از امروز بخور و بخواب به راه بود . ناهارمم بیرون گرفتم . خونه ترکیده بودا. اتاق خاب و حال گردگیری و جارو زدم موند اشپزخونه و شام یا خدا😫 بعدم برم حموم با دخترم

۴ پاسخ

دوت بچه داری الان سومی؟

حالا برعکس من از صبح جمع و جور کردم ناهار مادرشوهرم سفارش داد خوردم شامم خونشون دعوتیم 😂 خداروشکر از فکر شام پختن راحتم

من حالشو ندارم شام بزارم تو میخای چی درست کنی

خوش به حالت دختر من بازی می‌خواد فقط

مقالات مرتبط

انتخاب رنگ سیسمونی
راهنمای انتخاب رنگ سیسمونی اتاق کودک ۱۴۰۴
چگونه خانه داری را یاد بگیریم؟
چگونه خانه داری را یاد بگیریم؟
روانشناسی ازدواج
روان شناسی ازدواج چیست و چرا به آن نیاز داریم؟
لیست سیسمونی نوزاد
لیست سیسمونی نوزاد با عکس ۱۴۰۴

سوال های مرتبط

مامان Nila🎀 مامان Nila🎀 هفته بیست‌ونهم بارداری
نه حال دارم حمام برم نه حال دارم شام بزارم همش یا دراز میکشم یا میخوابم بدنم سرحال نیست کسلم
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان امیررضا مامان امیررضا هفته سی‌ودوم بارداری
خانوما صبح بیدار شدم خواستم برم حمام یکم راه رفتم ترشح ابکی داشتم ببخشید ببخشید با انگشتم دست زدم ترشح شیری رنگ رو انگشتم بود همراش اب ریخت از انگشتم رو به پایین انگشتم به نظرتون کیسه اب بود یا ترشح ؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان مهدیار مامان مهدیار هفته بیست‌وپنجم بارداری
طبق تاپیک قبل همه گفتین حموم بیرون باشه تو اتاق خواب نباشه. منم دوست دارم بیرون باشه ولی بخایم از حموم در بیایم سخت نیست خب چجوری لخت در بیایم بیرون😐ولی ادم تو اتاق خاب باشه مثلا درشو میبنده رختکن هم نمیشع
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان فاطمه حسنا🩵🩷 مامان فاطمه حسنا🩵🩷 هفته سی‌وپنجم بارداری
دیشب از آشپزخونه تا حال دست شوهرمو گرفتم حالا دو قدم راه نیست🤣 دخترم تا چشمش خورد برگشته میگه چرا دست بابارو گرفتی نگیر😡 عجب بچه ها حسودن😂😂😂😂😂😂
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آیکان👶🏻💙🌙 مامان آیکان👶🏻💙🌙 ۱ ماهگی
دیروز اخرین دوز بتامتازون رو زدم امروز قند ناشتام ۱۰۸شده بیمارستانم میخوام رضایت بدم بیام بیرون به نظرتون چیکار کنم؟!قند دوساعت بعدم خوب بود
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان امیرعلی وآوینا مامان امیرعلی وآوینا هفته سی‌وهفتم بارداری
دیشب رسیدم مشهد بماند که چقدر امیرعلی فضولی میکرد و همه دنبالش بودیم 🥴🤣
وقتی رسیدم خونه فقط شام درست کردم و استراحت کردم
از صبح صبحانه امیرو دادم دیگه بلند شدم کلیییی لباس تو اتاق بود جمع کردم ، یه عالمه لباسم باید میشستم دیگه دست بکار شدم
آشپزخونه ترکیده ،خودمم حمام باید برم ، این وسط امیرعلیم ب دست و پام میپیچه و استرس دخترمم دارم ک چرا تکون نمیخوره😐😢
سه روز نبودم این همه کار ریخته سرم
شماها در چه حالین ،تعطیلات خوش میگذره 😉😎
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان جوجوکم مامان جوجوکم هفته بیست‌وششم بارداری
مامانا بگیر در حال حاضر چیکار کنم تا فردا برم دکتر😭😭😭
رفتم حمام دیدم مقعدم درد میکنه دست زدم دیدم بواسیر به اندازه یه فندوق زده بیرون خیلی درد میکنه😭😭😭چیکار کنم حالا؟
مشاهده ۲۰ پاسخ دیگر
مامان گل پسرم💙 مامان گل پسرم💙 هفته سی‌ویکم بارداری
استراحت مطلق شدم اصلا نمیتونم راه برم فقط برای حموم و دستشویی باید پاشم اتاق بچم نصفه موند ،باید اینترنتی سفارش بدم بقیش رو خیلی ناراحتم هم ناراحت شرایط خودم هم اینکه سیسمونی نتونستم برای بچم کامل کنم☹️
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان فاطمه مامان فاطمه هفته بیست‌ودوم بارداری
سلام همگی به خدا یه پتو برمی‌دارم برم اتاق سونو بخوابم وقتی که وقت زایمان رسید بیام بیرون خسته شدم از بس نگران شدم
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان معجزه خدا🥹🫀🌱 مامان معجزه خدا🥹🫀🌱 هفته سی‌وهفتم بارداری
امروز برا سلامتی و حال خوب و به موقع دنیا اومدن دختر عزیزم نذر کردم
انشالله که خدا و امام رضا بپذیرن .. یا امام رضا خودت مراقب دخترم باش تا بسلامتی به دنیا بیاد و با دل خوش بغلش کنیم 🥹🫀
از خدا ممنونم با همه سختی ها رسیدیم به این مرحله بارداری و ان شالله که بسلامتی و با لب خندون و سلامتی دخترم بقیه راه بگذره برامون به خوشی

