مامانا امروز یه اتفاق جالبی برام افتاد ....
تو آشپزخونه بودم و طبق معمول داشتم غذا دست میکردم و دوقلوهام اذیت میکردن از صبح که بیدار شده بودن ....چون همش هرجا میرم پیشمن حتی به سختی غذا دست میکنم و اصلا حواسم به غذا نیست .... 😞و خیلی خسته بودم و باهاشون خیلی کلنجار میرفتم چون هم غذای خودمون که خوراک لوبیا بود درست میکردم هم جدا برا بچه ها غذا درست میکردم چون تا حالا خوراک لوبیا ندادم بهشون میترسم دلدرد شن .... و هم برا میان وعدشون پنکیک درست میکردم بچه هام همش یخچال و کابینت باز میکردن و کلی اذیت میکردن و دعوا میکردن منم خیلییی بهم ریخته بودم و خسته بودم و از یه طرف هم استرس اینو داشتم همسرم از شبکاری اومده و استراحت می‌کنه سرو صدا زیاد نباشه...خلاصه بین اینهمه اعصاب خوردی با خودم گفتم خدایا کاش میشد یه نفر الان بغلم کنه خیلییی خستم خیلی داغونم ....باورم نمیشه بخواب چند دقیقه بعد پسرم اومد از پشت پاهام رو بغل کرد و خندید بهم ... چندبار اینکارو کرده بود ولی امروز بعد اون همه خستگی و حرف درونم که پسرم اینکارو کرد خداااا انقد حالم خوب شد ..... هیچوقت هیچوقت یادم نمیره امروز 😢😢الآنم چشام اشکی شد با تصور دوباره ش😢😢😢❤️❤️❤️❤️❤️

۱۴ پاسخ

اول اینکه خدا پسرت رو نگه داره. معمولا پسرا اینجورین

دوم اینکه وسواست رو کنار بذار و هرچی می‌خورید بهشون بده

سوم اینکه خودتو درگیر کار و غذا میکنی، غذای باکیفیت بدی ولی در عوض خودت یه مادر خسته و بی کیفیت میشی


تجربه من از دوتا بچه اینه که بچه ها مادر باحوصله و شاد میخوان که همش. بغلشون کنه و بازی کنه،،، نه اینکه غذاشون لوبیا باشه یا نباشه


و اینکه باور کن بچه ها یی که همه چی میخورن و حتی میوه نشسته میخورن، خیلی سالم تر و قوی‌تر میشن. حساس نباش

ای خدا چه قشنگ🥹😍
خدا برات حفظش کنه
واقعا بچه داشتن ومخصوصا پسر داشتن خیلی قشنگه

الهی بگردم خداحفظش کنه برات عزیزم

آخی💜

عزیز دلم خیلی قشنگ بود❤

ای جانم خداحفظشون کنہ

ای جانم انشاالله خدا همیشه به دلت نگاه کنه

خدابچهاتو حفظ کنه عزیزم خسته نباشی این بچها همه امیدمون تونا امیدیه ببین چه حس قشنگی

الهی عزیزم

منم امشب اهنگ غمگین گذاشته بودم تو حال خودم بودم دخترمم روبروم غذا میخورد تا نگام میکرد براش دست میزدمو میخندیدم با چشمای اشکی دلم نمیخواست ضعفمو ببینه
یهو پاشد اومد کنارم سرمو گرفت تو بغلش سرشو گذاشت رو موهام گفت ماماااان نترس نازم کرد و رفت
من هیچ من مات من همینجور نگاه
احساس پوچی میکردم ک با وجود همچین دارایی ارزشمندی بازم میزارم زندگی شکستم بده ..

ای جانم
عزیزم خدا قوت

خوراک لوبیا عالیه یه غذای مقویه برا بچها دلدردی نداره

منم یه بار خیلیییی خسته روحی بودم پسرم خم شد قشنگ بوسم کرد من رسما غش کردم الهی بمیرم براش اخه مهربونن مهربون❤️❤️❤️😍

ببین چه توت فرنگی های خوشمزه ای داری؟؟؟

سوال های مرتبط

مامان دوتاتوت فرنگی🍓 مامان دوتاتوت فرنگی🍓 ۱ سالگی
سلام
مامانا من کل روز سر پام... از صب ۱۰ اینا که بیدار میشم همش کار میکنم تا شب ساعت یک دو.... البته برا صبونه دادن و بعضی وقتا ناهار بچه ها می‌شینم پیششون و غذا میدم بهشون...یا بعضی وقتا با اینکه پاهام از خستگی درد دارن باهاشون بدو بذو میکنم تا بقول معروف خسته شن برا شب.... اما اصلا طول روز استراحت ندارم...وقتی خوابیدن ممکنه انقد خوابم بیاد موقع قصه گفتن بهشون هذیان میگم ...اما بعد اینکه خوابیدن زود پامیشم و دوباره کار ...مثل ظرف شستن ...آشپزخونه جمع کردن یا غذا درست کردن ....اصلا فرصت کوشی دست گرفتن ندارم آخر شب ها مثل همین موقع که دراز میکشم دیگه برا خودمم و متاسفانه تا سه اینا بیدارم 🙁شما هم کاراتون تمومی نداره؟؟ گاهی وقتا فک میکنم شاید بلد نیستم و همش دارم برا خودم کار میتراشم ؟؟
چون دیگه سر کار نمیرم واقعا حس میکنم انقد تو خونه کار میکنم دیگ خسته شدم...خیلی وقتا از خوابم میزنم و کارایی مثل اینه پاک کردن شستن روشویی و ... انجام میدم با خودم میگم الان که خونه هستم سر کار نمیرم باید خونه یه فرقی با موقع سر کار رفتنم داشته باشه و مرتب باشه...شما هم مثل من سر پا هستید کل روز ؟