پارت یک

تجربه زایملنم براتون مینویسم
قرار بود ۸ شهریور برم اهواز بیمارستان خصوصی واسه سزارین چونکه دکترم گفته بود لگنت تنگه خودمم علاقه ای طبیعی نداشتم
خلاصه گفت سونو و آزمایش هات ایرادی نداره زایمان زودرس نمیکنی برو هفته دیگه سه شنبه بیا واست نامه بن یسن که جمعه جمعه بستری شی منم گفتم باشه
دیشب وسیله هامو جمع کردم چمدون بستم که برم اهواز خونه مادرم واسه زایمان
از ساعت ۶ صبح دلپیجه داشتم و چندباری مدفوع کردم درد پریودی داشتم خیلی زیاد و گفتم لابد ماه درده

۶ پاسخ

چند هفته زایمان کردی عزیزم؟

خب خب

خب خب

دکتر تو هفته ۴۰ وقت سزارین داده بود بهت؟

الهی عزیزم به سلامتی😍

بعدش....؟

مقالات مرتبط

علائم زایمان زودرس
علائم زایمان زودرس| همه چیز در مورد زایمان زودرس
آماده کردن ساک زایمان
آماده کردن ساک زایمان برای بیمارستان | لیست وسایل ساک زایم...
شروع درد زایمان
شروع درد زایمان | علائم و اقدامات فوری
زایمان طبیعی پس از سزارین
زایمان طبیعی پس از سزارین امکان دارد؟

سوال های مرتبط

مامان ماهان 🩵 مامان ماهان 🩵 ۳ ماهگی
سلام خانما منم حالم یکم بهتره اومدم تجربه زایمانم بگم
سه شنبه فقط nstداشتم رفتم به دکترم گفتم یکم درد پریودی هم دارم گفت برو معاینه کنم تا رفتم دراز کشیدم هنوز دکتر نگا کرد گفت ۳سانت ونیم بازی از همینجا باید بری زایشگاه منم قبول نکردم چون نه ساک بسته بودم نه کسی بود بچه هامو نگه داره خلاصه که اومدم خونه واسه ساعت ۱۰صبح گفت بیا بستری شو منم اومدم ساک اینارو جمع کردم صبح ساعت ۱۰ رفتم نامه بستریمو گرفتم هزینه شو پرداخت کردم رفتم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان گیسو👸 مامان گیسو👸 ۱ ماهگی
بلاخره منم زایمان کردم عزیزانم بعدن تجربه زایمانم رو مینویسم براتون بین یک ساعت زایمان کردم درد هامو خونه طاقت کردم رسیدم بیمارستان ۹ سانت باز بودم
مشاهده ۲۲ پاسخ دیگر
مامان مونا مامان مونا ۳ ماهگی
#تحربه زایمان طبیعی ۲
خلاصه شنبه ۲۰ اردیبهشت من رفتم سونو بچه سفالیک بود با وزن ۳ کیلو ولی گفت رشد دور سر و شکم و اینا سه هفته عقبه که همش الکی بود 😐
دوشنبه سونو رو بردم دکترم نشون دادم گفت بخواب معاینه کنم معاینه انجام داد گفت کاملا آماده ای واسه زایمان و حدود سه سانت بازه دهانه رحم بچه هم تو لگن صبح برو بیمارستان بستری شو تا من بیام منم نمی‌دونم چه مرگم بود گفتم من آماده نیستم کارام نکردم اگه صبح نیام چی گفت با خودته ولی شب و صبح دو ق روغن کرچک به دو ق گلاب بخور پیاده روی هم بکن هرموقع شدید شد بیا اگر تا پنج شنبه شدید نشد حتما بیا بستری …
اومدم خونه یکم درد پریودی و ترشح قهوه اس داشتم که میدونستم بخاطر معاینه هست تا حدودی کارا مو کردم و شب هم تقریبا راحت خوابیدم تو خواب گاهی انقباض حس می کردم و درد پریودی اما اصلا یک درصد فکر نمی کردم درد زایمان باشه 🤦🏻‍♀️😅
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان زینب سادات مامان زینب سادات ۲ ماهگی
تجربه #زایمان_سزارین اورژانسی پارت ۱



