یک سال گذشت…

انگار همین دیروز بود که برای اولین بار صدای گریه‌ی متین رو شنیدم. اون لحظه پر از ترس، هیجان و عشق بود. باورم نمی‌شد از این به بعد یک “مامان”م و زندگی‌م با حضورش رنگ دیگه‌ای گرفته.

این یک سال، پر از تجربه‌های تازه بود. شب‌های بی‌خوابی، نگرانی‌ها، گریه‌ها، اما در کنارش لبخندهای کوچیک، نگاه‌های شیرین و بوی خوشی که همه خستگی‌ها رو می‌برد.

کم‌کم یاد گرفتم چطور نیازهاش رو بفهمم، چطور با گریه‌هاش آرام بشم، و چطور غذاهاش رو با عشق آماده کنم. حساسیت‌هاش، محدودیت‌های غذایی، و اینکه باید حواسم به هر چیزی باشه، سخت بود، اما باعث شد بیشتر دقت کنم و خلاق‌تر بشم.

دیدن اولین لبخندش، اولین دندونش، اولین چهار‌دست‌و‌پا رفتنش، اولین کلمه‌هاش… همه‌ش برای من معجزه بود. هر روزش یه اتفاق تازه داشت که قلبم رو پر از شادی می‌کرد.

امسال فقط بزرگ شدن متین نبود؛ خودم هم بزرگ شدم. یاد گرفتم صبورتر باشم، قوی‌تر، و در عین خستگی ادامه بدم. مامان بودن سخت‌ترین و شیرین‌ترین نقش زندگی منه.

و حالا که متین یک‌ساله شده، وقتی به عقب نگاه می‌کنم، می‌بینم هر سختی‌اش می‌ارزید. یک سال پر از عشق و یادگیری و رشد… هم برای پسرم، هم برای خودم

درخواست میدی خوشگلم🌼

تولدش مبارک باشه😍❤️انشالله دامادیش جشن بگیری🥰🥰

چ متن قسنگی🥲😊برا منم خیلی سخت بود تا الان ولی می ارزید ب داشتن دخترم🙂🤗

تولدش مبارک😘

مبارکه انشالله
عزیزم لباساشو از کجا میخری معمولا

مبارکه یک سالگی گل پسرت عزیزم شاد و سلامت باشین 😍🩵

یکسالگی اقا متین گل مبارک باشه انشالله اینقدر موفق بشه تو زندگیش ک خستگی تموم زحمتتات از تنت بره😍😚

چقدر قشنگ 🥺 خدا حفظش کنه

تولدش مبارک الهی سالهای سال در کنار هم شاد و سلامت باشید ♥️♥️♥️

تولدش مبارک عزیزم 🧿🧿

الهی عزیزم مبارکککک

یک سالگیش مبارک انشالله ۱۲۰ ساله بشه متین جان⚘