🔋 راه‌های افزایش انرژی و روحیه مادر در بچه‌داری

۱. مراقبت از بدن و خواب

هر وقت بچه می‌خوابه، تو هم کمی استراحت کن (حتی یه چُرت کوتاه ۲۰ دقیقه‌ای).

آب کافی بنوش؛ کم‌آبی بدن خیلی خستگی میاره.

میان‌وعده‌های مقوی مثل خرما، مغزها، شیر، میوه خشک بخور تا سریع انرژی بگیری.


۲. کمک گرفتن و تقسیم کار

همه‌چیز به دوش خودت نباشه. از همسر، خانواده یا حتی دوست کمک بگیر.

حتی نیم‌ساعت وقت آزاد برای خودت در روز خیلی انرژی‌بخشه.


۳. کارهای کوچیک برای روحیه

موسیقی شاد گوش بده وقتی بچه بازی می‌کنه.

روزی چند دقیقه مدیتیشن یا نفس عمیق بکش (مثلاً ۵ دم و بازدم عمیق).

خودتو آراسته کن—even با یه رژ لب یا شال رنگی، حالت بهتر می‌شه.


۴. بیرون رفتن و تغییر فضا

روزی حداقل ۲۰ دقیقه با بچه بیرون برو (پارک، پیاده‌روی کوتاه).

هوای تازه و دیدن آدم‌های دیگه خیلی روحیه رو عوض می‌کنه.


۵. ارتباط و صحبت کردن

با مامان‌های دیگه یا دوست نزدیکت حرف بزن؛ حتی چت کوتاه.

بدونی تنها نیستی، سبکتر می‌شی.


۶. سرگرمی برای خودت

وقتی بچه خوابید، به جای کارهای تکراری، یه کار کوچیک که دوست داری انجام بده: کتاب، سریال کوتاه، کاردستی یا حتی چای با آرامش.

این "زمان من" خیلی مهمه.



---

🌷 یادت باشه:
مامانِ پرانرژی = بچه‌ی شادتر و با آرامش‌تر 🧡
مراقبت از خودت بخشی از مراقبت از فرزندته

تصویر
۲ پاسخ

ممنون عزیزم، خیلی عالی بود

👏👏🌹

سوال های مرتبط

مامان نخودچی مامان نخودچی ۱۵ ماهگی
‏در شرایط اضطراری، مغز ما وارد حالت هشدار دائمی می‌شود

این یعنی بیدارخوابی، بی‌قراری، دلشوره، تپش قلب، خشم یا حتی بی‌حسی و بی‌تفاوتی

شناختن این واکنش‌ها قدم اول مراقبت روانی است. ما باید بپذیریم که مضطرب بودن نشانه ضعف نیست.

مهم‌ترین راه مهار اضطراب، صحبت کردنه. یعنی گفتگو با کسی که بهش اعتماد دارید

حتی فقط گفتن اینکه «من نگرانم» کمک می‌کنه تا ذهنتون از تنش رها بشه

اگر کسی رو برای صحبت کردن ندارید، نوشتن احساسات‌تان روی کاغذ هم مؤثره.

کودکان بیشتر از بزرگسالان آسیب‌پذیرند. اونها نه توان درک کامل شرایط رو دارند و نه ابزار کافی برای بیان اضطراب خودشون.

ممکنه سکوت کنند،دنبالتون بیان وبهتون بچسبند، شب‌ادراری کنند یا از تنهایی بترسند. رفتارهای بچه ها رو جدی بگیریم!

در زمان بحران، آدم ها بیشتر از همیشه نیاز به ارتباط دارند. تماس با دوستان، اعضای خانواده یا حتی صحبت کردن با همسایه‌ها باعث کاهش احساس تنهایی و افزایش حس امنیت میشه. انزوا و تنهایی، اضطراب رو عمیق‌تر می‌کنه پس «در کنار هم بمانیم.»

