مامانا پسرمو چندجا بردم برای مهد هرجا میرم احساس بدی بهم دست میده که نکنه بچمو دعوا کنن امروز بردم یه کلاس دو زبانه یه روز در میون ۳ ساعت خیلی خوشم اومد چیزایی ک تو اولویتم بودو داشتن ولی باز میگم نکنه الکی بگن بعدا ک من نباشم یه جور دیگه رفتار کنن

منم همین حسو داشتم میگفتم دعواش نکنن بقیه ادیتش نکنن ولی بااینحال از سه سالگی فرستادم مهدکودک تازه اونموقع هنوز درست حرفم نمیزد ولی اخلاقش تازه بهترم شد همه چی هم الان میاد تعریف میکنه از حق خودشم دفاع میکنه

عزیزم درک میکنم، همه بچه هاشون براشون عزیزن، ولی اینجوربهتره برای خود بچه، فردا توی جامعه قراره با هزارجور آدم برخورد کنه همه که خوب نیستن، یارفتار خوبی ندارن، اگر خودش دوست داره بره، بفرستش، من ک کلافم تاحالا دوبار بردم بعد یه ماه دیگه نرفته، همش توخونه چسبیده بهم، کلافه شدیم جفتمون. بچه از مادر یکم دورباشه هم برا خودش خوبه هم مادر

عزیزم بااین طرزفکرمانع اجتماعی شدنش میشی فکرکن بچه شماهم یکی مثل همه بچه ها وبزاروارداجتماع کودکیش بشه انشالله که جاش مطمئنه

حرف میزنه خوب برات میگه چکار کردن

من دوست دارم ببرم ولی موقعیتشو نداریم امسال خیلی تو خونه داعواش میکنم همه ی احساسش سرکوب میشه بچم دست خودمم نیست ی روانی ام من ولی مهد خوبه بهتر از خونس

دقیقا منم همین حسو دارم چون پسرم بیش از حد شیطونه و منم نگرانم دلم نمیخاد اصلا مهد و مدرسه بره