بگردمت مادر...

انقدر زجه زد و گریه کرد ک نره تمام بدنم سست شد
اگر نره همه زحمات یکسالمون ب باد میره
رفتنش هم امروز با گریه بوده
نشستم تو حیاط مهدکودک ، همچنان زار میزنه بچم

رفته رفته عادت می‌کنه نگران نباش وای مربی ببین چقدر مهربونه ها بچه ازش دل نمیکنه😍🤩

چرا زوری میفرستی عزیزم ؟

خب بنظر من یسالم استراحت کنه
باز از پایان۴سالگیش بفرستش
گناه دارن🥲

در حال حاضر منم در شرایط مشابه شما هستم،یک هفته هست با گریه زیاد میره مهد،نمی‌دونم دلیلش چی هست،هر زمان هم مهد میزارم تا عصر که برم دنبالش کلی استرس تحمل میکنم

ای وای منم استرس گرفتم یاد اوایل مهد پسرم افتاد چقدر گریه کردم ونذر و نیاز کردم که بمونه مهد و خداروشکر وابسته به مهدش شد؛ کاش اجازه بدن یه روز درمیون بره سرکلاس مربی قبلی تا کم کم عادت کنه ؛پسر منم خیلی وابسته شده به مربی هاش

عزیزم

من مربی مهد بودم. اول که رفته بودم بچه‌ها باهام جور نمیشدن، ولی بعد وابسته شدن.جوری که از اونجا اومدم بیرون، تو خیابون منو میدیدن میومدن جلو بوس و بغل

نگران نباش بچه‌ها زود با شرایط کنار میان

قبلا میرفت؟

عهه چرا دوست نداره مگه مهد رو؟؟