خانم ها بچه خواهر شوهرم پنج سالش مامانش هر وعده دنبالش راه میره براش حرف میزنم تا بچه دهنش باز کن بخوره
میگم چرا این کار می‌کنی میگه تا زودی بزرگ بشه

این هم ی دوره هست میگذره بلاخره
بچه خواهرم هم همینطور بود منم خودم گاهی وقتا به بچم غذا میدم مخصوصا وقتی جایی مهمون باشیم

دختر منم همینه
دنبالش نمیرم ولی باید صدبار صداش کنم تا به لقمه بخوره
کلا فراری از غذا، هرچیزی جز غذا خودش میخوره

منکه اینکارو نمیکنم چون اصلا نمیخوره هرکارش بکنم نمیخوره اصلا راضی نمیشه به خوردن

منم همینطورم. اگه خودم بهش غذا ندم خودش نمیخوره یا کم میخوره اصلا سیر نمیشه. دلم میسوزه میگم گناه داره بچه باید تغذیش درست باشه تا رشد کنه. سیرشم که نکنم همش میگه شکلات بده یا چیپس میخوام منم بیزارم از هله هوله دادن به بچه

بعضی بچه ها خوش خوراکن و بعضیا نه متاسفانه...من حاضرم همش دنبالش باشم فقط غذا رو بخوره...دخترم بدغذاترینه

منم همینجوری هستم حاظرم کل کوچه رو باهاش راه برم که غذا بخوره اون مادر خودش بیشتر اذیته چون اگه بچش غذا نخوره کل روز عذاب وجدان داره

بچه با بچه فرق میکنه.منم اکثرا خودم باید ب بچه ام غذا بدم.ولش کنم چیزی نمیخوره

من نوک قله قاف هم باشه ب بچم با هر ترفندی غذا میدم چون وقتی غذا نخورده باشه عذابش با خودمه حالم بده استرس دارم و اینکه آخرش اینام بزرگ میشن دنیا دو روز سخت نمیگیرم هرکسی فرق داره بچه ها متفاوتن

خیلی کار اشتباهی میکنه اینجوری بیشتر بدغذا میشه. و فکرکنم خود خواهم بشه لوس بشه

منم این مشکل دارم
بچه ها با هم متفاوت هستند