شمااگر شوهرتون بین شما و بچتون ک حامله اید .و عرق خوردن ،اون عرق خوردن رو انتخاب کنه .عکس العمل شما چیه؟

کاری نمیتونم بکنم دیگ حاملم
باید قبلش ب این چیزاش فکرمیکردم بعدمیذاشتم گیرم بیاد

بهش فرصت بده بزار خودش انتخاب کنه.با زور و دعوا نمیشه.نباید بحثو جوری پیش ببری که حرمت های بینتون شکسته شه که این حرفو بزنه

خیلی‌ها میخورن و وقتی هم میخان بزارن کنار از ۱۰۰ سی سی ۲۰۰ سی سی زره زره کمش میکنن کلی کلاس میرن اینجوری نیست ک بگه باشه عزیزم من تو رو انتخاب میکنم از فردا نمی‌خورم بنظر من بجای اینکه رو به روی همسرت وایسی کنارش باش

خب شما نباید شرایط جوری پیش ببریم ک انتخاب باشه یا شما یا عرق خوردنه.
کسی ک عرق میخوره بدنش عادت داده نمیتونه ی شبه بزاره کنار بعد میای میزاریش توی منگنه ک یکی انتخاب کن برخلاف میلش و نیاز بدنش به عرق ادامه میده و این باعث ناراحتی میشه.

وقتی هنوز به درک این نرسیده زن و بچه داره اولویت زندگیش نیستین ..همون بزار به عرق خوردنش برسه چون ارزش غصه خوردنو نداره

الان در حال حاضر مهم ترین چیز ارامش خودت و سلامتی نی نی ات هستش مطمئن باش اونم از سر خوشی اینکارو نمی کنه حتما فشار عصبی داره بذار بچه ات به سلامت بدنیا بیاد بعد در موردش تصمیم درست بگیر

عزیزم اصلا به طلاق اینا فکرنکن وقتی الان حاملی ایشلا با اومدن بچتون خودش درست میشه

دیگه با بچه به طلاق فک کردن واقعا اشتباهه
اون بچه چه گناهی داره آخه؟؟
بجای فک کردن به طلاق دنبال راه حل باش
نمیدونم با زبون گرم و نرم
با زنونگی با هرچیزی که میتونی سعی کن به راه بیاریش
اکثر این گندکاریاام بخاطر رفیق بازی اتفاق میوفته

هیچ جمع میکردم میرفتیم خونه بابام

مهم نیست انتخاب اون چی باشه چون منم اولوییتم بچمه و بهش دیگه اهمییت نمیدم باهاش سرسنگین میشم تا وقتی که دیگه مثل بچه تصمیم نگیره و کارای احمقانشو ادامه نده .توهم برات مهم نباشه قبل بارداری باید برات مهم میبود ن الان بزارش به حال خودش و اصلاااا بهش محل نده .

من شوهرم سیگار میکشه تو نامزدی میگفت بعد عروسی دیگه نمیکشم ولی اتفاقا بیشترم میکشه
اشتباه از خودم بود یکبار حالش بد بود سیگارو جلوی خودم دراورد کشید چیزی نگفتم به خاطر حال بدش
از اون به بعد پر رو شد هییی جلوی من کشید
بعد گفت بعد عروسی دیگه نمیکشم ناکزدی رو گیر نده گفتم اوکی چند ماه نامزدیم
الانم میکشه چیزی نمیگم میبینم فشار روش زیاده دلم نمیاد باهاش دعوا کنم اعصابشو به هم بریزم
ولی اون روی سگ خودمو میبینم وقتی بچه به دنیا بیاد بخواد تو خونه بکشه
اون‌موقع دیگه عمرا بذارم بکشه
چند دفعه خواستم سیگارشو از پنجره پرت کنم بیرون جلو روش گفتم شاید غرورش خرد شه... به خاطر خودش میگم قلبش یه موقع هایی درد میگیره میترسم سیگار میکشه از طرفی از ریه بچه‌هم میترسم
خودمم میبینم بیرون این همه میدوعه همش هم اعصاب خوردی داره میگم دیگه سر این یدونه اعصابشو به‌هم نریزم دعوا کنم چند دفعه صدام در اومده رفته تو دستشویی کشیده بوش نیاد دیدم دستشویی خیلی خفس خودش اونجا اذیت میشه
البته یه کاری میخواستم بکنم که بارداریم نذاشت یهویی شد 😂

عرق بخوره؟؟؟
بعد تازه بین منو عرق ،عرقو انتخاب کنه؟؟؟
من حتی با عرق خوردن مشکل دارم چه برسه ب اینکه بخاد منو با یه همچین چیز چرتی مقایسه کنه و اونو‌انتخاب کنه
اول اینکه از هفت جهت پارش میکردم دوم اینکه یه ماه تو خونه حبسش میکردم نتونه بره جایی و اگ درست نشد باز و طلبکار بود پا میشم میرم خونه بابام تا ادم شه
وقتی میگی چندساله درست نشد حقش خیلی بدتر ازیناس

با عرض پوزش...

الان ۳۰هفته ای فکر نکن جز ناراحتی چیزی نداره
در اینده سعی کن روش کار کنی حالا با قهر با هرچی

از شیرینی های بچه براش تعریف کن
مثلا وای به دنیا بیاد شروع میکنه به راه رفتن چه کیفی میده
یا مثلاً اولین حرفی که میزنه به نظرت چی میتونه باشه
یه جوری که اولین ها براش جذاب باشه و بترسه از ندیدن این اولین ها
مثلا اولین باری که میگه بابا
تا نتونه بگه ببرش تا 7 سالگی

به نظرم از ایندش با بچه بترسون
از اینکه ممکنه نتونه باهاش ارتباط برقرار کنه یا به خاطر مستی ازش بترسه
طوری نباشه که از بچه بدش بیاد اتفاقا یه جوری که بیشتر دوستش داشته باشه و در عین حال از اینکه بچه اونو دوست نداشته باشه بترسه

حالش بد میشه بعد خوردن؟اذیت میشی؟

چرا مشاوره نمیری؟

خب اگه‌عرق خور بود خیلی زیاد و مشکل ساز بود اول باید مشکلات حل میشد چون خیلی سخته خیلی

مشکل منم بود با کلی دعوا قهر فعلا کنار گذاشته ولی دائم همش میگه من خوشبخت نیستم😕😕😕😕

دیگه بیخیالش شدم...