سلام مامانا
پسر من سه سال و سه ماهشه
لحظه اول که یه جمعی وارد بشه تا میاد اخت بشه یکم زمان میبره که خب خیلی طبیعیه
ماهم اصلا اذیتش نمیکنیم کلا هم با اینکه شیطونه ولی بچه شلوغی نیست ارومه
مامان من هی تا جایی باشه هی به من غر میزنه چرا سلام نمیکنه چرا نمیره بازی کنه چرا دست نمیده
چرا تحویل نمیگیره چرا زود اخت نمیشه
دیگه دفعه اخر بهش گفتم مامان جان اگر اینقدر اذیتید بگید ما نمیایم شخصیت پسرم اینطوریه نمیتونم که به زور مجبور به کاریش کنم
درصورتیکه بعد از نیم ساعت اوکی میشه ها
نه میتونم دل مامانم رو بشکنم نه میتونم بچمو خورد کنم

۸ پاسخ

سنشونه ببین بچه منم همینه

بچه های مام همینن.دختر من ک میره پشت من و توی عبام قایم میشه!

شما درست گفتید عزیزم
آیهانم اولش قایم‌میشه پشت ما
اما بعدش دوست‌میشه و شروع میکنه صحبت کردن

بچه منم همینه انقد بدم میاد از این اخلاقش

بانصب برنامه تاپینگ وکدمعرف زدن به راحتی 100هزار هدیه بگیرین فقط کافیه برنامش نصب کنید وکدمعرف حتما بزنید
اینم کدمعرفش466400

دختر منم همینجوره.

امیرحسین همین جوره

دختر منم همینه.

مقالات مرتبط

چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
روانشناسی ازدواج
روان شناسی ازدواج چیست و چرا به آن نیاز داریم؟
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران

