اعتراف مادرانه
از وقتی مادر شدم حتی یک وعده غذایی بدون استرس نخوردم
یه خواب بی دغدغه نداشتم
یه باز حمام یا دستشویی بدون اضطراب نداشتم
یه بار نشد بتونم با خیال راحت با تلفن صحبت کنم
هیچ وقت پیش نیومد بدون نگرانی از خونه بزنم بیرون و همش به فکر برگشتن نباشم
واقعا مادر شدن چیز عجیبیه
و من ....
مادر شدن را با تمام سختی هایش دوست دارم
الحمدلله رب العالمین

گل گفتی

دقیقا
من اعتراف میکنم زمانایی که شیر زیاد نمی‌خورد ولی گشنگی میکشید خیلی اعصابم خورد میشد هرکاری میکردم نمی‌خورد ولی بعدش بخاطر اعصبانیتم عذاب وجدان می‌گرفتم. در واقع حس میکنم مامان خوبی نیستم

🥲🥲❤️❤️خیلی خوب گفتی
ب علاوه درک نشدن
حرفهای ناراحت کننده شنیدن از دیگران

حق تا ابد

وای دقیقاااااااا چقدرررر حق

نه عزیزم آنقدرها هم سخت نیست

😭😭😭❤️❤️❤️