۷ پاسخ

خسته هستی تو هم آدمی کم میاری نیاز به کمک داری اگر از کسی کمک نخای روز به روز بدتر میشی

نوع نگاهتو عوض کن ، شروع کن به شکر گذاری حتی یه دفتر بردار بنویس.
مثلاً بنویس خدایا شکرت بچم سالم
خدایا شکرت دندونای بچم در اومده
خدایا شکرت من مادری صبور مهربانم
خدایا شکرت بهم فرزند دادی و.....

بچه منم همینه اقتضای سنشونه لابد اگه کمکی داری یه ساعت بده نگه دارن از پا در میای

پسر منم همینه ولی اگه سرش داد بزنم اونم بدتر جیغ و داد و گریه زاری میکنه ولی یه لحظه خشممو کنترل میکنم بغلش میکنم میبوسم میگم برو ماشینتو بیار یا برو اونجا تلویزیون ببین یکی دو دقیقه میره باز برمیگرده همین واستان ادمه داره

درکت میکنم عزیزم ولی چاره چیه اونام جز ما کسی ندارن

هممون خسته ایم . ولی سعی کن داد نزنی سرش چون مطمعن باش یاد میگیره رو رفتارش اثر میزاره . ممکنه حتی ترسو بشه . یادت باشه این بچه آرزوت بوده. پسر منم یسره بهم چسبیده و نق میزنه داره دندون نیش درمیاره . دیروز هم سه بار خودشو داغون کرد از صندلی افتاد پهلوش قرمز شده . غذا همدرست نمیخوره . یه دخترم دارم که همش ازم میخواد باهاشوقت بگذرونم . پسرمو میخوابونم اونم میخواد باهاش حرف بزنم ماساژش بدم 😅

اگر کمکی داری روزی یه ساعت بده بهش
کاملا درکت میکنم

سوال های مرتبط

مامان گل پسر مامان گل پسر ۱ سالگی
از دست یچم عاصیم
گاهی فکر میکنم بد ترین بچه ای که میشد داشته باشمو خدا داده بهم
غذا نمیخوره
درست نمیخوابه
برا لباس عوض کردن یا پوشک عوض کردن یا حتی شستنش یه قشقرقی به پا میکنه انگار دارم شکنجش میدم
یک دقیقه نه یک ثانیه حتی برا خودش نیست
صبحا چشماش که باز میشه دهنشم باهاش باز میشه
عذاب الهیه انگار برام
دیگه بریدم از دستش
نه داد زدم سرش ، نه کوچکترین بدرفتاری یا حتی کم صبری کردم، نه دعوا کردیم جلوش ، همه زورمو زدم محبت بدم بهش اعتماد به نفس بدم ، نمیفهمم چرا اینجوری شده و روز به روز داره بدتر میشه
هیییییچ بچه ای رو ندیدم به بدقلقی و نقنقو بودن بچه من
پیرم کرده
خسته شدم دیگه بریدم
نمیدونم دیگه چیکارش کنم ، نه خواب دارم نه زندگی دارم ، فقط نفس نفس میزنم از دستش ، شبا بالا میارم از خستگی و بی خوابی ، روزا دائم تهوع دارم دیگه، حتی نمیزاره یه چیزی کوفتم کنم ، اه اه اه
خستم ازش به معنای واقعی خستم
بعد به خاطر همه این حسا از خودم بدم میاد ، منی که تا الان همه تلاشمو کردم مامان خوبی باشم براش ، چون میدونستم بچه از من و آرامشم حالش خوب میشه ، ولی این انگار با همه بچه ها فرق داره ، بدترینه به قرآن ، یه ذره چیز مثبت نداره ادم دلش خوش باشه بگه من دارم تلاش میکنم پاره میشم ، صبوری میکنم ، شادم براش ، ایییین همه بازی جدید براش اختراع میکنم، کلی اسباب‌بازی ، پارک ، خانه بازی هممممه جا
انگار نه انگار
خستم به قران چرا این بچه همچینه اخه اه