سوال های مرتبط

مامان برکه مامان برکه ۳ سالگی
مامانا دخترم هی گرم میشه هی معتدل میشه. گرم نه ک تب بشه. .ولی از حالت طبیعی خودش بیشتر میشه باز میاد پایین..علایم دگ هم نداره.از دیشب اینطوریه..چرا به نظرتون ؟ دارو چیزی بدم؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان لیانا مامان لیانا ۳ سالگی
سلام خوبید دختر من سه سال و سه ماهشه همش گشنش میشه غذا ‌که میخوره باز میگه مامان نمیدونم چرا همش گشنمه. میگم غذا میخای میگه نه حالا نمیدونم چرا همش گشنش میشه.کسی تجربه داشته بچش اینجوری باشه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان روهان مامان روهان ۳ سالگی
سلام دوستان،پسرمن کلا خیلی با بچه ها در ارتباط نبوده ،البته پارک و کلاس میبرمش تا بشه و جدیدا بیشتر،ولی خب خیلی اهل ارتباط گرفتن نیست،و خیلی با بچه ها گرم نمیگیره
امروز توی خونه ی بازی یکی از پسرها که بهش محل میذاشت رو معلوم بود خوشش میاد و کمی باهاش ارتباط گرفت؛اما اون پسره بیشتر بایکی دیگه دوست بود و پسر من کمتر،ولی همون یه دره که باهاش حرف می‌زد هم پسرم خیلی ذوق نشون داد چندبار،نمیدونم چرا اما یهو دلم واسه پسرخودم سوخت،شما تابه حال چنین حسی داشتید؟طبیعیه؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان امیرحسین مامان امیرحسین ۳ سالگی
مامانا نمیدونم چرا پسرم جیش که میکنه هی جلوشو میگیره کم کم جیش میکنه کامل جیششو نمیکنه منم اب ولرم میگیرم بهش تا جیش کنه میترسم عادت بشه واسش چیکار کنم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان سوگند مامان سوگند ۳ سالگی
سلام خانما دخترم چند روزه موقع خواب گریه می‌کنه که نخوابیم میگم چرا هزار تا بهونه میاره که من غصه میخورم بخوابیم صبح زودم پا میشه گریه زاری که نخواب مامان خسته شدم از دستش کلافه شدم از صبح زودم که بیدار میشه مامان منو ببر بیرون میگه اصلا تو خونه نباشیم منم جایی رو ندارم ببرم..خیلی کلافم ..دخترم خیلی خوب و آروم بود نمی‌دونم چرا اینطوری شده ..بنظرتون چرا اینطوریه کسی هست کوچولوش مثل دختر من شده باشه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ریحانه خانم مامان ریحانه خانم ۳ سالگی
انقدر خستم که دلم میخاد ساعت ها بشینم فقط گریه کنم.
چرا همه چی باید برام من حسرت بشه!!!!
یه رفتار بچه هم تو این دنیا من باید سرش حسرت بکشم اخه!؟!!
این بچه چرا از همه فراریه؟! کلاس میبرمش همه بچع ها دارن بازی میکنن این فقط نشسته کنار من تکونم نمیخوره. مربی هم میاد پیشش سرش میکنه تو شکم من میگ نه نه...
چیکارش کنم دیگ
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان دلسا مامان دلسا ۳ سالگی
سلام مامان های عزیز، نمی دونم مشکل از خودمه یا نه من خیلی خیلی کتاب میخوندم اینطوری رفتار کنم اینطوری باشم ،اما الان دلسا تقریباً دوماه هست خیلی خیلی زود عصبی میشه ،مثلا آب می خواد با گریه جیغ ،خوابش میاد نیم ساعت قبلش باید اینقدر بلند گریه کنه جیغ بزنه کب ساختمون زنگ بزنن چی شده ، میبرمش خونه بابام همین مکافات با نوه های دیگه منم وقتی شروع میکنه چون صداش خیلی بلند ،خیلی شوهر خواهرام اذیت میشن میارمش تو حیاط ارومش میکنم بازی میکنیم میبرمش تو ی نیم ساعت بازی دوباره همونجور ،دوباره همون کار رو می کنم دفع سوم دیگه میگم بذار ای قد گریه کنه آخرش آروم میشه ،به خدا این دوماه اینقدر من گریه کردم که چرا بچه من ی روز ی روز با خنده بیدار نمیشه ،دوستم دیدم میگه خودتی چرا موهات سفید شده به خدا بهر کی میگم وقتی می بینم این همه تلاش کردم هیچ بر هیچ بهم میریزم ،نمیشه روش نه داد زد نه بچه رو زد ،خیلی خیلی سخت شده بچه داری