تولدت مبارک امام مهربانی ها❤️
۱۴۰۴/۰۲/۱۹
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
ریحان رمانویس ریحان رمانویس قصد بارداری
❌شرط نامه بی مرز ❌⭕️فصل سوم ⭕️
پارت 2 پشت چشمی نازک کردم... که درحالی لباسشو میکند امد نزدیکم... سرشو فرو کرد توی گردنم.. تا میخواستم ازش فاصله بگیریم... که در اتاق با شدت باز شد و امیر ارسلان درحالی که توی اون وضعیت بودیم گفت ــ بابایی چرا هر وقت میای خونه اول با مامان میرین تو اتاق اصلا نمیای پیش من..دیگه دوست ندارم..و با خنده از عامر فاصله گرفتم..و دست به سینه به قهر کردن امیر ارسلان زل زدم...وای خدا این بچه هم میفهمید ما چرا میایم تو اتاق...ای توله سگ...عامر رفت انداختش رو کلوش و شروع کرد به قلقلک دادنش...صدای خنده هاشون اتاقو برداشته بود... ــ هیشش بچه ها خوابن ها..اگه فقط یکیشون بلند بشه بخدا نمیزارم امشب جفتتون بخوابین...باید نگهشون دارین فهمیدن...دوتاشون ساکت شدن...امیر ارسلان رفت تو اتاق خودش تا بخوابه...تا میخواستمبرم از اتاق بیرون یک سر به دوقلو هام بزنم که دستم از پشت کشیده شد...ــ کجا در میری خانومم...کلافه نگاش کردم...عامر بخدا اصلا هوسله ندارم ولم کن...رفتم اتاق بچه ها...بعد از اینکه بهشون شیر دادم..وو..تو جام قلتی زدم...نمیدونم چرا حس میکردم...یکی از قل ها گرسنه شونه...با خوابااودگی ازجام پاشدم و آباژور کنار تخت روشن کردم و از اتاق رفتم بیرون...رفتم تو اتاق بچه ها...رفتم سمت تخت امیر پاشام...که با دیدن جای خالیش...شوکه شدم...یا خدا بچم کو...نگاهی به دور بر انداختم..ولی نبود..نگاهی به تخت دلارامم انداختم..که خواب بود...دوباره با دستو پای لرزون رفتم سمت تختش...خدایا بچم..بچمم دویدم تو حال...چراغو زدم...رفتم اتاق امیر ارسلان...اونم خواب بود...با گریه مثل دیوونه ها توی خونه میدودم...جیغ زدم...عامررر بچمممم..نیست.. قلبم به درد امد...خدایا بچممم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان هدیه خدا مامان هدیه خدا هفته سی‌وسوم بارداری
سلام بر هفت ماهگی 💙🥺امیدوارم با یاری خدا از اینجا به بعدم به سلامتی بگذرونیم .و
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان نورا مامان نورا هفته سی‌وششم بارداری
خانوما من امروز با استراحت جارو برقی کشیدم واژنم درد می‌کنه ینی بخاطر جارو برقی بود
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان دخملی مامان دخملی هفته سی‌ویکم بارداری
خانوما با خوردن غذاهای معمولی ممکنه بچه وزن نگیره؟ مثلا درحد خوردن صبونه و شام و ناهار و میوه.
صبونه هم فقط پنیر و گوجه خیار میتونم بخورم با سنگک
شام و ناهارمم معمولا برنجیه با سالاد یا ترشی
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان توت فرنگی مامان توت فرنگی هفته بیست‌ونهم بارداری
اینقد امشب پسرم اعصابمو خورد کرد جایی بودیم براش خوراکی برداشته بودم همیشه میگفت مامان تو هم بردار بخور وای یک دونشو برداشتم ضعفم زده بود گفتم بخورم شروع کرد گریه و کتک زدن بعدم ی حرف بد بهم زد مردم از خجالت ما اصن حرف بد نمی‌زنیم تو خونه خیلی زور زدم دستشو کشیدم تا آوردمش بیرون اینقد حالم قاطیه تپش قلب گرفته بودم شکمم سفت شده بود ی وضعی بود نشستم تو ماشین کلی چیز گفتم ب شوهرم اصن انگار ن انگار فقط گفت بابا چرا اینکارو کردی بعدم اومدیم خونه من اومدم تو اتاق خواب ک یکم حالم برگرده ی نیم ساعت تنها بودم تو اتاق از بس جوش داشتم ک خون دماغ هم شدم . الان رفتم دیدم شوهرم با خیال راحت خوابیده پسرمم خواب رفته الان دلم میخواد شوهرمو جر بدم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر