بچه های شما که همسن پسر من هستن چطوری خواب میرن ؟ من هنوز رو پا می‌خوابه از پا درد و کمردرد دیگه نمی‌دونم چه غلطی کنم . اصن خودش نمیتونه بخوابه

کارم دراز میکشه کلی قصه و سعرو لالایی و پشت خاروندنو ناز کردن و خودمو به خواب زدن تااا وقتی خوابش ببره یه ساعت طول میکشه ولی بنظرم بهتر از رو پا هست کمر برا آدم نمیمونه سنگین شدن دیگ بهش بگو پاهام درد میکنه باند بپیچ دور پات بگو خوردم زمین پام درد میکنه نگو به خاطر تو درد میکنه چون اثر منفی داره تو ضمیر ناخودآگاهش

بزار بغل بگیر لالایی بگو بخوابه چند شب انجام بده عادت می‌کنه

دیگه حتما از اول همینطور عادت دادی عزیزم وگرنه بچه که از روز اول نمی دونسته روی پا خوابیدن چیه.
یادمه بچه م رو از بیمارستان آوردیم مامانم گفت بالش بیار بذارمش رو پام بخوابونم گفتم اصلا و دلیلم دارم
* تکون دادن حتی آروم برای مغز نوزاد درحالت روی پا امن نیست
* عادت می کنه و بعدا توی بزرگسالی هم مثل خیلی هامون که الان مشکل خواب داریم دچار مشکل می شه
* فرصت اینکه یاد بگیره چطور خودش بدنش رو آروم کنه و وارد فاز خواب بشه رو ازش می گیریم
* به بدن مادر فشار زیاد ولی بیهوده ای وارد می شه
دیگه حتی یک بارم بچه رو روی پامون نذاشتیم.
شمام حالا خیلی باید تدریجی از سرش بندازی چون عادت کرده و یه دفعه نمی شه ترک عادت کرد و ممکنه دچار بحران بشه

پسر من 90 درصد رو پام
گاهی خودش میخوابه.

کنارم میخوابه اصلا روپا دوست نداره بخوابه

چرا خیلی زودتر این عادتو از سرش ننداختی؟
پسر من تا هشت ماهگی تو باتوجه میخوابید
من جون کندن تا از سرش بندازم
پروسه دو هفته طول کشید ولی از همون تایم رو پا هم نذاشتم گذاشتم رو تخت بخوابه با لالایی با عروسک بغل کردن و پتوی نرم بغلش دادن

هرجا گیرش بیاد میخابه اصن ب من کاری نداره مثل خدمونه خابش خداروشکر خوبه.
ولی خاهر دوسه روزی روزا خوب خستش کن ببین خسته ها یعنی از صب ک بیدار شد بعداظهر نزار بخابه باهاش بازی من بیرون ببر بزار قشنگ‌خسته شع بعد کنارش دراز بکش با غصه با شعر با هرچی حرف زدن سعی کن بخابونیش اگ‌گریه کرد اگ جیغ زد داد زد ب هیچ‌وجهه نزار روپات فوقش یه ساعت گریه کنه از خشتگی زساد مجبورن خابش میبره

وای گیر افتادیم ما مادرها با این بچه ها بخصوص اگر پسرررر هم باشن😭😭😭پسر منم همچنان روی دست من و کنارم می‌خوابه و واقعا شکنجه اس هم بزرگ شدن دیگه و خواب درستی هم ندارن.خدایا خودت کمک کن ما هم بعد از مادر شدن زندگی کنیم.

من از ۱ سالگی گزاشتم اتاق خودش جاشو جدا کردم ، اوایل من دراز میکشیدم کنارش میگقتم چشمامونو ببندیم بخوابیم ، دیگه بعدش هی کم کم گفتم تو برو بخواب بعد منم میام هی کم کم طولش میدادم تا ترک کرد و الان خداروشکر تو هال شب بخیر میگیم و هرکی میره اتاق خودش میخوابه، هر طور عادت بدی همونطور پیش میره

می‌خوابه کنارم ولی متاسفانه دستش تو یقه منه داره با سینه ور می‌ره😐😂

دقیقا پسرم منم همینطوره هیچ استخونی برام نمونده

کنارش دراز میکشم قصه میگم میخوابه .
گاهی هم این پروسه طول میکشه

کنارش دراز میکشم لالایی میخونم میخوابه. باید ترکش بدی زودتر پات داغون میشه

کنارم دراز میکشه اوایل انقققد شعر و کتاب میخوندم تا میخوابید
یه مدت پشتش تپ تپ میزدم
الان باز نازش میکنم خیلی طول بده خودمو ب خواب میزنم

من پسرم روزمین خودش میخوابه

پسر منم بیشتر وقتا رو پا

یکیشون رو پامن
یکی همسر
وقتی همسر ماموریتن مامان طفلیم🥲

خودش میخابه ولی خیلی طول میکشه و نا ما بیدار باشیم اینم بیداره براهمین بیشتر اوقات خودم رو پا میزارم برا منم سخته سنگین شد دیگه

رو پا میخوابه

انگار اینو من نوشتم سرویش شدم فقط روی پا
تازه روزام میگه بغلم کن همش