تازه یکم وقت کردم بشینم پای گوشی😁


من چون دیابت داشتم دکتر برام ۶ خرداد نامه بیمارستان داده بود که برم بستری شم قصدمم رو زایمان طبیعی بود
بعد من ۴خرداد صبح از خواب ک بیداررشدم از ساعت ۱۰ صبح درد پریودی گرفت منو ولی خیلی خفیف
فکر میکردم مثل همیشه ماه درده زیاد محلش ندادم
رفتم حموم یه دوش گرفتم دیدم تو حمومم هی درد پریودی میاد سراغمو ول میکنه
بازم محل ندادم
از حموم اومدم بیرون دراز کشیدم دیدم خیلی نزدیک ب نزدیک داره میگیره ماه درد یبار شاید صبح درد میگرفت یبار شب اینجوری تند تند نبود
دیگه خلاصه
تا ساعت ۴ بعدازظهر صبر کردم ک مطمعن شم دردام منظمه خونمو از روی حوصله مرتب کردم وسایلامو جمع کردم و رفتم بیمارستان
معاینه کردن گفت یک سانته😕
ولی بخاطر دیابتم دکترم گفت بستریش کنین
بستریم کردنو رفتم اتاق زایمان
ادامه پارت بعد…
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ایلیا 🦋 مامان ایلیا 🦋 هفته چهلم بارداری
دکتر معاینم کرد خیلی درد داشت خیلی
و اینکه کفت لگنت تنگه واسه زایمان طبیعی
سزارین بیمارستان خصوصی بین ۶۰ تا ۷۰ 🥲🥲
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان فندوق👣🩵 مامان فندوق👣🩵 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان (طبیعی - سزارین )
پارت ۱

۳۹ هفته و ۵ روز اومدن بیمارستان بستری شم به درخواست پزشک
سونو داپلر اخرم دو شکم بچه رو کوچیک زده بود از طرفی دیگه هر چی بیشتر میموند احتمال دستشویی خوردنش بیشتر میشد...
خلاصه منم از زمان مجردی زایمان طبیعی دوست داشتم خیلی تلاش کردم خودم دردم بگیره نگرفت گفتم عب نداره دیگه میرم با امپول فشار ...
ماه اخر همه کار کردم از تمیز کارای خونه و ورزشا و غذاها و رابطه و شیاف و پله و خوراکیا و تو ۴ هفته هر هفته معاینه تحریکی میرفتم میگفت لگنت خوبه ولی دهانه رحمت بستس ...
منم به امید اینکه درست میشه بهتر میشه رفتم تو دلش برای زایمان طبیعی
(ادامه پارت دو)
مامان معجزه مامان معجزه روزهای ابتدایی تولد
مامانا بیاین از تجربه زایمان بگم ۵ شنبه ۴۰ هفته و ۱ روزم بود وهیچ علائمی نداشتم قراربود جمعه خودم برم آمپول بزنم پنجشنبه عصر ساعتای ۴ افتادم ب لکه بینی رفتم یه دوش گرفتم و رفتم بیمارستان معاینه کرد زنگ‌زد دکترم گفت برو بیشتری شو خلاصه ساعت ۷ ونیم بستری شدم و بهم سرم زدن و ساعت ۸ ونیم ماما اومد کیسه ابمو پاره کرد تا ساعت ۱۱ شب مردم از درد ماما میگفت آفرین ۴ سانتی دردهات عالیه تا دکترم ساعت ۱۱ اومد گفت کیسه ابت کی پاره شد گفتم ۸ معاینه کرد گفت کجا ۴ سانت ۱ سانت هم نشدی خلاصه گفت ببرین سزارین
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان پناه مامان پناه ۱ ماهگی
و منی که بعد چهل و یک هفته و دوروز دیشب ساعت ۶ بستری شدم و امروز ساعت ۱۰ صبح زایمان کردم خیلی بد بود ولی شیرین شد برام حالم خوب شه تجربه میزارم براتون
مامان پناه🩷 مامان پناه🩷 ۴ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت یک
من تو بارداری هفته ۱۸ سرکلاژ شدم و استراحت نسبی بودم و هفتگی امپول میزدم و از هفته ۳۲ دیگه امپول رو دکترم قطع کرد و سرکلاژم رو هفته ۳۷ باز کردم بعد از اون معاینه شدم و گفتن لگن خوبی برای زایمان طبیعی داری منم فقط پیاده روی کردم یک روز در میون و خاکشیر و رابطه داشتم و ۳۹ هفته و ۶ روز رفتم سونو دادم فهمیدم اب دور جنین ۶ شده که کم بود و به ماما همراهم گفتم و اونم گفت برو بیمارستان بستریت میکنن منم رفتم بیمارستان ۱۷ شهریور اونجا معاینم کرد ۳ سانت بودم بدون درد ولی اونجا پذیرش نکردن و گفتن باید بری بیمارستان امام رضا یا بیمارستان قائم منم خیلی ترسیدم ولی در نهایت رفتم بیمارستان امام رضا،از در ورودیش انقدر ترسیدم که نگم براتون خیلی وحشتناک بود رفتم اونجا همه دانشجو و داغون بودن محیط بسیار کثیف و افتضاحی بود دانشجوهاشون ریختن سرم چندبار معاینم کرد میگفتن چرا ۴ سانتی ولی درد نداری خلاصه تو همون یک ساعت خیلی اذیتم کردن
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آیماه♥کوچولو مامان آیماه♥کوچولو ۲ ماهگی
پارت 1
#زایمان طبیعی
39هفته و 3روز درد شدید کمر داشتم قبلنا هم داشتم ولی این روز شدید بود با مادرم و همسرم راهی بیمارستان شدم ماینه شدم یک سانت بود ساعت 7شب بود گفت برو پیاده روی کن تا شاعت ده بعد بیا منم رفتم خونه بعد از اونجا رفتم پیاده روی تا ساعت 1 دردم کلا گم شد درد نداشتم
دیگه گفتم چرا الکی برم بیمارستان😐😂رفتم گرفتم خابیدم🤣🤣تا که ساعت پنج صبح شد تو خاب بودم دیدم یهو دردم گرفت اونم رو پنج دقیقه بگیر ول کن بگیر ول کن احساس ادرار داشتم میرفتم دسشویی ادرار نمیومد😐😐😐😐تا که مادرم از رفت امد من ب دسشویی بیدار شد اومد گفت چطوری گفتم هر پنج دقیقه دردم میگیره ول میکنه گفت سری بریم بیمارستان تا بیمارستان 2ساعت راه بود😐😂
سر راه یک بیمارستان دیگه بود رفتیم گفت درد زایمان نیست😐😐
منو میگی کلی فوشش دادم ک گفت درد نیست راهی زاهدان شدیم اون بیمارستان ک میخاستم برم همونجا بود ساعت 7نیم رسیدیم زاهدان گفتم منو ببرین خونه خودم ک زاهدان بود گفتم میخام پیاده روی کنم با همون حال و درد پنج دقیقه ای🤣😂🤣😂
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان الین و آوین مامان الین و آوین ۲ ماهگی
تجربه زایمانم ۱


