میگم‌من با پسرم رابطم خیلی احساسی شده.صب تا شب قربون صدق هم میریم .امروز گفت عاشقتم اشکم درومد گفتم تو نباش بزار من عاشقت باشم فقد🥲😅این چن سال مشکلات و درگیری زیاد.مادر چندان خوبی نبودم.اما مدتیه شکر خدا آگاه تر شدم سعی میکنم آرامشمو حفظ کنم..حالا میگم نکنه کارم اشتباهه؟خودم ک واقعا وابستشم.نمیدونم پسرم وابستم باید بشه نشه؟محبت بکنم نکنم؟چجوریاست بلخره؟🫠🫠بچه ننه نمیخام باشه

بچه ننه نمیشه به محبتت ادامه بده

عزیزم ماشالا پسر منم امروز گفت مامان بهت افتخار میکنم قربون چشمای خوشکل و نازت بشم گفتم خدا نکنه مامان من قربون تو بشم

هیج کسی با محبت لوس و بچه ننه نمیشه

ببین منم واقعا همین بودم مادر خوبی نبودم الان ۱ ماهه دارم تلاش میکنم عصبی نشم داد نزنم گیر بیخود ندم محبت کنم بغلش کنم و واقعا چقد مهنا عوض شد الان فک میکنم همه کاراش از کمبود محبت بود

پسر من راه ب راه میگه مامان دوست دارم مامان خوشگلم منم از اون ور غش و قربون صدقش میرم
بذار عادت کنیم ب قربون صدقه رفتنشون تا بزرگ شدن بازم رومون بشه قربون همدیگه بریم جلو عروسامون 😍😍

بچه باید به پدر و‌مادر دلبسته باشه
حد و تعادل تو همه چیز باید رعایت بشه.
خوشحال شدم برات

🥹🥹🥹🥹🥹
اکلیلی شدم😍😍.
کوروشم میگه تو رفیق منی