من همیشه سوالاتت رو میخونم و خیلی زیاد ازشون فاز منفی میگیرم به نظرم اگر واقعا میخوای شرایطت رو بهتر کنی و از این حال دربیایی باید به خاطر افسردگی و بدبینی ات نسبت به هر شرایطی تحت درمان مشاور باشی
شیر به اندازه بهش بدید حتما باد گلوش بگیرید تا کولیک و رفلاکس نشه
چرا به دخترتون می گید سروصدا نکنه بچه که تو سر و صدا می خوابه خیلی راحت تر از بچه که تو سکوت می خوابه برای شما بهتره
من دخترم عادت دادم به صدا جارو برقی می کشم بلند نمیشه
منم همینطورم خاهرم میگه اولیو اوردی افسردگی گرفتی و روش حساس شدی دومیم ک اومد باز افسردگیت افتاد رو اولی و هنوز رو اونحساسی
من همه کار براش میکنم واقعا ولی حس میکنم دائم ب کوچیکه میرسم برا اولی وقت نمیذارم 🙁
اینا طبیعیه منم این پسر دوممه و درست مثل تو احساس میکنم دلم برای بچه اولم میسوزه ،عذاب وجدان داره خدا کمک کنه بهمون سخته
منم سر این مسائل حتی دیگه به آوردن دومی هم فکر نمیکنم
ما که نمیتونیم همه چی رو به بچه مون بدیم
بچه اول از همه پدر و مادر میخواد تا خواهر و برادر
اینقد به خودت عذاب وجدان نده عزیزم..مگه ماها خودمون چجوری بزرگ شدیم.اصلا غصه نخور
اتفاقا منم تو شهر غریبم طفلک مامانم از دوران بارداریم و بعددزایمانم همش میومد کمک دستم خدا خیرش بده اما خب همه زندگی خودشون دارن گلم.
اگه میتونی تو برو خونه مامانت.اتفاقا خواهر برادری مجردت خوشحالم میشن..والا منکه میرم خونه مامان انگار بچه ندارم خواهرام برادرم و زنداداشم بچم نگه میدارن منم راحت استراحت میکنم😅
به خودت سخت نگیر عزیزم همهی ما این دوران گذروندیم برای شماهم میگذره عزیزم
منم همش میگفتم سسخل ترین ادم اونیه ک یبار اینارو تجربه میکنه باز دومیو میاره
تااینکه خودم باردار شدم😕اگه ناخاسته نمیشد عمرا میاوردم
والا منو ترسوندی با اینکه پسرم نه سالشه ولی پستاتو میبینم بازم حالم دگرگون میشه بازم ترس دارم.. یعنی بچه دوم خیلی سخته ک ادم حالش اینقدر بدمیشه و حس ناامیدی داره؟
ب خدامنم دست تنهابودم حتی اون ۱۰ روزبعداززایمانمم ن مادرم بودن مادرشوهرم پدرم درامومدولی گذشت
ایناهمش طبیعیه بعداززایمان اکثرااینجوری میشن ولی میگذره .خواهرمن ک دومیش بدنیااومداولیش دوسالش بود خیلی شرایطش ازشماسخت تربودولی الان بچه هاش بزرگ شدن داره لذتشومیبره .سخت نگیراین روزاگذراست ب این فکرکن ک دخترت تنهانیس ی همدمورفیق داره این خودش کلیه
اشتباه نکن زوم کن رو دختر بزرگت بعدشم بزار بچه عادت کنه داخل سرو صدا بخوابه
عزیزم من همیشه پیامات خوندم بهت حق میدم اما باور کن فقط خودت خودت خودت میتونی به خودت و دخترات عشق بدی و کمک کنی حق داری نوزاد کارای زیادی داره سخته از اونور یه بچه پنج ساله اما به یکی دوسال دیگه فکر کن دخترات بازی میکنن میگن میخندن سختیا خوبیش اینه میگذره موندی نیست .........با خدا زیاد حرف بزن ازش کمک بخواه قطعا فقط خداست که به هممون کمک میکنه
الهی عزیزم از مشاور کمک بگیر منم همین فکر هارو میکنم هنوز بچم دنیا نیومده نگرانم ان شاالله که بهتر بشی افسردگی بعد زایمان گرفتی برو پیش مشاور
عزیز بچه اولتو بسپار ب پدرش.پارک بره.
اگه شوهرت خونه نیست.خودت دو تارو ببر پارک.هر روز غروب برو
طببعیه اوایل آدم سردر گمه افسرده و خسته و نگرانه ولی سه چهار ماه بگذره دوتا دخترا باهم اوکی میشن دوست میشن و دختر بزرگتم کلی خوشحال میشه.
الان بچه من عاشق بچه کوچیکه و دوس داره بچه دار بشم. تنهاست و توی شهر غریبم ولی خودم عرضه ندارم بچه بیارم
تو مثل منی دقیق
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.