خیلی ناراحتم، لنا رو خوابوندم نشستم دارم زار زار گریه میکنم... این نینی بیچاره چه گناهی کرده آخه که باید توی رختخواب کثیف بخوابه و چون نمیتونن براش شیرخشک تهیه کنن دارن به بچه ای که تازه دو سه روزه بدنیا اومده نبات میدن... یادم میاد لنا که اینقدر کوچیک بود چقدر همه حساس بودیم همه وسایلش تمیز و گرم و نرم باشه، چجوری دقیق درجه شیر و پیمونه رو اندازه میگرفتم و چک میکردم که اصلا کم و زیاد نشه که کلیه و کبد بچه اذیت نشه... نمیگم من مامان خوبیم و مادر این بچه بده. همه مامانا فرشته هستن من خودمم خیلی جاها کم گذاشتم واسه بچم. ولی دارم میسوزم که چرا یه بچه از حداقل هم محرومه. تو چشم و ابروی بچه به این کوچیکی که اینقدر ظریف و لطیفه برداشتن سرمه کشیدن چرا آخه. خودمون هم که آرایش میکنیم بعد از چندساعت احساس سنگینی داریم روی صورتمون میخوایم سریع بشوریم این بچه که زبون نداره دردش رو بگه... حالا اینو بگیم مامانش اینجور صلاح دیده که آرایش کنه بچه رو ما حق دخالت نداریم، ولی لااقل کاش یه جای خواب تمیز فراهم بود براش...خواهش میکنم در حد توانتون اگه صلاح میدونید یه کمکی کنید. لااقل یه پتو و تشک که دیگه استفاده نداریم بفرستیم براش.... خیلی ناراحتم اشکم بند نمیاد دارم دیوونه میشم

تصویر
۹ پاسخ

وای من وقتی اینچیزا میبینم تا چن روز ادم نیستم
عصابمو روح و روانم میریزه بهم کاش یکی اینارو با کاندوم اشنا کنه

چی بگم😔
آدم دلشم میسوزه ولی از اون طرف هم میگه شما که تو خرج خودت موندی بچه میخواستی چیکار اونم با این وضع ،بدتر از اون هم که سرمه کشیدن برای بچه نشونه کاملا جهالت وبیسوادی هست این کار ،آدم کمی عقل داشته باشه خیلی خوبه

اوف رفتم تو پیج این مددکاره حالم دگرگون شده خیلی حال بدیه دیدن بدبختی و سختی های هموطنت هرررچند خودمونم کمممم سختی نداریم اما این دیگه افتضاااااحهههه خدایا اخه چرا 😭😭😭
چرا ارایشش کرده خدایا بمیرم برا طفل معصوم

از وکی تا حالا مددکارا این مدلی شدن
اینجور ادما اتفاقا زود زود هم بچه دار میشن و خدا هم بهشون میده

بمیرم الهی
اتفاقا من همین چند روز پیش یه همچین موردی پیش اومده بود تموم وسیله ها و لباسهای نو دخترمو بخشوندم
تو گهواره هم اعلام کردم تا فرهنگ سازی بشه
حتی ظرف غذاهای سالم و نو که واسه دخترم بود بخشوندم و خیلی از وسیله های دیگه
کاش فرهنگ سازی بشه
مگه چه ایرادی داره
بعضی از لباسهای دخترم دو مرتبه هم تنش نکردم
اونایی هم که تنش کردم همه سالم و تمیز بودن

مال کجاست

این‌مانانشه ک‌بغلش کرده

این مامانشه که این متن رو نوشته رو استوری؟

دختره یا پسره؟؟
ی ایدی چیزی بذه من ی عالم وسایل ملورینو دارم بخدا شاید دوبارم نپوشیدم نو نو
ی سری چیزام اسپرته برا پسرم خوبه
براش ارسال کنم