سلام سلام گفتم بیام تجربه مو بگم شاید بدردیکیتون خورد من۲۰ خرداد که میشدم ۳۹ هفته و دوروز بعد کلی ورزش و پیاده روی شب دردام شروع شد گفتم تا فردا تحمل میکنم چون شدید نبودن خلاصه فرداش بیدار شدم برم بیمارستان کلا دردام قطع شده بودن خلاصه واسه عصر نوبت گرفتم برم پیش دکتر خودم داشتم میرفتم تو راه دردام شدید شد زنگ زدم به دکترم گفت مطب نیا برو بیمارستلن رقتم معاینه کرد گفت ۴ سانتی باید بستری بشی خلاصه گفتم نه من میرم خونه وسیله هامو بیارم گفت باید از دکترت اجازه بگیرم دکترم گفتن برو ولی ساعت ده بیمارستان باش من سر راه به اصرار همسرم رفتم مطب دکترم که دستمزدشو بدم خودش بیاد بالا سرم برا زایمان خلاصه رفتم دکترمم معاینه کرد گفت اپیدورال لازم نداری ۴ سانتی ده بستری بشی تا دوسه انشاالله زایمان میکنی خودمم میام خلاصه رفتم سمت خونه ....
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان طاها مامان طاها روزهای ابتدایی تولد
من امروزم رفتم دکتر معاینه کرد گف یک سانتی واسه ۱مرداد نامه داد ک اون موقع برم واسه زایمان بیمارستان شخصی
ازاونور یک سر رفتم بیمارستان دولتی تامین اجتماعی گفت معاینه کنم گفتم نه دیگه دکترم همین الان معاینه کرد گف ۱سانتی ..گفتم حتما باید دردم شروع بشه تا بستری بشم..گفتم مثلا شنبه بیام درد نداشته باشم بستری میکنین کف چون ۳۹هفته میشی احتمالا بستری کنن..گف میخوای شنبه بیا ببین بستری میکنن یانه...حالا بنظرتون چیکار کنم..واسم تا یکم برم بیمارستان شخصی یا شنبه برم دولتی بستری شم؟؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان مهدیار مامان مهدیار ۴ ماهگی
سلام خانما من دیروز ۶ و ربع صبح زایمان کردم.
پنج شنبه بستری شدم ،جمعه صبح زایمان کردم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان بهاره🩷🌱 مامان بهاره🩷🌱 ۳ ماهگی
هفته بعد سه شنبه دکترم گفت برم پیشش که نامه بستری بهم بده تو تقویم رو نگاه کردم روز دختر بود😍🥺
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان فرشته زمینی مامان فرشته زمینی روزهای ابتدایی تولد
خاطره زایمان طبیعی من
پارت اول....
از هفته ۲۸ درد های پریودی و کمردرد مداوم داشتم که رفتم دکتر ۴ تا امپول هفته ای و شیاف داد استفاده کردم تا هفته۳۶ که دوباره درد داشتم و دکتر یک امپول دیگه برام نوشت و برای پایان هفته ۴۰ نامه بستری برای امپول فشار داد و گفت اگه تا این تاریخ زایمان نکردی برو برای امپول فشار خلاصه ...
هفته ها با پیاده رویی پله اسکات رابطه دوش آب گرم و ...
گذشت درد کاذب داشتم اما خبری از درد زایمان نبود هفته ۴۰ رفتم بیمارستان نوار قلب بچه رو گرفت بعد معاینه م کرد گفت ۲ سانت هستی اما وقت داری برو روز شنبه بیا ...
دوباره رفتم ورزش پیاده رویی رابطه...
تا روز شنبه شد ۴۰ هفته و ۵ روز اما بدون درد زایمان ساک بچه رو برداشتم رفتیم بیمارستان برای زایمان...
❤️❤️
مشاهده ۱ پاسخ دیگر