تاپیک الانم خیلی متفاوت تر از تاپیکای قبلیمه😔
یه تاپیک از حس غم😔😔
یه تاپیک ک سراسر نگرانیه یه مادر برای پسرشه😟🥺
خانمها من سال ۹۷ از همسر اولم بخاطر خیانت و اعتیادش جدا شدم و بخاطر اینکه حضانت تنها پسرمو که اون موقع ۳ سالش بود داشته باشم،کل مهریه مو که ۵۱۴تا سکه بود بخشیدم...
بعد از ۳سال دوباره ازدواج کردم،با کسی که خودشم یه دختر از ازدواج اولش داره و دو سال از پسرم بزرگتره...من اعتقادم این بود با کسی ازدواج کنم که بچه داشته باشه تا پسرم بعده ها خدایی نکرده حس اضافی بودن بهش دست نده اگر چه بعده ها زندگی بهم فهموند ک بچه داشتن طرف تاثیری تو این مورد نداره...
اوایل همه چی خوب بود ولی رفته رفته که پسرم بزرگ شد،رابطه ی شوهرم باهاش سرد شد!!!...دیگه دوقلوها که به دنیا اومدن کلا فاجعه شد!!!!!...
الان در حدیه که به زور جواب سلام پسرمو میده و بی محلش میکنه..مدام دنبال بهونه س که با پسرم بحث کنه و داد بزنه سرش...اگه پسرم با من حرف بزنه حسودیش میشه...پسرم میوه یا غذا بخوره میگه پسرت خیلی میخوره....با شوهرم حرف زدم که با پسرم رفتارتو درست کن ولی میگه پسر تو حاضر جوابه....من با پسرم حرف زدم ک جوابشو نده ولی الان با اینکه جوابشو نمیده بازم با پسرم سرد برخورد میکنه،قشنگ معلومه دنبال بهونه ست....
الان دیگه جوری شده که پسرم به مامانم گفته:انگار من تو اون خونه اضافی م و من دیشب که خونه مامانم بودم متوجه شدم که پسرم از ناراحتی و دلتنگی برای پدر خودش...
***ادامه زیر همین تاپیک***

تصویر
۲۱ پاسخ

***ادامه***
(پدرش قبلا همدان بود و پسرم هفته ای دو سه بار میدیدش ولی الان یک سالیه رفته قم و خیلی دیر به دیر میاد مثلا سالی یک یا دوبار و حتی زنگم به پسرم نمیزنه ک حالشو بپرسه...البته اینم بگم ک پسرم از روز اول بعد از طلاق  با مادربزرگ پدریش و عمه ش اینا در ارتباطه و هفته ای ۱یا ۲ بار میره خونشون)،یه کاغذو لول کرده و ادای سیگار کشیدن درآورده😔 و وقتی مامانم بهش تذکر داده،گفته چشم تکرار نمیشه...یا تو فکرش اینه که دوس دختر داشته باشه😔 در این مورد باهام حرف زده ک بهش گفتم عزیزم الان مناسب سن تو نیست...
اینم بگم ک پسرم گوشی نداره و براش تا الان نخریدم...
خیلی سعی میکنم باهاش رفیق باشم ولی خب مطمئنم که به تنهایی براش کافی نیستم،مشاوره م رفتم گفت باید شوهرت رابطه شو با پسرت خوب کنه ولی شوهرم زیر بار نمیره...
همه ی اینا در صورتیه که من دلم نمیاد حتی یه حرفی بزنم که خدایی نکرده دل دختر خودش بشکنه؛انقد با دخترش خوب رفتار کردم که شوهرم حرفی بخواد به دخترش بزنه به من میگه ک بهش بگم... دخترش منو رفیق میدونه و میگه من تو رو مامان نمیدونم تو رفیقمی...(مادر دختر خواندم از سال ۹۷ که جدا شده کلا دیگه رفته و اصلا سراغ دخترشو نگرفته،حتی یه زنگم بهش نزده ک حالشو بپرسه)
***مامانا به نظرتون چجوری با پسرم رفتار کنم که اعتماد به نفسش بالا بره و براش رفتار شوهرم اهمیتی نداشته باشه؟؟لطفا اگه راهکاری دارین بهم بگین...
در آخر میگم ک ای کاش هیچوقت هیچ بچه ای حس بچه ی طلاق بودن رو تجربه نکنه....😔
ببخشید دیگه ک انقد طولانی شد🙏🏻🌷

