۶ پاسخ

بخاطرناراحتیه من هروقت بابام بخاطرکارمیرفت سفر داداشم مریض میشد تب میکرد

بخاطر ناراحتی دوری از پدرشه دخترمنم اینجوری میشه انگار حس ترس میاد سراغشون

الهی دلش تنگ شده

بچه ها طفلی زبون ندارن بگن که دلتنگ هستن از شدت دلتنگی تب میکنن حالا امسال میخاد بره کربلا دوباره نمیدونم پسرم رو چه جور میکنه شهرستان هم میرم بغل هیشکی نمیره به جز داداش وسطی م

فقط و فقط دلتنگی عزیزم همین
شوهر من پارسال رفت کربلا پسرم شب تب کرد
با اینکه نه سرما خورده بود نه چیز دیگه هیچی فقط دلتنگ باباش بود تصویری حرف میزدم ذوق میکرد
فقط دلتنگ باباشه همین

سلام من حس میکنم بخاطر دلتنگیه
شوهر منم رفته سفر پسرم هی بابا میکنه بعد دو روز داشت با باباش صحبت میکرد شبش بی دلیل تب کرد

سوال های مرتبط

مامان نیکی🌱 مامان نیکی🌱 ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن شب اول🫩
دیشب بدترین شب زندگیم بود
ساعت ۱۰ و نیم خوابوندمش یک و نیم بیدار شد کلی نق زد و بی قراری کرد با اینک بهش پروفن هم داده بودم باز بیدار شد رو پا گذاشتمش بهش آب دادم کلی رو پام تکونش دادم بلند شدم بغلم راه بردمش نمیخوابید دیگه گفت قصه بگو تا ساعت چهار و نیم یکسره تکونش دادم و قصه گفتم دهنم خشک شده بود تا وایمستادم اعتراض میکرد پاهام بی حس شده بود تند تند تکونش میدادم انگار ن انگار
دیگه ساعت چهار و نیم دیدم خوابش برده بلند شدم رفتم سینه هامو حسابی با صابون شستم ولی باز تلخ بود و تلخیش نمیرفت دیگ گفتم اشکال نداره تو خوابه متوجه نمیشه آرووم گذاشتم دهنش پاشد با ذوق گفت عه جیجی و...دو تا سینه رو کامل خالی کرد یهو سینه رو دراورد و با شدت بالا آورد بعد گفت نون بده یمقدار بهش دادم دستش گرفت خورد و خوابید باز تا ساعت ۸ چند بار بیدار شد گفت رو پا بذار گذاشتمش و خوابید و ۸ بیدار شد و تا چند ساعت نق نق داشت
خیییلی خسته کننده بود
همسرمم هرزگاهی بیدار میشد میگفت بهش بده بابا چیزی نمیشه🫤🫤من میگفتم هیچی نگو سکوت کن فقط🤫🤫
الان مثل چیز میترسم دوباره شب بشه و همون بساط رو داشته باشیم دیروز بردمش مینی پارک کلی بازی کرد بعدش رفت خونه پدرشوهرم کلی بازی کرد و قشنگ سیر بود وقتی خوابوندمش
حالا همه چی ب کنار چرا تلخی سینه هام نمیره😂😂😂😂😂
و در نهایت آدم سنگ باشه مادر نباشه😓