من امروز زایمان کردم، شیرینی حضور بچم جاشو داده به استرس و اضطراب بچم همش گریه میکنه، حس میکنم من از پسش برنمیام،‌مدام گریه میکنم فقط میگم مامانم پیشم باشه ، کسی بوده مثل من باشه حالش خوب شده باشه ؟

شما خوبه حالا شوهرتون کمکتون میده من باید چی بگم که کسی نیست کمکم

من خودم تنهای دارم ب بچم میرسم شب بیداری هیچ از ۶ صبح بیدار میشه دیکه نمی‌خوابه تا ۹ صبح شوهرمم ۱ ظهر میره سر کار تا ۵ صبح ۵ صبح میام خونه

آره دیگه افسردگی بعد زایمانه

عزیزم برو خداروشکر کن من که تو شهر غریبم نه مادری پیشم نه خواهری هیچکس اینجا ندارم یک دختر 1 سال و نیم دارم شنبه هم باید سزارین بشم خیلی دلم گرفته دلم برای دختر میسوزه که اون شب برم بیمارستان کی برام نگه اش میداره خودم هم بیمارستان باید تنها باشم بجز خدا امید دیگه ایی ندارم 😭

یکم سخته ولی میگذره 🫠از یه طرف آدم خون ریزی داره این رو مخه از یه طرف درد زایمان از یه طرف بچه ولی خب میگذره به زودی فقط باید همسر کنار آدم باشه آدم احساس پوچی نکنه

همه مثل تو هستن.
نگران نباش.

منم مثل توام اصلا معده درد عصبی گرفتم از این همه استرس خداکنه این روزا زودتر بگذره 😭😭

حالا من گریه نمیکردم‌بیخودی ولی حساس شده بودم خسته شده بودم فکر اینکه من نمیتونم بدون مامانم فلان‌بهمان حتی شاید باورت نشه حس مادرانه نداشتم‌دوسشداشتم‌ ولی اون‌حسی ک‌میکن‌رو‌نمیفهمیدم مامانم میکفت هنوز مهر نکردی دیگ بدتر این نبود ک بخاطر اینکه وحشتناک استرس داشتم‌ک‌من‌نمیتونم‌ب شوهرم‌میگفتم خدایی دل داری میداد خودم کمکت میکنم الام‌خونه مامانتی بذار بیا خونه خودمون‌همه‌چی بهتر میشه….یبار ک‌بردمش‌تنها خودم شستمش‌چون تنها بودم مامانم بیرون رفت دیدم میتونم حس خوب بم‌دست داد

به زودی به این حس و استرس هات میخندی و به قول معدوف قلق کار دستت میاد نگران نباش عزیزم همه ما این روزا و حس وحالا رو تجربه کردیم

بچه ها زائوی تابستون بودن چقدر سخته
دوست داری خودتو بپوشونی و مراقبت کنی ولی هوا گرمهههه

من 😁کاااملا طبیعیه بعد ۳۰روز من هنوز میلنگم‌ولی عادت میکنی یاد میگیری گریه ها بچت بخاطر گشنگیه

اره بابا من😂🚶باورت نمیشه تا هفت روزه به ترک دیوارم گریه میکردم بعد هفت روز تنها موندم خونه و بچه افتاد گردنم آنقدر کار دارم زور می‌زنم گریه کنم نمیاد😂😂😂🎀