تمام حرفا رو خوندم .فکر میکنم شایدشوهرت فکر میکنه پسرت بینتون قرار گرفته. تا حالا رفتار مظلومانه رو پیش گرفتی؟
یه شب که دیدی اوضاع مرتبه اشک بریز بعد شوهرت میگه چی شدی تو شروع کن مظلوم نمایی و درد دل
بگو من عاشق تو ام و هزار بار خدا رو شکر میکنم بعد اون زندگی به تو رسیدم و از این حرفا
بعد قشنگ هندونه دادی زیر بغلش بگو تنها نگرانی و دغدغه من الان پسرمه. دلم خوش بود بابا بالا سرشه ولی حالا میبینم تو مثل بچه خودت نمیبینیش اونم داره از خانواده دور میشه و .....
ولی حواست باشه تمام مدت هندونه بدی زیر بغلش و اغراق نکنی بفهمه همش نقشه هست

واااا اشك ريختم دلم تيكه تيكه شد خدااااااا اين شوهرت اشتباه ميكنه خدا ازش نميگزه يعني جه ميوه بخوره غذا بخوره مگه وضيفش نيس كه بجهاشو گرسنه نزاره بعدشم ﭘسرت توسني هستش به ﭘدر نياز داره خيلي ناراحتم بخدا تو نميتوني جاي ﭘدرش بگيري اونم حتما تو دلش فكر ميكنه اي كاش كنار ﭘدر اصليش زندگي ميكرد ياشوهرت ﭘدر واقعيش بود كنارش باشه ن مقابلش بهاش دعوا يالج بازي كنن من بجات بودم با دخترش هم سرد ميشم خدا كمكتون كنه خواهرم من كه اينجام دلم واستون سوخت با اين شرايط

دور از چشم پسرت به شوهرت بیشتر محبت کن رفتارت رو باهاش بهتر کن سعی کن اگه میتونی حداقل هفته ای یه روز باهم تنها باشید شوهرت احساس می‌کنه پسرت رقیب اش هست و تو اونو بهش ارجعیت میدی و دور از چشم شوهرت به پسرت محبت کن
بعدم توکل کن به خدا تو مادرش هستی براش دعا کن از خدا بخواه خودش کمکت کنه ایشالا که درست میشه عزیزم ❤️❤️💐

عزیزدلم شوهرت ک از صبح تاشب نیس قطعا خونه
اونکه صددرصد هرچی بگی لج میکنه بدتر میکنه ولی ب پسرت ی جوری بگو وقتی ک میاد زیاد از اتاق نیاد بیرون
و در نهایت باباها و پسرای تنی اصلااااا آبشون توی ی جوب نمیره شوهرت و پسرت ک هیچ
اصلنم از بچت جلوی شوهرت زیاد طرفداری نکن و از شوهرت جلوی بچت بد نگو ینی هیچی نگو
توکل کن ب خدا درست میشع

آخ الهی🥺خدا خودت به این پسر کمک کن تواین مسیر سخت زندگی

چقد صورتش شبیه پسرمه🥺❤️

چقدر شرایط سختی دارین عزیزم 🥲

منم از ازدواج اولم ی پسر دارم و حضانشو در قبال ببخشش مهریم گرفتم بعدازدواج دومم انقد شوهرم رفتارش بد بود ک مجبور شدم بزارمش خونه مادرم الانم جایی پسرم باشه حق ندارم جلوی شوهرم بغلش کنم پسرمن ۸سالشه و شوهرمن بچه نداش

خیلی ناراحت شدم ان شاالله رفتار همسرت اوکی میشه با پسرت همچی خوب میشه

رابطه بین پسرت و دختر شوهرت چجوریه

سلام درخواست میدهید ممنون

چقد برای پسرت ناراحت شدم بیشتر مراقبش باش هواشو داشته باش بزار حس تنهایی نکنه خدایی نکرده افسرده نشه

بچه های طلاق خیلی بهش سخت میگذره من خودم بچه طلاق بودم که پیش پدر و مادربزرگم زندگی میکردم

