خانوما شماهم خانواده شوهرتون زنگ میزنن ی حالی ازتون بپرسن؟
من ک اصلا زنگ نمیزنن بگن عروس تو مرده ای یا زنده
چقد کارشون زشته بعد دو روز دیگ بچه دنیا بیاد ی بچه ای بهشون نشون بدم کیف کنن هفته ای ی بار بیشتر نمی‌برم پیش شون
اونا ارزش قائل نمیشن ی زنگ بزنن اصلا
بعد نواسه ما نواسه ما هم میکنن

اصلا بهتر ک زنگ نمیزنن امیدوارم بچه هم دنیا اومد هرروز زنگ نزنن اونموقع ک یکسره آمار بچرو میگیرن تو سختی ها یاد نمیکنن 😏

خوبه زنگ نمیزنه مادرشوهر من زنگ که نمیزنه هیچ تازه تا من میبینه شروع میکنه گلایه کردن که چرا یه زنگ نمیزنی احوال ما رو بپرسی وای خدا دنیا برعکس شده به جا اینکه حال من بپرسن من باید زنگ بزنم منم نمیزنم گاهی هم گلایه من به شوهرم میکنن منم به شوهرم گفتم که من وظیفه ای ندارم هی بخوام دو روز در میون حال مامانت بپرسم مگه شوهرم زنگ میزنه مامان و بابای من که من بخوام زنگ بزنم اصن بهشون فکر نکنی بهتره 😤

من مادرشوهرم از اول بارداری همش برام غذا درست میکرد میفرستاد هر از گاهی تماس میگرفت حال منو بچه رو میپرسید
سبزی خوردن گوشت مرغ ماهی و .... هم برام میفرسته همیشه یخورده دخالت میکنه تو بعضی کارها اما مشکلی ندارم خیلی زن خوبیه

با مادر شوهرم و پدر شوهرم که تو یه ساختمونیم همو میبینیم
ولی خاهر شوهرم زنگ نمیزنن
منم نمیزنم کلا

بعضی ها همون بهتر که زنگ نزنن

به منم چه سر این چ قیلیا تبریک نگفت اصلا نمیدونست سونو میرم جوابش چیه و بخواد بپرس یا حتی بارداریم را به بقیه کلا مثل پخمه ها رفتار میکرد حالا هم اصن نمیدونه من کی رایمانم کیه

مادوطرفس😄
تقریباهفته ای یکی دوبارمن زنگ میزنم یکی دوبارمادرشوهرم.اگه هم خیلی دیربشه زنگ زدنم میگه زنگ نزدی من دلم برات تنگ شده گفتم حالتوبپرسم😃
ولی خب همه یه سری اخلاق خوب دارن یه سری اخلاق بد.

شماره هاشونم‌بلاکه😂😂😂😂

من کلا قطع رابطه ام🦥 🤣🤣🤣

همدردیم عزیزم من ک کنار خونشونم از هم خبر نداریم یک بار هم نیومد بگه کاری داری بهت کمک کنم برات غذا درست کنم هیچ
ولی الانا جدیدا دیگه نزدیک شده یه روز درمیون زنگ میزنه خبر گیری شمارشو رو صفحه میبینم عصبی میشم میدم دخترم جواب بده بگه ما یا خواب یا سرویس رفته،دقیقا مثل شما منتظرم بچه ب دنیا بیاد فقط بیاد نظر بده یا چیزی بگه همین وط حرف آماده براش دارم

برا من مهمون داریم میاد ولی باهام قهره😑نمیدونم ب چ دلیل

حالا دیدی بدتر از تو هم هست😀😀
برو خداروشکر کن😄

دورازجون خواهر خودشون بمیرن
خانواده شوهرمن اصلا حالی نمیپرسن وقتی بچم دنیابیاد بخوان نظربدن جرشون میدم
بعدشم توخوبه هفته ای ی بار میبری بعدابچتوببینن من همونم نمیبرم😅

من اول خانوادهدشوهرم به ازدواجمون راضی نبودن ولی الان خوب شدن
بنظرمن زنگ زدن و اینا وظیفه کوچکتره ونبایدماتوقع داشته باشیم من خودم هر روز صب هم ب مادرم وهم مادرشوهرم زنگ میزنم ومنتظرنمیشم ببینم اون زنگ میزنه یانه ولی اگه ی روز نرسم حتما مادرشوهرم زنگم میزنه
همیشه خوبی دوطرفس

به منم زنگ‌نمیزنن غصه نخور

منم زنگم نزدن بچه ک بدنیا اومد زنک زدن

مادر شوهر منم همینه از اسفند خونه بابامم کلا ۳ بار زنگ زده ، منم دقیقا گفتم هفته ای یه بار که خودم میرم بچه رو میبرم.