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان سامیار مامان سامیار ۳ سالگی
پسرم خیلی تنهاس،خودم الان اصلا نمیتونم بچه بیارم،خواهر زاده برادر زاده هم ندارم که با اونا هم بازی باشه فقط می‌مونن بچه های خواهر شوهرم که زیاد با بچه من خوب نیستن بازی نمیکنن باهاش پسر منم عاشق بچه هاس سریع همه رو میگه دوست منه،خودم تو خونه یکم باهاش بازی میکنم خانه کودک میبرم تو کوچه مامانم میبرم با بچه ها بازی کنه اما بازم تا بچه های خواهر شوهرمو میبینه جوگیر میشه اونام میگن بازی نمیکنیم خیلی دلم میسوزه براش سال دیگه میفرستمش مهد اما الان نمیدونم چه کنم
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان کوچولو مامان کوچولو ۳ سالگی
خواهشا هیچ وقت خودتونو واسی چیزای الکی ناراحت نکنید ببینید ادم فقط سالم باشه بچش سالم باشه یه دنیا می ارزه بخدا ۳ساله زندگی من جهنم شوده ازاین دکتر به اون دکتر واسی الرژی غذای پسرم هیچی هم درست نشوده بدترهم شوده بخداهرروزدرد میکشم هرروز میسوزم نه میتونم چیزی بهش بدم نه میتونم دردشو دوا کنم چه روزای من دست به خودکشی نزدم چقد سرزنشم کردم خانوادها که چرا این کارو میکنی بچت فلج که نیست ولی ببینید بخدااز فلج بدتره وقتی نتونی حتی یه نان خشک هم بدی دستش دیگه چه امیدی همش اسهال همش دل درد 😭😭😭😭😭😭خیلی سختمه خیلی خستم
مشاهده ۲۷ پاسخ دیگر
مامان ریحانه خانم مامان ریحانه خانم ۳ سالگی
سلام مامانا
به نظرتون با اخلاقای که دخترم داره مهد رفتن براش مناسبه؟
رفتاراش: از حرکتای هیجانی بچه ها میترسه. از صدای های بلند میترسه. نمیتونه از خودش دفاع کنه. حرف میزنه جمله بندی داره ولی خب مثل خودمون هنوز نیست. و اینکه تنهاست هیچ همبازی نداره. با بچه ها ارتباط میگیره ولی زمان میبره.
نمیدونم دیگ چیکار کنم که یکم بهتر بشه بنظرتون با این شرایط ها مهد چطوره؟ و اینکه همش پیش خودمه. یه بار کلاس ژیمنتستیک بردمش بیست دقیقه اول همش کنار خودم بود بعد میرفت بازی میکرد. اگ بچه ای میومد سمتش میومد پیش من نمیتونست دفاع کنه و نترسه و اجازه هم نمیداد مربیش دست به پاهاش بزنه. خلاصه بچه خییییلی سخته جونم دیگ داره بالا میاد
مرسی از راهنماییاتون🌹
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان حسین و احسان مامان حسین و احسان ۶ ماهگی
شوهرم خیلی با پسرم لج میکنه
الان سر پتو کشیدن هی لج کرد
میگه ۴ بار پتو کشیدم چرا زدی کنار دیگه نمیکشم اونم هی التماس می‌کرد بکش دیگه گریه ش گرفت
چند بار هم گفتم بهش چرا انقد باهاش لج میکنی یا چرا باهاش انقد تند برخورد میکنی
انگار نه انگار
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان مسیحا مامان مسیحا ۳ سالگی
مامانا من یه مشکل دارم ممنون میشم اگه حال داشتین راهنماییم کنین
وقتی میریم بیرون پسرم همش علاقه داره که با بچه ها مخصوصا از خودش یکم بزرگترا دوست بشه و بازی کنه
وقتی اون بچه میخواد بره خونشون پسرم همش گریه میکنه و میگه من دوسش داشتم ، این وابستگی طبیعیه ؟
به خودمم خیلی وابسته س و هیچ جا بدون من نمیمونه
اگه جایی بریم بچه ها باهاش دوست نشن با بازی نکنن همش گریه میکنه و میگه چرا با من بازی نمیکنن ؟؟
این ضعیف بودن و حساس بودنش به نظرتون طبیعیه ؟
امروز انقدر گریه کرده که از سردرد دارم میمیرم
خیلی ناراحتم میگم کجای ترییتم اشتباه بوده که بچه از نظر روحی انقدر ضعیف شده
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان Delvin😍 مامان Delvin😍 ۳ سالگی