اگر کسی از اطرافیان‌تون دچار حمله اضطرابی( Panic Attack) شد ( علائم:تپش قلب، لرز، نفس‌تنگی، احساس مرگ نزدیک )، کنارش بمونید، ازش بخواهید نفس‌های آرام و عمیق بکشه، با صدای آرام باهاش حرف بزنید و اگر علائم ادامه‌دار بود، با اورژانس ۱۱۵ تماس بگیرید.
مامان آلپ آی مامان آلپ آی ۱۱ ماهگی
از چت GPT یه برنامه روزانه برای نی نی 9 ماه گرفتم
(حدود ۷:۳۰–۸:۰۰)

شیر مادر یا شیر خشک
بعد از حدود نیم ساعت:
🥣 صبحانه:

فرنی آرد برنج با شیر مادر یا شیر خشک
یا

حریره بادام (خیلی نرم و صاف‌شده)
یا

زرده‌ی تخم‌مرغ پخته (نصف زرده، له‌شده با کمی آب یا شیر)



---

☀️ میان‌وعده صبح (۱۰:۳۰–۱۱:۰۰)

🍎 پوره میوه (سیب، گلابی، موز، هلو یا ترکیبشون)


---

🍛 ناهار (۱۲:۰۰–۱۲:۳۰)

🍲 غذای اصلی:

پوره سبزیجات با گوشت (مثلاً هویج، سیب‌زمینی، عدس، مرغ یا گوشت گوساله)
یا

سوپ رشته خیلی نرم با سبزیجات
یا

برنج نرم له‌شده با خورش ملایم (مثل خورش کدو یا لوبیا سبز بدون نمک و ادویه زیاد)



---

😴 بعد از چرت ظهر (حدود ۱۵:۳۰–۱۶:۰۰)

🍼 شیر مادر یا شیر خشک


---

🌇 عصرانه (۱۷:۳۰–۱۸:۰۰)

🍌 پوره میوه یا کمی ماست ساده
(می‌تونی یه قاشق پوره موز با ماست قاطی کنی، خیلی مقوی میشه)


---

🌙 شام (۱۸:۳۰–۱۹:۰۰)

🍚 سوپ سبزیجات نرم
یا
پوره سیب‌زمینی + هویج + کمی مرغ
(خیلی نرم و صاف‌شده)


---

🌜 قبل از خواب (۱۹:۳۰–۲۰:۰۰)

🍼 شیر مادر یا شیر خشک
بعدش هم خواب آروم 😴💤
مامان آلپ آی مامان آلپ آی ۱۱ ماهگی
از چت جی پی تی پرسیدم؟
زرده تخم مرغ آبپز با چی میتونم بدم
و جوابش....
آفرین 👶🏻
زرده تخم‌مرغ آب‌پز یکی از غذاهای مقوی برای بچه ۹ ماهه‌ست، فقط باید درست ترکیبش کنی که هم خوش‌خوراک بشه، هم یبوست نده.

✅ چند روش خوب برای دادن زرده تخم‌مرغ آب‌پز به نوزاد ۹ ماهه:

با شیر مادر یا شیر خشک

زرده رو کاملاً له کن،

کمی شیر مادر یا شیر خشک بهش اضافه کن تا نرم و کرم‌مانند بشه.

این روش خیلی برای شروع عالیه چون بچه طعمش رو راحت‌تر می‌پذیره.

با پوره سیب‌زمینی یا برنج له‌شده (حریره برنج)

زرده رو با یه قاشق پوره سیب‌زمینی بخارپز یا حریره برنج مخلوط کن.

باعث میشه هم طعم ملایم‌تری بگیره هم سنگین نباشه.

با پوره سبزیجات

مثل پوره هویج، کدو حلوایی یا سیب‌زمینی شیرین.

هم ویتامین بیشتری داره هم بافتش نرم‌تر و خوش‌طعم‌تر میشه.

با کمی آب گوشت یا آب مرغ خانگی (بدون نمک)

زرده له‌شده رو با یکی دو قاشق از آب گوشت ترکیب کن،

خیلی خوش‌عطر و مقوی میشه.

⚠️ نکته مهم:

فقط زرده رو بده، سفیده تا بعد از ۱ سالگی ممکنه آلرژی بده.

زرده باید کاملاً پخته باشه (هیچ قسمت شل یا نیم‌پز نداشته باشه).

