خواهرانه راهنماییم کنین دخترم یک سال و یک ماهشه تازه زایمان کردم دختر دومم ۱۲ روزشه پناه خیییییلی وابسته منه همه کاراش با خودمه باید انجام بدم الان خونه مادرمم دختر دومم و نگه می‌داره شبا کلا کاراشو انجام میده فاصله خونمون با مادرم ۲۰ دقیقس مادرم بخاطر شرایط بیماری قلبی پدرم نمیتونه تنهاش بزاره بیاد پیش من همسرمم تایم کاریش از ۶صب تا هفت هشت عصر هرروز بعد همسرم میگه بیا خونه دیگه نمی دونم برم یان از پس دوتا بر میام انقدد دودلم نگرانم استرس دارم بنظرتون چکار کنم کسی توی شرایط من بوده

نمیدونم چرا احساس کردم خیلی مظلومی 😅 ی نیمچه دعوا با شوهرت راه بنداز و بهش بگو تنهایی نمیتونی و بمون خونه مادرت تا چهله

انشالله که بتونی
اگه حالت بهتره و میتونی کاراتو بکنی برگرد ولی غذا و کار خونه رو به همسرت بسپار یا خواهری مادرشوهری کسی بیاد کمکت از موقعی هم که همسرت بیاد ی دونه از بچه ها و کارهاشو بسپار به همسرت چون سخته هر دو کوچیکن نیاز به کسی دارن
اگه هم بتونی تا یک هفته دیگه بمونی که سرپا بشی بهتره

من خودم ب شخصه غذا درست کردن تو این شرایط تو و رسیدگی ب دختر اولی خیلی برام سخت تر از رسیدگی ب بچه کوچیکست... اگر کسی باشه بتونه شام و نهارتو کمکت کنه بپزه بنظرم خیلییی راحت تری ...

منکه از روز اول زایمانم بی کس بودم با دوتا بچه البته پسرم سه سالش بود خیلی روزای سختی رو گذروندم یادش میفتم اعصابم میریزه بهم به حرف شوهرت گوش نکن الان روزهای تو هست اگر تا چهل روز حالت خوب باشه تا چهل سال آینده ت رو تامینی

واستا حداقل ۲۰ ۲۵ روزه شو بعد برو

بنظرم میتونی بعد سه هفته که جای زخمت بهتر شد دیگه بری خونه خودت نهایت بگو مامانت بیاد برات ظهرا غذای اون روزتو درست کنه برگرده خونه.نینی جدیده رو بذار تو اغوشی همیشه ور دلته خیالت راحته به کارات میرسی

بنظرمن یک ماه تحمل کن همین شرایطو یکم وضعیتت بهتر شه ک جفت بچه هاتو نگه داری تو مرحله اول ی ننو بگیر ک دختر کوچیکت کلا توش باشه شیر خاستنی یا پوشک کردنی بردارش ببشتر بزا تو ننو باشه تا خدانکرده دختربزرگت نیوفته روش اینجوری راحت ب بزرگتریه میرسی

دختر دومیت الان زیاد اذیت نمیکنه فقط شبا هس پس برو دختر بزرگتم شبا میخوابه

بزار یه ده روز دیگه بگذره بعد برو
با دوتا بچه خیلی سخته
به من که بود میگفتم تا چهل روز بمون بعد برو