سلام اومدم با پست پرخاشگری
اول تعریف پرخاشگری چیه
پرخاشکری یعنی عصبانیت یعنی احساس خشم که ممکنه با تعریق و سرخ شدن صورت او‌احساس گر گرفتگی داشته باشید و بدونید احساس عصبانیت و خشم کاملا طبیعی هست احساس خشم به بچه جرات و جسارت میده که از حق خودش دفاع کنه
مثلا وقتی بچه جدید دنیا میاد بچه اول حس خشم پیدا میکنه چرا جون اون میبینه که توجه شما تقسیم شده ولا بیشتر بع بچه کوچیک توجه میشه این خودش باعث‌ خشم میشه
خشم اکر کنترل و مدیریت نشه میشه مول خودزنی و فحش دادن و پرت کردن و زدن دیگران اینا نوعی از پرخاشکری هست و برای کنترل خشم چیکار کنیم
ما اول بایذ الکوی مناسب باشیم چون دیده ما نمیتونیم خشم خودمون رو کنترل کنیم بعد انتظار داریم بچه خشم نداشته یاشه
مثلا بچه اسباب بازی دوستش رو به زور میگیره به جای اینکه بریم حل مسله کنیم میریم دستش رو میگیریم یا تهدیدش میکنیم یا داد میزنیم که چرا اینکارو کردی و حرفایی که باعث تحقیر کودک بشه مثلا به چه حقی اینکارو کردی برو اوی اتاق یا اگر اینکار‌ یبار دیگه کنی نمیارمت اینحا که بازی کنی
باید با بچه همدلی کنیم که بفهمیم بچه چرا اینکارو کرده چرا اسباب باژی زو به زور اژش گرفته یا بچه رو زده باید همدلی کنیم با کودک تا خشمش سرکوب نشه
بچه ها تا ۷/۸ سالگی منطق ندارن باید با احساس و تیاز خودشون باهاشوت صحبت کنیم
مامان کنجد مامان کنجد ۳ سالگی
سلام ماماناي عزيز مدتيه دخترم وقتي وارد جمعي ميشيم و ادمارو ميبينه يه ترس و خجالت شديد وجودشو ميگيره جوري كه حتي نميخواد كسي رو ببينه و من بغلش ميكنم و هركي اگه بخواد حالشو بپرسه اصن نگاهش نميكنه و وحشت زده ميشه ، حتي دلش نميخواد با بچه هاي جمع بازي كنه، انگار شور و هيجاني نداره انگار اصن بچه نيست و دلش نميخواد كودكي كنه وچيزيو امتحان كنه يا حتي بازي كنه، انگار حس ميكنم افسرده شده ، هرچي ميگردم تو زندگيم شرايط جديد يا تغيير جديد ايجاد نشده نميدونم چشه، كلا فعاليتش كم شده و تو مهماني عين يه بچه عاقل كنار من ميشينه و اين اصن به نظرم درست نيست و هي من بايد هلش بدم برو پيش بقيه، كلا بچه ارومي بود از اول ولي اين مدل ترس و حالتاش يكي دوماه هست كه ايجاد شده، حتي تو كلاس مادركودكم خوشحال نيست نميخواد بازي هيجاني كنه من بايد هلش بدم بازي كنه نميدونم چرا اينجوري شده، يعني افسرده شده يه بچه؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان سامیار مامان سامیار ۳ سالگی
من یه مشکل خیلی بزرگ با پسرم دارم به نظرتون چیکار کنم،پسر من کلا لجباز و شیطون هست اما تو خونه قابل کنترله و اینطور نیس که بگم کار خطرناک میکنه،اما وقتی میریم خونه مادرشوهرم بچه های خواهر شوهرم هم هستن یکیشون ۷ سالشه اون دوتا دیگه کوچیکترن و آروم تر هر چی میگم با کوچیکا بازی کن اصلا سمت اونا نمیره فقط دنبال بزرگه میره بزرگه هم اذیتش میکنه گاهی،پسر منم بلد نیس بازی کنه درست فقط بدو بدو میکنه بلند میخنده،پسر خواهر شوهرمم وقتی دلش بخواد به بچه من میگه بیا بازی وقتی که پسر من سمتش بره داد میزنه که سامیار نیاد پیش من،خب من هزار بار بع پسزم گفتم نرو پیشش ولی بازم میره و شلوغ بازی میکنه هر چند پسر خواهر شوهرمم شلوغه اما پسر من نفهم تره مثلا اصلا سرسفره نمیشینه تو مهمونی هی میچرخه دور سفره میره سمت بجه ها واقعا معذبم دیگه نمیدونم چیکارش کنم،خانه کودک میبرم تو کوچه میبرم با بچه ها بازی کنه اما بازم وقتی پسر خواهر شوهرمو میبینه هیجان زده میشه اصلا دوس ندارم سمت اون بره چون اونم داد میزنه همه چیو تقصیر این میندازه
مشاهده ۸ پاسخ دیگر