسن گفت ن اینا یه جور دیگه حساسن هیچی نگفتم اومدم یکم عصبی شدم اولش که پسرم من روز اولش بود باید مربی درک می‌کرد بعدشم اگه اون رو بچش حساسه من هستم اومدم بیرون پسرم گفت دوستم منو زده الان چیکار کنم لطفا بهم بگید من ماهی دو میلیون میدم یکم بچم اجتماعی بشه آروم بشه ن اینکه ازش ایراد بگیرن بچس خوب بنظرتون مهدشو عوَض کنم یا با مربی حرف بزنم چیکار کنم لطفا کمکم کنید
مامان حسنا مامان حسنا ۵ سالگی