اولش فقط نصف زرده بده، اگر حساسیت نداشت، بعد چند روز می‌تونی کل زرده رو بدی.
عکس از نت.
مامان محمد مامان محمد ۹ ماهگی
دلايلی و راهکارهای برای بچه های که تمایلی ب غذا نشان نمیدهند 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼

هنوز آماده‌ی شروع غذای کمکی نیست

اگر نوزاد هنوز:

کمتر از ۶ ماه داره،

نمی‌تونه بدون حمایت بنشینه،

یا زبانش هنوز “رفلکس بیرون‌راندن” (tongue thrust reflex) داره و غذا رو بیرون می‌زنه،
بدنش هنوز برای خوردن غذاهای جامد آماده نیست.
در این حالت، باز نکردن دهان واکنشی طبیعیه.



---

🧠 ۲. ترس یا ناآشنایی با بافت و طعم جدید

برای نوزادی که فقط شیر خورده، غذاهای جدید تجربه‌ی عجیب و حتی ترسناکی هستن. بعضی بچه‌ها چند روز تا چند هفته طول می‌کشه تا اعتماد کنن و دهان باز کنن.

راهکار:

اجازه بده نوزاد غذا رو لمس کنه، بو کنه یا با قاشق بازی کنه.

چند روز فقط «معرفی» کن، نه تغذیه‌ی واقعی.

لبخند بزن و خودت جلوی او غذا بخور (تقلید مؤثره).



---

🍌 ۳. نوع یا غلظت غذا مناسب نیست

اگر غذا خیلی غلیظ، داغ یا سرد باشه، ممکنه نوزاد نخواد دهنش رو باز کنه.
شروع با پوره‌ی نرم (مثل پوره‌ی سیب‌زمینی شیرین، هویج یا برنج ساده) با غلظت نزدیک به شیر بهتره.


---

⏱️ ۴. زمان یا حالت نامناسب

اگر نوزاد:

خسته، خواب‌آلود یا گرسنه‌ی شدید باشه،

یا تازه از خواب بیدار شده باشه،
احتمالاً همکاری نمی‌کنه.


بهترین زمان:
وقتی آرام و کنجکاوه، معمولاً بین وعده‌های شیردهی.


---

🩺 ۵. مسائل فیزیکی یا پزشکی (نادرتر)

اگر علاوه بر باز نکردن دهان، نشانه‌هایی مثل موارد زیر وجود داره، باید با پزشک مشورت بشه:

مشکل در بلع یا خفگی مکرر

ضعف عضلات دهان یا فک

کاهش رشد یا وزن

تحریک یا زخم دهان
مامان 🩷نفس🩷 مامان 🩷نفس🩷 ۱۲ ماهگی
خدا خیلی باید آدمو دوست داشته باشه که یکیو بیاره تو زندگیش که هم اسم دخترامون هم قیافه‌هامون هم قیافه بچه هامون هم سلیقه‌هامون هم خاطرات زندگیمون و تقریباً سرنوشتمون شبیه هم باشه و به آدم نشون بده که دوستای خوبم میشه تو این زمونه پیدا کرد من از زمان بارداری از زمانی که ۲۰ هفتم بود با مامان نفس آشنا شدم چون اسم دختر اونم نفس بود و از اون موقع یه روزم نشده که با همدیگه حرف نزنیم شده رازدارم دوستم همدمم همیشه نظراتمون مثل هم بوده همیشه به هم کمک کردیم همیشه همو آروم کردیم حتی وقتی که آنلاین شاپ زدم اولین نفری که ازم خرید کرد و حمایت کرد هم مامان نفس بود خدا یه جوری همه چیو با هم جور کرد بالاخره برای اولین بار با همدیگه چندین ساعت بودیم بچه‌هامون با هم خیلی خوب بازی کردن با اینکه نفس اصلاً با بچه‌ها خوب کنار نمیاد و همیشه گریه می‌کنه
درسته خواهرم الکی چ بدون دلیل خواهرشو بلاک کرد و بیخیالش شد ولی در عوضش خدا یه فاطی بهم داد ک مثل خواهرمه و من برای اولین بار خاله شدم
۱۰ مهر