۵ پاسخ

مثل دختر من که بعضی وقت ها میخوام سربه بیابون بذارم ازدستش

دقیقا پسر منو توصیف کردی.....ناراحت نباش این روزا میگذره........

وای دخترمنم بعضی وقتا خیلی میره تو مخم چندبار نشستم از دستش گریه کردم

بچن دیگ هر روز ب ی طریقی باید برن رو مخت نرن جا تعجبه
دیروز با خودم داشم فیلم میدیدم یهو گفتم دختره چ خوشگل شد دیگ دهن فرشته رو مخی باز شد ک چرا گفی بش خوشگل مگ دخترته میگم مگ باید فقط ب تو بگم میگ اصلا خوشگل نیس ک گفی تا چن ساعت تو قیافه بود و حرف میزد
یعنی ارامش رو قشنگ ازت میگیرن جوری ک نتونی برا خودت خلوتی کنی 😐

چندسالشه

سوال های مرتبط

مامان اهورااااا مامان اهورااااا ۶ سالگی
بچه ها اذیتای اهورا از حد گذشته حتی تو اوج بازی باهاش خوش گذرونی توجه محبت عمدا ازارم میده ..زور گویی میکنه دادو بیداد پرحرفی ..بی نهایت لج باز ....کاری ک قبلا بهش گقتم نگن چ با زبون چ با دعوا چ با تهدید ک میزارم میرم حتی ی بار بقدری بهم فشار اورد وسایلامو جم کردم ک برم واقعا دیدم دیگه نمی تونم تحمل کنم اذیتاشو ..بقدری گریه کرد التماسم کرد برگرذم همون ی رب خوب بود بعدش شروع کرد ب ادامه اذیتاش ..دقیقا کاریو میکنه اینقد ادامه میدع اینقد ادامه میدع من بی توجهی میکنم ولی ول نمیکنه ادامه میده تا برسه ب داد زدن بخدا قلبم درد میکنه از اذیتاش ..نمیدونم چیکار کنم ده تا مشاور رفتم میگن بیش فعالی داره نهایت دارو مصرف میکنه و کلا دو ساعت آرومش میکنه ..خونه بازی میبرمش استخر میفرستم مهدم ک هر روز میره ولی نمیدونم چرا کاری میکنه من سکته کنم یا بمیرم یا بیفتم گوشه خونه ....یکم پیش بقدری داد زد هرچی گفتم آروم باش بکوب داد میزد ی هو باباش بعش حمله کرد کم مونده بود سرش بره لبه لیوان ..گاهن منم کنترلمو از دس میدم الان باباشم خیلی عصبی کرده اصن تحمل برامون نذاشته ..روزی صد بار ب خودکشی فکر ‌میکنم آرزوی مرگ میکنم ..باباشم یحم پیش میگفت گاهن بسرم میزنه سه تامونم بکشم