ازخونه زدم بیرون،اومدم توپارک نشستم،
الان برم خونه؟؟دخترم توخونس،الان گشنشه فک کنم اخه ساعت۸ شام میخوره بچم،...
الان چکارکنم،نشستم دارم گریه میکنم ،هرکی رد میشه داره نگام میکنه خجالت میکشم

اون زده توزدی بیرون به نصیحت بهت میکنم اگه خانوادت پشتتن برو بگوتاادمش کنن اگه نیستن اصلا فکربچه هاتو نکن زد تاسرحدمرگ بزن زورت نمیرسه بهش سرگرم که بود قاشق داغ کن بزارروبازوش فقط بزن چون عادتش میشه ابروداری کنی عادی میشه براش فک میکنه میترسی تجربموگفتم بهت

اگ شوهرت غلطی کردع چرا خودت زدی بیرون؟ اونو بنداز بیرون بگو نمیخوام ببینمت

چیزی شده عزیزم؟
اگه دوست داری در موردش بگو...اگه م نه که بخاطر کوچولوت برگرد خونه
بچه تا دو سالگی تموم زندگیش فقط و فقط مادرشه...

بیا یه خبر بده از خودت نگران کردی مارو

عزیزم کجایی؟ خیلی نگرانت شدم بیا یه خبر از خودت بده🥲

من الان دیدم پیام ت رو
الان کجایی
چکار می‌کنی
بیا یه جوابی بده
نگران شدم دختر

کجایی تودختر؟حالت چطوره؟

رفتی خونه؟

عزیزم چیکار کردی؟رفتی خونه؟

الهی بگردم

غلط کرده تو چرا از خونه بزنی بیرون؟برو خونه بشین آدم حسابش نکن
خیلی خرجی میده نکبت خان به کدوم حال و روزش آخه چقد بضیا نجسن

چرا خودتو ضعیف نشون میدی
الان بچهات چ گناهی دارن
زمینو خالی کردی برای اون دوست اشغالت؟؟؟
با بیرون زدن چیزی حل نمیشه تو که حامی نداری اخر سر میگه برو بچهاتم ازت میگیره اون زنم میاد روفرش تو جاتو میگیره به همین سادگی
برگرد خونه بخودت برس،،،الویتت خودت و بچهات باشن،،،از مخارجت نزن که شوهرت بخاد برا یکی دیگه خرج کنه
با شوهرتم سرسنگین باش هرچیم گفت بگو کارت اشتباه بوده اگه عذر خواهی کرد و قول داد دیگه تکرار نکنه که سخته ولی بخاطر بچهات بهش فرصت بده
به دوستت زنگ بزن قهوایش کن
اگرم حق بجانب و طلبکار شد که بدون ادم شدنی نیس دیگع بفکر خودت و بچهات باش بهشم اهمیت نده
اگرم میتونی با یه مشاور صحبت کن

سلام عزیزم منم این دوره رو تجربه کردم ولی اون موقع بچه هام نبودن، چون دوست نداشتم خانوادم بفهمن و چون خیلی دوستش داشتم از خونه نزدم بیرون فقط بهش کم محلی کردم شوهرم منم اول بد برخورد کرد و مطمعن بودم عذر خواهی نمیکنه،منم بعد همون اولین بار ک باهاش بحث کردم دیگ چیزی نگفتم یکی دو هفته بعد افتاد ب غلط کردن،منم درسته فراموش نکردم ولی بخشیدمش چون زندگیمو دوست داشتم

عزیزدلم💔💔
برو خونت بچه ها امیدشون تویی تنهاشون نزار عزیزم تو مادری الان اون طفلیا مهمترن
برو داخل باهاشم حرف نزن ومحلشم نزار اگه میتونی از اون یکی دوستت شماره دختره رو گیر بیار ج ر ش بده وخودت بزن به سلیطه گری باور کن شوهرت ادم میشه

درست میشع نگران نباش همین که گفتی اعتراف کرد کافیه چوب خدا صدا نداره به سرش میاد آه دلت زمین نمیمونه

پاشو برو خونه با شوهرت حرف نزن اصلا به دخترت برس چرا تو بیای پارک اون باید بره بیرون

عزیزم هر وقت دعواتون شده تو نرو بیرون بزار شوهرت بره هر چی بشه من پا مو بیرون نمیزارم خوش میره بیرون بعد چند ساعت میاد بچه ات گناه داره یا خونه پدر شوهرت برو اگه نزدیکه

الان بچه گرسنه اش بشه یکم اذیتش کنه میفهمه چه غلطی کرده

کاش نمیرفتی بیرون گوشی همراهته؟زنگ نزد بهت؟

یکم بمون حال و هوات عوض شه بعد بروبزار یکم با باباش تنها باشه چیزی نمیشه

سلام عزیزم به خاطر بچه ات برگرد خونه چون بچه نیاز به مادر داره گناه داره حتما برگرد

باهاش حرف بزن شاید داری اشتباخ میکنی