مامانا میشه یه دردودل باهاتون کنم؟پسر من فردا دو ماهش میشه ولی من حالم خوب نیست.از بد زایمان از شوهرم بدم اومده متنفر شدم.نمیتونم وجودشو تحمل کنم.ولی بهش اینو نگفتم اگه بگم خیلی بد میشه ناراحت میشه..شوهرم مرد بدی نیست رفیق باز نیست کار می‌کنه تلاش می‌کنه فقط یه عیب بزرگ داره خیلی تخس و غده.مهربون و دلسوز نیست.سالها تلاش کردم که محبت کردن رو یاد بگیره ولی نشد.ذاتش اینجوریه.خودش هم میگه نمیتونم.من داشتم عادت میکردم تا اینکه باردار شدم توی بارداری حساستر شدم ولی حتی یک بار هم منو درک نکرد بارها خواهش کردم باهام صحبت کنه یکم آروم شم.چون بارداری من پر از چالش بود یه اتفاقاتی افتاد خیلی غصه میخوردم.گریه هام رو میدید ولی اصلا عکس العمل نشون نمیداد‌.این سرد بودنش بعد زایمان هم ادامه داشت حتی یک بار بعد از زایمان بهم حرف محبت آمیز نزد.من از سرد بودن زیادش به سرم زده جدا بشم ازش.خیلی فکر کردم حس میکنم میتونم باهاش تو ی خونه زندگی کنم ولی ته دلم همیشه ناراحتم پر از کمبودم.حس تنهایی اذیتم می‌کنه.دیگه کلافه شدم دوست ندارم دیگه باهاش زندگی رو ادامه بدم می‌خوام بهش بگم توافقی جدا بشیم ولی فکر نکنم قبول کنه.ولی اگه اینجوری ادامه بدم هم زندگیم تلخ و پوچ میگذره.نیازهایی دارم که توانایی نداره برآورده کنه به نظرتون تصمیمم احساسیه و بخاطر تغیرر هورمون بعد از زایمانه؟

۷ پاسخ

ببین من خوب میفهمم تو چی میگی .....

عزیزدلم کاملا درکت میکنم اما فعلا ب این مورد اصلا فک نکن ۶ماه اول بعد از زایمان هورمون ها بهم میریزه و افسردگی بعد زایمان مشکلاتی رو واسه ادم ایجاد میکنه ک شاید در اون حد بزرگ نبوده باشن من کاملا تجربه ش کردم فقط غم و غصه رو بزار کنار و اصلا ب رفتارهای شوهرت فکد نکن

نگی‌ ب شوهرتاااا
صبوری کن، با یه مشاور صحبت کن
قطعا مال هورموناته مطمئن باش

عزیزم حداقل شش ماه ب خودت فرصت بده که به خودت بیای و بدنت به حالت عادی برگرده الان هورمونات داغونه اصلا الان تصمیم نگیر وایسا ی کم

اصلا عجله نکن صبرکن یکم از زایمانت بگذره تا اگر تصمیمی هم گرفتی مطمئن باشی درست و منطقیه و تحت تاثیر هورمون و افسردگی زایمان نیست
به خودت زمان بده الان به این چیزا فکر نکن به فکر خودت و تقویت خودت و بچت باش

هورمونا یه کارایی میکنن که ادم شاخ در میاره
یکم زمان بده.به خودت و همسرت

با یه مشاور صحبت کن

سوال های مرتبط

مامان ماندانا مامان ماندانا ۶ ماهگی
سلام...
خانمایی ک بچه های شیر ب شیر دارین رابطتون با همسرتون چجوریه؟ تغیری کرده؟؟؟بهتر شده یا کمتر برای هم وقت دارین؟؟


من و همسرم ک وقتی مرسانا یه سالش شد کم کم رابطمون بد شد ... احترام بینمون رفت... یعنی خودش شروع کننده اش بود... سرد شدیم کم کم...
و الانم ک ماندانا اومده دیگه خیلی بدتر از قبل شدیم.... الان نزدیک ۵ ماهه نزدیکی نداریم ... ۳ ماه اخر بارداریم ک منع رابطه شدم بخاطر عفونتم. الانم‌ک نزدیک دو ماهه که نداریم چون لکه بینی و خونریزی داشتم....

ولی حتی یه بغل یه محبت فیزیکی یه پیام عاشقانه هم نداریم.... عین غریبه هاشدیم... من سعی کردم درست کنم پیام محبت امیز بغل اینا ولی همسرم اصلا استقبال نمیکرد و نکرد.....
نمیدونم با اینکه مردِ چجوری تونسته خودشو ۵ ماه نگه داره... یعنی مرد انقدر سرد میشه طبعش...

وقتی دیدم استقبالی نکرد منم دیگه سمتش نرفتم و حالم بد شد عصبی شدم و الان فقط باهاش تو دعواعم.... همش دوست دارم باهاش دعوا کنم... چون غرورمو شکوند.... چون باعث شد حتی به مادرش بگم که پسرت ۵ ماهه سمت من نمیاد.... دیگه سرد شدم ازش....
نمیدونم چجوری درست کنم چجوری مثل قبل بشم... یه طرفه تلاش کردن سخته...