سوال های مرتبط

مامان دردونه مامان دردونه ۱۳ ماهگی
لطفا اینو بخون. فرقی نمیکنه بچه ات چند ماه یا چند سالشه.
امروز مراسم شیرخوارگان حسینی بود و طبیعتا خیلی شلوغ شده بود و از نوزاد یک ماهه (شاید حتی کمتر) بود تا بچه چند ساله. همه هم بچه بودن و تحرک داشتن و نمیشد هم دست و پاشون رو بست.
یه خانمی نزدیک من نشسته بود که همراه پسر حدودا ۶، ۷ ساله اومده بود. پسرش شدیدا سرفه میگرد، چشماش قرمز بود و دماغشم گرفته بود. مشخصا علامت سرماخوردگی داشت. وقتی سرفه میکرد هم جلو دهنشو نمیگرفت. اون بچه گناهی نداشت ولی اینو برای اون مامان مینویسم:
مامان .... ! حتی اگه بچه ات مشکوک بود به مریض بودن، از اسهال گرفته تا سرفه و اّبریزش نباید بیاریش جایی که این همه بچه دیگه اونم بچه های خیلی خیلی خیلی کوچیک هستن. چون اگه واقعا مریض باشه، میدونی چندتا مادر و بچه دیگه رو به دردسر میندازی؟ بعد اون موقع بچه اینقدر واضح داره علامت نشون میده و تو نه تنها آوردیش توی یه اینطور جمعی، حتی بهش یاد ندادی یا تذکر نمیدی که جلو دهنشو بگیره و تو صورت بقیه سرفه نکنه؟
به مادری مثه تو چی میگن؟
خواهش میکنم اگه بچه تون مریضه، این نکته رو رعایت کنین. جایی که بچه های دیگه هستن نبرینش. مهد نفرستینش. مدرسه نفرستینش. حتی اگه کارمندین و سر کار میرین، یکی دو روز ازش مراقبت کنین حالش خوب میشه. ولی اگه نکنین، معلوم نیست چند تا بجه و چندتا مامان دیگه رو به دردسر میندازین.
مامان دردونه مامان دردونه ۱۳ ماهگی
این سومین باری که بود که یه بچه همسن بچه خودمو میدیدم که مامانش شاکی بود ازش😶
میگفتن همش میخواد خودش غذا بخوره
میگفتن بچه شر و شیطونیه میخواد به همه چی دست بزنه
میگفتن کار بد زیاد میکنه. همه اسباب بازی هاشو داغون کرده...

ببخشید... خیلی عذرمیخوام ... معذرت ایستیرم
ببخشید که از بچه ها انتظار دارید مثه ربات قابل برنامه ریزی حرف گوش کن باشن
ببخشید این اسباب بازی ها رو برای اهداف دیگه ای تهیه کردید و نمیذارن به هدفتون برسید.
ببخشید که بچه یکساله هستند و مثه شما نمیدونن کلید چیه ایفون چیه ملاقه چیه... فلز چیه چوب چیه سفت چیه زبر چیه...
ببخشید واقعا....

اصلا درک نمیکنم اینجور آدمها. کلا مات و مبهوت میمونم. همه این اقتضای سنشونه. باید اینجوری باشن. باید کنجکاوی کنن، لمس کنن، بچشن، بکوبن...
بچگی های خودتون رو یادتون نیست؟ چقدر به هیجان میومدین وقتی به وسیله جدید میدادن بهتون، یه جای جدید میرفتین؟ بچه ها هم همینن. همه چیز رو برای بار اوله دارن میبنین‌‌ حتی قبلا ام دیده باشن بازم براشون جدیده چون حافظه شون کوتاهه. به جای اینکه اون بالا باشین و به این موجود کوجولو نگاه کنین و از دستش کلافه بشین. بشینن، قدتون رو هم قدش کنین و به چشمهاش وقتی داره یه چیزی رو وارسی میکنه زل بزنین. ما هم باید جشمامون برای زندگی اینجوری برق بزنه ولی یادمون رفته. بچه ها متولد میشن که ما رو دوباره متولد کنن. فرصت دوباره زندگی بهمون بدن.
و فراموش نکنین که این ما بودیم که باعث و بانی به وجود اومدنش شدیم‌. ما!