مامانا زایمان کردین چقدر همسرتون کمکتون کرد یا درکتون کرد از منکع انگار مامانش زایمان کرده تمام توجهش شده ب مادرش هی میگه مامانم اذیت شد این چن روزه و ازاین حرفا خیلی ناراحتم از دستش انگار ن انگار منم هستم هر موقع میاد فقط دخترمو بغل میگیره وبوسش می‌کنه حتی از من نمی‌پرسه چیزی میخای یانع

همسرم خونه نیس از وقتی زایمان کردم ۲روز اول بوده شکر خدا درکش خیلی خوبه وقتی رفتم برای زایمان اونقدر درد داشتم پر پر میزد

میگم شمام شوهرتون اینجوریه میگه بمن ربطی نداره حتما باید سرکارمیام غذام اماده جلوم باشه

منکه برا بچه اولم از توبیمارستان با خواهراش رفت یه ماه بعدش اومد دنبالم برد خونه ک براش غذا درست کنم گرسنه نمونه گفتم دیگه بچه دار نشم ولی خدا بهم داد خیلی میترسم الانم همون کارو بکنع

خانما دخترم زیادمیخوابه طبیعیه

تازه ازسرکارمیاد فقط بچه رو بعضی وقتا بوس میکنه تازه موقعی ک بارداربود میگفت اگه پسربود میزارمش اگه دختر ن سقطش کن ،منم گفتم دختره اما شاید پسر باشه سونو اشتباه کرده

آبجی بخدا دخترم الان دکتر ازمایشگاه نزدیک ی هفته س گفته تیروئید بچت بالاس خطرناکه ببرش دکتر متخصص اما عینه خیالش نیس ،خدا به دخترم رحم کنه فقط ایشالله که تیروئیدش نرمال شده باش دارم دق میکنم هزینه تنها فقط ویزیتش ۳۰۰ب بالاس گفتن 😢😢😢

هی برا منکه بمیرم حتی دکترم نمیبرتم میگه مگه مادر من ده تا نزاییده تو سر یکی هی فلان جام درد میکنه کمک دیگه هیچ دو سه ماه حتی دستشم به دستم نخورده میگه حالم بد میشه زن حامله میبینم😥بمیرمم یه لیوان اب دستم نمیده تازه مث چی باید واستم براش کار کنم بعضی از مردا واقعا نامردن

با این حرص خوردن داری باز خودتو نابود میکنی، بیخیال باش، مردا همیشه بچه ان اونی ک تو خونه پدر و مادرش درست تربیت نشده باش بعد ازدواجم تغییری نمیکنه، به فکر خودت و بچه ت باش عزیزم با خدا حرف بزن و ازش بخواه ک بهت صبر بده دیگ وقتی مادر میشی باید زره آهنی بپوشی خیلی سخته ولی چاره ای نیست الان مهم بچه ت و خودتی، سعی کن دیگ روی رفتارای همسرت زوم نکنی

تازه میگفت مادرم بیچاره اذیت شد توبیمارستان چقدر پاش ورم کرد انقد روسرت بود حالا مامانش چی حتی نرفت شناسنامه شو بگیره شوهرمم ک بیخیال

هه دقیقا منم اینجوری بود م شوهرم همش فکر مادرش بود تازه انگار ن انگار من زایمان کردم هی با اون بخیه هام بلندم کردم غذادرس کنم برامادرش

والله از همون اول بارداری کمک حالم بوده تا ب الان
من یه هفته قبل زایمانم بیمارستان بستری بودم این یه هفته با من بیمارستان بود بعد زایمان کردم ۳ روز اونجوری بستری شدم
نه خودش بلکه خونوادشم با من اسیر بودن☹️ الانم وقتی از سرکار میاد بچه داری میکنه منم به کارام میرسم البته من دلم نمیاد خستس 🥹ولی خودش دیگه چندساله همینجوری عادت کرده تو‌کارها بهم کمک کنه

من از وقتی حامله شودم همسرم کمکم کرد تا الانم ب دنیا اومده کمکم میکنه با این که سرکار میره

والا من تا زاییدم دوروز بعدش مادرشوهرم بنده خدا عزادار شد شوهرمو کلا ندیدم همش پیش اونا بود

منک از چند ماه پیش ولم کرده خاهر خونه بابامم
بمیره انشالله تیکه هاشو بیارن واسم💔

افسردگی بعد زایمان هست گلم زیادی حساس میشه طرف درکت میکنم

ببخشید ولی چقدر نفهمه 😑😑😑

چقد بده اینطوری منم مثل توام