لطفا راهنمایی کنید !
من الان ۵/۶ ماهه اومدیم محله ی جدید ( مستاجریم) تو این مدتی که اینجاساکنم فقط با یه همسایه رفت و آمددارم واقعاخانواده ی خوبی ان و اینکه یه دختر ۸ساله داره که همبازی دخترامنه! این دختره همیشه میادخونمون یا توکوچه بادخترام بازی میکنه (توکوچه همیشه خودم هستم تا بازیشون تموم شه) اواخر یه رفتارای مشکوکی دیدم ازش ولی گفتم شاید بازی میکنن و من اشتباه میکنم و زیادی حساسم؛هروقت میادخونمون میرن تو اتاق بازی با دخترم و درو میبندن سری اخردعواشون کردم دیگه حق در بستن ندارید ؛حالاامروز نشسته بودیم توکوچه اونا هم جلورومون بازی میکردن چشم بهشون بوددخترمو برد پشت دیوار منم زودی رفتم دنبالشون دیدم داره به اونجای دخترم دست میزنه یهو داد زدم چکارداری میکنی اونم هول شداصلا رنگ صورتش زرد شد گفت هیچی داریم بازی میکنیم گفتم چرادست ب اونجای دخترم میزنی الان ب مامانت میگم اونم میگفت خاله توروخدا نگو حواسم نبوددیگه بازی نمیکنم بانفس ! رفتم ب مامانش گفتم ک دیگ فاطمه حق بازی کردن با نفس رو‌نداره باردیگه دخترت بیاد طرف نفس دعواش میکنم ناراحت نشیا اونم بدون اینکه بپرسه چیشده گفت باشه
حالا من اینو هزاران بار به دخترم یاددادم کسی دست ب جاییت زد میگی عیبه دست نزن و میای بهم میگی
الان از اینکه بااون دختر بچهه اون رفتارو کردم یجورایی ناراحتم
و دوم اینکه اون کارو بادخترم کرد خیلی ناراحتم
بنظر شما بهترین واکنش تو همچین مواقعی چیه؟

۱۴ پاسخ

مادر خودش رفتار دخترشو بلد بوده که پیگیر نشده
اصلا چرا با همسایه رفت و آمد داری

من هیچوقت با هیچ همسایه ای رفت و امد ندارم و به هیچ بعنوان اجازه ی تو کوچه رفتن به دخترم ندادم
چون کسی ک تو کوچه باشه همش و غریبه معلوم نیس چه تربیتی داره
ادم از اشناش ضربه میخوره وای بحال غریبه ها

چقدر نگران آینده دخترم شدم... چقدر سخته حواست به همه چی باشه

عزیزم کار خوبی کردی اصلانم ناراحت نشو مهم بچه خودته هنوز سنی نداره از یادش میره ....بهترین بازی برای بچه ها بردن به پارک وبا همسایه رفت و امد کردن و بازی کردن بچه ها بزرگترین اشتباهه .....تنها موندن بهتر از رفت وامد با همسایس

بنظرم از همون اول باید واقعا حواستون بود
کلا ت لین موارد حتی اگ ذره ای ۱ درصد شک دارید ب شکتون اعتماد کنید کلا در اتاق رو هیچوقت با هیچ بچه یا بزرگسالی نزارید ببندن
من برای پسرم شاید باورتون نشه ولی ت این سن هم ک کوچیکه حیلی حساسم و انگار این موضوع شده خط قرمزم و حساسیت فکری زیادی دارم در موردش

به نظر من باید یواشکی به مامانش میگفتی نه جلو خود اون دختر

اصلا ناراحت نباش من بودم حتی بدترم رفتار میکردم
فقط دیگ ب دخترت یاداوریش نکن ک خیلی حساس بشه بهش

حالا چیزیه که شده اشکال نداره بخیر گذشته و فهمیدی ولی دیگه نزار تکرار بشه و کلا دور اون دختر و مادر و خانواده اش هم خط قرمز پررنگ بکش بخاطر بچه هات عزیزم

دیگه نزار دخترت با یکی آنقدر بزرگ تر از خودش بازی کنه خیلی کار اشتباهی کردی دخترت مورد سواستفاده قرار میگیره هنوز هم خیییییلی کوچیکه که بتونه از خودش دفاع کنه یا بیاد بهت بگه که چی شده

خیلی کار خوبی کردی عجب خانواده اشغالی داشته که مامانش حتی پیگیر نشده که دخترش چه خرابیه
دیگه اصصصصلا نزار با دخترت هیچ گونه رفتاری کنه وااااای اصلا انتظار آدم نداره که یه دختر بیاد همچین بلایی سر دخترش بیاره

مام تازه اومدیم تو این خونمون،خونمونم اپاتمانی نیستا ولی کوچه و همسایه هامون خیلی بچه کوچیک دارن،منم بخاطر مهدیار خیلی کم میرم بیرون نمیخام با این بچه ها همبازی شه هروق تو کوچه خانوما میبیننم میگن تو چرا اصلا بیرون نمیای اونام ک صب تااا شب تو کوچن یکی دوبار رفتم ولی دیدم بچه ها بی ادبن و فلان الان دیگه نمیرم با اینکه پسرم کوچیکه ولی بین همونا بزرگ بشه مث همونا میشه برا همین اصلا نیمبرم کوچه توام سعی کن نزای بری کوچه هروقتم حوصلش سرررف ببر یه پارکی جایی ما روستامون نزدیگه مامانم اینام تو روستان یه روز درمیان میرم روستا

