خانومای که بچه دوم باردارید شماهم دلتون واس نوزادی و بچه بودن بچه بزرگتون تنگ میشه🥲من همش فک میکنم نکنه دخترم دنیا بیاد محبتم نسبت به پسرم کمتر بشه..از الان غصه میخورم واس زایمان باید برم مشهد چجوری دوریش و همون یه شب تحمل کنم 😭😭

دقیقا منم دلم برای نوزادی پسرم تنگ شده 😭که چقد بی تجربه بودم

آره منم احساس عذاب وجدان داشتم الان دیگه اون دو تا بزرگن سومی داره میاد این احساس ندارم خیلی راحت ترم

منممممم

من پارسال دوقلوهامو از دست دادم پسرم ۴۰ روز تو دستگاه بود من ۴۰ شبانه روز پیشش بودم الان که باردارم همش حس میکنم اونه 😔😔

اصلا اینطوری فک‌نکن
تو به مادر قوی هستی که‌دوتا فرشته رو باهم بخوبی بزرگ میکنی انشاالله
بزرگ‌ترین خوبیرو در حق پسرت کردی که براش همبازی داری میاری...
منم همین فکرارو‌میکردم دخترم دوسالشه بعدش گفتم انشالله هردوشون تنشون سالم باشه مادر خوبی براشون باشم من بخاطر اینکه بچه هام تمها نمونن برای هم‌باشن پشت هم آوردم....انشالله بسلامتی فارغ شیم‌هممون و جوجه هامونو سالم بغل بگیریم

وای منم باور کن تو کل بارداریم نه ترسی داشتم نه استرسی نه سوالی تنها ترسم اینه که موقعی که میرم بیمارستان چطور از هم دور بشیم تا حالا یه شب از هم جدا نخوابیدیم همیشه کنارش بودم
همش به شوهرم میگم موقعی که من درگیر عمل و بچه داریم تو خیلی حواست به پسرمون باشه نزار کمبود بگیره تا من خوب میشم

آره دقیقا من دلم تنگ نمیشه واسه نوزادی هاش چون اون موقع شرایط سختی داشتم
اما واقعا میترسم محبتم کم بشه یک وقت فرق بزارم هی با خودم میگم که من فرق نمیزارم

عزیزم
منم مثل شمام. خیلی دلم براش می سوزه. مخصوصا که همه ش خواهر خواهر می‌کنه.
پسرتون تا موقع زایمان چند وقتش میشه؟

منم دقیقا همین حس رو دارم هی فک میکنم نکنه بعد پسرم حس کنه که کنار گذاشته شده