رفتم خونه مادرشوهرم ،خواهرشوهرم گفت بده من نباتو ببرم خونمون.دادمش رفتن.رااااحت داشتم نفس میکشیدم یهو صدای گریه هاش اومد از پشت در.پسش اورده بودن اقد که گریه کرده بود و غریبی کرده بود🥴🥴🥴😒😒😒

من نمیفهمم چجوری میتونی اینکارو کنی
چجوری دلت آروم میشه
هیشکی مادر نمیشه
مادر خودتم مثل خودت مراقب نمیشع
بعد جاری….

آره واقعا پناه هم چند وقته دنبالم گریه میکنه

عزیز دلم😍همینطورین تا ی مدت خیلی وابسته ان

من اصلا نمیتونم از بچم جدا بشم

جالبه که شب تا صبح میذاری تنها بخوابه

دیگه تو این اضطراب جدایی دارن سخت میمونن پیش کسی

بچه ها از شش ماهگی تا نه ماهگی وارد فاز اضطراب جدایی میشن. باید مدیریت بشه وگرنه تو بزرگ سالی دچار دردسر میشن.

عزیزم اسم دخترت نباته؟

میخواستی بذاری شب اونجا بخوابه؟