بهترین کارو کردی. بچه هات ک تنها نیستن دوتان باهم توی خونه بازی کنن کارتون بزار اسباب بازی. دفتر نقاشی بزار جللوشون. همسایه ناراحت بشه ب درک

بنظر من که تند رفتی
اون بچه است تقریبا کنجکاوی ذهنی داره شاید هم چیزی دیده حساس تر شده

و اینکه مامانش چکار کرده اونم عین شما نشسته بوده دیگه

همون بچه رو دعوا کردی کافی بود دفعه دیگه که اوند بازی باید میگفتی نه چون به بدن نفس دست میزنی به نفسم گوش زد میکردی مگر نگفتم کسی بهت دست زو بیا بگو

نتیجه میگیریم با هرکسی صمیمی نشین و اعتماد نکنین

سوال های مرتبط

مامان جانا. گیشگیل🩷 مامان جانا. گیشگیل🩷 ۱ سالگی
بچه ها یک سوال
تا حالا شده ببینید کودک حین بازی با بچه های دیگه. بخاد اسباب بازیشون رو بگیره (نه اینکه بکشه یا خشونت به خرج بده. فقط دستشو دراز کنه بگیره)
اگر خیر.. که مبارکا باشه😅
اگر بله. واکنش خودتون و مادر اون کودک چی بوده؟
من خودم در حال اموزش به بچه هستم و الان بهتر شده. وقتی میخاد بره سراغ یه اسباب بازی بهش میگم یکی داره باهاش بازی میکنه و فعلا این اسباب بازی مشغوله و باید صبر کنیم بازیش تموم شه و نوبتمون بشه و ... جدیدا خیلی زود کوتاه میاد
ولی برخورد مامانای دیگه خیلی برام عجیبه و منو به فکر فرو میبره و گاهی ناراحت میشم یا شک میکنم یا گیج میشم
بعضی مامانا با روی گشاده منتظر میمونن که بچه اسباب بازی رو برگردونه و بعد ازش تشکر میکنن

ولی بعضیا زود دستشونو میارن جلوی بچه و میگن نه! دست نزن! (اشاره به دختر یا پسرشون) میگن این داره بازی میکنه دست نزن

و این برای من عجیبه.
چون نمیدونم درستش چیه! به خودم باشه میگم وارد دنیای بچه ها نشیم بزاریم باهم سوشلایز کنن و گلیم خودشونو از اب بیرون بکشن (ارتباط اجتماعی برقرار کردن؟) ولی خب ما تو جامعه زندگی میکنیم و قوانین جمعی طبق خواسته ی من چیده نشده.
مامان آنیسا مامان آنیسا ۱ سالگی
عصر آنیسا رو برده بودم پارک.
یه گوشه‌ی یه دختر و پسر کوچولو مشغول خاک‌بازی بودن.
آنیسا هم ایستاده بود کنارشون، داشت نگاه می‌کرد

یهو خم شد، یکی از بیلچه‌ها رو برداشت.
منم پیش خودم گفتم خب فعلاً که کسی ازش استفاده نمی‌کنه، شاید اینطوری آروم‌آروم باهاشون هم‌بازی بشه!

که یهو دختره دید و چنگ زد به بیلچه، گفت بده به من! چرا به وسایلم دست می‌زنی؟! 😐
آنیسا هم که معلوم بود اصلاً درک نمی‌کنه چرا این‌همه خشونت، کوتاه نمی‌اومد.

منم با خونسردی (واقعی یا تظاهر بهش، هنوز مطمئن نیستم) گفتم:
«جیغ نزن عزیزم، الان ازش می‌گیرم.»
ولی دختره مگه کوتاه میومد؟!

تو این فاصله پسر بچه‌ هم به صحنه ملحق شد و شروع کرد به فحش دادن.
من؟ برگام ریخته بود✋🏻
دست آنیسا رو‌ گرفتم گفتم بیا بریم اونطرف بازی کنیم

که پشت سرمون همون پسره گفت: توله‌سگِ تو به اسباب‌بازی ما دست زد!

اون لحظه برگشتم و فقط گفتم:
«خیلی بی‌تربیتی.»
(در واقع دلم می‌خواست از اون جملاتی بگم که طرفو از نظر ادبی، فلسفی، خانوادگی و ژنتیکی خاکستر می‌کنه… ولی خب نشد.)

از وقتی برگشتم خونه فکرم درگیره.
واقعاً اینجور وقتا آدم باید چی کار کنه؟
فاصله‌گذاری اجتماعی؟ فریاد سکوت؟ کلاس آموزش حقوق کودک در پارک؟
یا فقط یه بغل کش‌دار برای بچه‌ات که نفهمه دنیا همیشه این‌قدر بی‌رحمه…