الهی بمیرم بره غصت خییلی خیلی ناراحت شدم خدا میدونه درکت میکنم 😞😞
طفلی پسرت سن حساسی هست نیاز و توجه پدرومادر و داره ،که با یه مرد غریبه بیاد زندگی کنه اونم این رفتارای ناعادلانه بخاد بکنه 😔
خودش پدر سه تا بچس نباید دل بچه رو بشکونه باید درک کنه بگه اون بچس نادون سن بدی من چرا با اون یکی به دو کنم ؟...!حتی زنم ناراحت بشه دوقلو داری واقعاا سخته عذاب بزرگ کردم میدونم ،ازاینورم بیای این غصه هارو بخوری دغدغه این و داشته باشی ...بنظرم با دخترش اصلا رفتاربدی نداشته باش خدا رو درنظر بگیر دوست عزیز و شوهرت و شرمنده کن ...اگرهم نفهمید باز خدا می‌دونه حتما کمکت می‌کنه 🥺ببخشید دخترش باشما زندگی میکنه ؟دخترچندسالش ؟وپسر شما چندسالش؟
بنظر من بچه که کوتاه نمیاد درمورد یه سری موضوعات ،همون همسرتون باید درکش کنه الان خودمون بچه بزرگ میکنیم یا خواهر زادم پسر 12 سالس خیلی اخلاقش عوض شده خشن شده همش منم من میکنه باز میگیم سن حساسی ...
پدرومادر ازهم جدا میشن این بچس که وسط نابود میشه 😞
خواهرم دوتا بچه داره سه سال ازشوهرش جدا شد با بچهاش به سختی زندگی کرد دوباره شوهرش و قبول کرد الان زندگی میکنن ،فقط و فقط بخاطر بچهاش قبول کرد عقد هم نکرده صیغه شد
تازه پدر بچهاش باز میبینی پسرش و عصابش نمیکشه چند سال پیششون نبوده عادت نداره ولی خب هرچی باشه پدرش آدم ناراحت نمیشه

الهی بگردم
تنها راهش اینه که به شوهرت بگی بچه من انتخاب اولمه
واقعا بهش بگی و حتی اگه لازمه گاهی با دخترش جوری رفتار کنی که خودش رفتار میکنه
اون پسر چه گناهی داره واقعا

یک اخطار جدی و قاطل باید بدی بهش و پای دخترش رو به وسط بکشی. بگی هر چی بگی به دخترت میگم هر کاری کنی بر دخترت میکنم همون رفتار با بچه ات بکنم خودت ببین خوبه یا بد.
تنها راه آدم شدنش اینه تهدید کنی با دخترش. اتفاقا خواهر من اگ دختر نداشت بیشتر اذیت میکرد خوبه با کسی ازدواج کردی بچه داره خودش وگرنه.... خودم تو فامیل دیدم قربان صدقه خانمه میرفت الان بچه رو سرکوفت زده و دوباره به جدایی کشید سره بچه.

آخی عزیزم. چه شرایط سخت و پیچیده ای. امیدوارم خدا بهتون کمک کنه.

خیلی ناراحت شدم
پسرتون الان تو یه سنی هست ک دلش توجه میخاد نمیشه خودش زنگ بزنه به باباش صحبت کنه رفع دلتنگی کنه
خیلی مواظب پسرت باش جامعه خیلی بد شده هواستم به شوهرت باشه .
سعی کن به پسرت بفهمونی نیازی به این نداری تو پیشش هستی الان بیچاره ببین چقدر فکرش درگیره تو این سن

عزیز دلمممم... پسرا همشون تو یه سنی اینطور رفتار میکنن پسر منم با باباش حاضر جوابی میکنه زیاد میخوره طاقت حرف باباش نداره باباش میگه آدرین داری چاق میشی بهش برمیخوره و از غذا دس میکشه و یوقتایی اصلا باهم نمی‌نمیسازن.. یانی میخوام بگم به این فکر نکن چون پدر خودش نیست این رفتارارو داره پسر من و باباشم این رفتارارو دارن منتها چون پدر واقعی پسرت نیست از هر رفتارش این منفی درتون بوجود میاد که پدر واقعیش نیست این رفتار داره در حالی که تو یه سنی طبیعیه و پدر خودشم بود ممکن بود این رفتارارو کنن مثل پسر من و باباش... پسر شمام مثل پسر من تپله و شوهر منم همش میگه زیاد میخوره کمتر بده بخوره هیکلش بد میشه و تو استخر از همه تپلتره و...