از خونواده خود آدم آبی گرم نمیشه از مادرشوهر چه توقعی هست زمونه ای شده فقد باید هوای همسر بچه های خودتو داشته باشی و به کس دیگه ای اهمیت ندی

من مادر شوهرم اصلا بهم زنگ نمیزنه ،منم نمی‌خوام ک زنگ بزنه واقعا ،هرشب زنگ میزنه ب همسرم احوال منم می‌پرسه .منم از دور میگم سلام برسون ...همین 😅

نه بابا اصلا....
اینجا غریبم هستم ولی اصلا نمیان سر بزنن
موقع ازدواجم مادر شوهرم می‌گفت من دختر ندارم ایشون میشه مثل دخترم. یبارم تا حالا ازش حس مادری نگرفتم خیلی بی احساسه

با مادرشوهرم اینا تو یه ساختمونیم بنده خدا مرتب زنگ میزنه ،غذاهم میفرسته برام خواهرشوهرمم ک دوره همینطور هرچی نوبر باشه یا فک کنن ممکنه دلم بخواد میخرن میارن .البته خودمم خیلی احترام میذارم بهشون .اما جاریم از وقتی باردارشدم نه زنگ میزنه نه حال خودمو بچمو میپرسه .جاری بزرگمه بچه دارم نشده.

😂من از روزی که خونمو آوردم شهر خودمون یکیشون زنگ نزدن منم گفتم به درک آرامش دارم

مال منم زنگ نمیزنن ولی یه چیزی درست میکنن مثل کله پاچه یا یه چیز خاص همیشه میفرسته خودشم گفته من بچه مجرد دارم همش ازم غذا میخاد نمیتونم بمونم پیشت تو پاشو چهل روز بیا خونمون اونم که من هیچ جا راحت نیستم گفتم نه ممنونم

نه
خانواده همسر منم نه زنگی نه چیزی
حالا ب جهنم
مادرشوهر من انقد پرو هست
گاهی میگ‌ غذایی ک درست می‌کنی ب منم بده من نمیتونم بپزم
برعکس شده دنیا
عوض این ک ب من غذا بدن من باید غذا بدم بهش

منم از الان گفتم من بچه رو دست کسی جز مامانم نمی‌دم

هیچ وقت عروس بزرگه رو تحویل نمیگیرن خدانکنه من ی روز جاری دار شم دیگ کلا فراموش خاهم شد

خدا شاهده حتی لباس زیر هم خودش برام میخره حالا ن همیشه ولی هربار میخاد برا دخترش بخره برا منم میخره
البته من تو شهر غریب هستم خیلی هوامو دارن الهی خیر ببینن

باز خوبه تو دوری عزیزم🥲
من ک طبقه پایینشون زندگی میکنم سرکلاژ شدم استراحت مطلق ی بار نیومد بگه چی لازم داری بیام خونه هاتو جارو بکشم یا چیزی همش مادرم میومد🙂
بعدم باز رفته بودن روستا زبون اونا دراز بود ب شوهرم میگفتن چرا زنت ب ما زنگ نمیزنه خبر مارو بگیره
من بیمارستان بستری شدم ی بار نیومد کلا هم ی بار زنگ زد و تمام
ولی خودشون توقع بیش از حد دارن

نه والا مال منم انگار نیستن نه زنگ میزنن نه هیچی یه ماهی هم بیشترم میشه نرفتم خونشون خیلی سردن همش دوری میکنن

چقد کارشون زشته .من سری اول کارام بهشون ننداختم همش مامانم بود .ولی این سری ب مامانم گفتم دیر خبرت میکنم که کارای بچه و بیمارستان بیوفته ب دوش مادرشوهرم و خواهرشوهرم پوستشون بکنم .نگهداری بچه دوساله مم هست

کاش حداقل مردا تو چشمشون بمونه این رفتارا

خانواده شوهر من فقط ی مادرشوهرمه دیگه. 😂اونم هرشب تصویری صحبت میکنیم.

خانواده همسر من از اول بارداری بهم زنگی نزدن، از وقتی فهمیدن باردارم اصلا زنگ نزدن، برای خودم سوال شده چرا واقعا

مادرشوهر من زنگ میزد همش دخالت میکرد و چیز می‌گفت
منم ب شوهرم گفتم حوصله چرت و پرت گفتن مامانتو ندارم
پیغام بده بگو بمن‌زنگ نزنه
الان دوسه روزه زنگ نزده دیگه خداروشکر گوشم آسوده اس