بگو اگه بدرفتاری کنه با دخترت عین خودت رفتار میکنم
یا دختره رو واسطه کن باش حرف بزنه

الهی بمیرمم واس این بچه،چقد ناراحت شدم براش اخه چطور دلش میاد

سوال های مرتبط

مامان محمد کیان👶 مامان محمد کیان👶 ۷ ماهگی
وای خدای من هر چی از خواص بارهنگ بگم کمه به خدا انقد که من با این بارهنگ جواب گرفتم با داروهای شیمیایی جواب نگرفتم پسرم طفلی یوبس شده بود ۱۰روز تموم عذاب کشید قطره ی بایولاکت دادم انگار نه انگار بارهنگش تموم شده بود هواسم بهش نبود اصلا هرسری ببخشید جیش میکرد با زور یه ذره پی پی در می اومد که هرچی زور میزد بقیش نمی اومد امروز براش گرفتم درست کردم هم دادم خورد گرفتمش بغلم دیدم داره زور میزنه و قرمز شده شصتم خبردار شد که میخواد پی پی کنه مای بی بیشو باز کردم راحت خودشو خالی انقد خوشحال شدم فکر نمی‌کردم یه روز با پی پی پسرم انقد خوشحال بشم 😂😂🤭🤭ولی خداروشکر پسرم. راحت شد واقعا گیاه خوبیه واسه نی نی ها از زجر کشیدن راحتشون می‌کنه لعنت به هرچی داروی شیمیایی که پسرم باهاش بیشتر اذیت میشه کاملا گیاهی بدون هیچ ضرری خیلیم واسه سیستم ایمنی بدن نوزاد خوبه مخصوصا این فصل سال که هی هوا گرم میشه و سرد میشه بچه ها هی سرمامیخورن من که. واقعا جواب گرفتم عالی ترین چیزی که به بچم کمک کرده همینه که راحت پی پی می‌کنه 😍🤩😁
مامان علی مامان علی ۶ ماهگی
سلام مامان هایی در کنار شیر خودتون شیر خشکم میدید
اگر نمیخواید از شیر خودتون زده بشه
تا حد امکان شیر خشک رو کم کنید یا فقط فقط تو خواب عمیق بهش بدید
من یک ماه پیش پسرم نوک سینه مو گاز میگرفت و زخم شده بود و این باعث شد دیگه علاقه به خوردن سینه هام نداشته باشه و چون کمکی یک وعده بهش شیر خشک میدادم دیگه فقط اونو میخواست
ولی من اصلا نمیخواستم پسرم سینه مو پس بزنه
برای همین خیلی سر سختی کردم و اذیت شدم تا دوباره الحمدلله به شیرم برگشت
و گفتم اگر پسرم برگرده و شیرم خوب بشه حتما میام تجربه مو مینویسم
اول که با وجود درد زیاد سینه م و بدقلقی پسرم اول بهش سینه مو میدادم ولی نمیگرفت تا باید خوب میخوابوندم که سینه مو بخوره
ولی چون سینه هام درد داشتن و از نظر روحی حالم خوب نبود شیرم هرروز کمتر میشد تا جایی که دیگه معلوم بود دارن خشک میشن
خیلی حال روحی بدی داشتم
چون من همیشه دوست دارم بچه م شیر خودمو بخوره
.با خووم گفتم تمااام تلاشمو میکنم اگر درست شد خداروشکر.اگرم شیر خشکی شد که بازم توکل به خدا مثل هزار تا بچه دیگه
بار ها خسته شدم گفتم چه کاریه دیگه بهش شیر خشک میدم
هر کاری که فک کنید به ذهنم میمومد ولی فایده نداشت تو خوابم که میخورد چون شیرم کم شده بود سیر نمیشد
خلاصه اول گفتم پسرم به سرشیشه علاقه پیدا کرده .شروع کردم با سرنگ بهش شیر خشک میدادم
ولی مشکل بود و رهاش کردم
بعد سرشیشه رو عوض کردم و سوراخش چون تنگ بود دیر دیر شیر میخورد و ناراحت میشد
چند تا عوض کردم‌تا الان که شیشه شیر بی بی لند با سری طرح اونت از اون پهنا که شبیه سینه مادره
مامان نور✨💙 مامان نور✨💙 ۷ ماهگی