من خیلییییی مامان بدیم من لیاقت مادرشدنو نداشتم. لایقش نبودم دلم برا بچم میسوزه خیلییی اذیتش میکنم میزنمش از دوسالگیش زدمش سر غذا نخوردنش بچه بود حرص میخوردم میزدم بد میزدم الان یادم میاد شبیه روانیا میزنم تو سرم گریه میکنم الانم بعضی وقتا میزنمش اذیتم کنه.. زیاد سرش غرغر و دادوبیداد میکنم میاد جلو داد میزنه بس کنه بس کن مامان هیچی نگو گریه میکنه بد حرص میخورهم یکی منو اذیت کنه رو دخترم خالی میکنم باهاش بد تا میکنم. اصلاا بچمو بیرون نمیبرم از عید ب اینور ۳بار پارک بردم ۳بارم دریا.. خونه اینو اون میبرم یا خریدفروشگاه جایی نمیبرم شوهرم صب تاشب سرکاره من خونه تنهام. مامانم تو ی ساختمونیم خیلییی اذیتم میکنن حرصمو درمیارن بچم لج اونارو میکنه منم میزنمش. میدونم مریضم باید درمان بشم اما نمیدونم چجوری اصلاا نمیخام قبول کنم ک مریضم. بچمو دارم توسری خور بار میارم یکی بهش چیزی بگه جرش میدم اما خودم هرجور دلم بخادباهاش رفتار میکنم.. توروخدا بگین چیکار کنم کاش زندگیم دکمه بک داشت خیلی اذیتم خیلییییی درموندم

۱۴ پاسخ

واسم جالبه دوتا پسر دوقلو رو تو شهر غریب تنها بزرگ کردم این کوچیکه رو هم خودم تنها بودم ،،،شوهرم دست به سیاه و سفید نمیزنه اما دست رو بچهام بلند نکردم ،،،،عاشق دختر بودم وقتی شنیدم پسره از سونو اومدم بیرون گریه کردم اما فقط همون بود و تموم ،،،تمام عشقم بچه هامن،،،،برو خودت رو در درمان کن فکر نکن این قدری میمونه یکم بزرگتر بشه فاصله بینتون زیاد میشه و مطمین باش ازت دور میشه واگه دور بشه حالا با با ازدواج و یا با دانشگاه سکوت بینتون حکم فرما میشه،،،،کم میبینیش باهات حرف نمی زنه،و حتی ممکنه برای فرار از تو بره دنبال پسرا،،پس فردا روزی بهش احتیاج داشته باشی بهت توجه نمیکنه،،،،بعصی از کسانی که تو سالمندان هستن فکر کردی چرا اونجان ،بچه محبتی ندیده میگه چرا من باید سرویس اضافه بدم،،پس هنوز که دیر نشده یه فکری بکن

علتش اعصاب خرابت نیس، با اطمینان میگم علتش زیاد خونه موندنه که اول تو رو افسرده و عصبی میکنه بعد تحملت کم میشه از طرفی ی بچه پر انرژی که از عید ب اینور باید هر روز پارک باشه فقط ۳بار رفته! دختر دستتو بزار رو زانوهات بلند شو خودت و دخترت رو نجات بده صبح ک زود بیدار شدی غذا درست کن کاراتو بکن بعد بچتو بازی بده براش قصه بخون نقاشی بکشین کارتون ببینید کلاس برید بعد از ظهر سعی کن هر روز پارک برید سعی کن برا شب ی وعده سبک و ساده مثل ساندویچ، الویه، کوکو، یا حتی املت، سیب زمینی آب‌پز آماده کن عصر ک میرید بیرون شامم بمونید هم بچه سرگرمه انرژیش خالی میشه خسته میشه و خونه بهونه نمیگیره هم خودت سرحالتر میشی
گاهی عصرا دست دخترتو بگیر برید پاساژ گردی یا ساعتی بزار مهد خودت تنها برو

😶😶😐

خیلی بدی 🥺بچه دو‌سه ساله رو چرا میزنی من پسرم از بس میپره روم کمرم رگ به رگ شد اما انگشتمم بش نمیزنم 😢

یا مثلا تو خونه ی پلاستیک بزرگ پهن کن توی ی ظرف آب بریز بزار با اسباب بازی هاش آب بازی کنه نهایتش لباساش خیس میشه دیگه عوض میکنی دیگه ...ارزششو داره چون بچه‌ها آب بازی خیلی دوست دارن

میفهمم ....😔

حتمااااا با روان شناس و‌روان پزشک صحبت کنید
دلسوزانه میگم
خیلیییی دخترتون آسیب دیده

من دوتا بچه کوچیک دارم اعصاب ندارم تو با یه دونه اعصاب نداری؟
دختر بچت یه دونه هستش دیگ
ببرش پارک کافه خانه بازی شهربازی برین با هم خوش بگذرونین هم تو حالت اوکی میشه هم بچت
چرا سختش می‌کنی
من خودم ب شدت دست تنها هستم ولی باز بچه هام رو میبرم یه حالی عوض کنن تا منم کمی استراحت کنم

عزیزم خونتون رو ببرید ی جای دیگه جایی ک بیمار شدی داخلش دنبال درمان نباش مطمئن باش از اونجا ک بلند شی ب کلی زندگیت تغییر میکنه برو ی محله دیگه زندگی کن مطمئن باش خوب پیش میره بچه رو زدن کار خوبی نیست و بارها خودمون این کارو انجام دادیم الان پشیمونیم ک چرا باید ی بچه رو تنبیه کرد خونتون رو عوض کن مطمئن باش درست میشه درضمن زیاد تو خونه نمون

تو مادر بدی نیستی تو هم ادمی .ربات نیستی که خسته نشی اذیت نشی .سعی کن برای خودت وقت بذار بری بیرون تنها بدون بچه خیلی تاثیر داره .مغز هم باید یکم استراحت کنه

چرا حوصله بچه ندارید ، اخه بچه دوساله چی داره که بزنی اخه ، منم شده باهام لج کنه جیغ جیغ کنم خودمو بزنم ولی واقعا بچه رو نزدم

چه مریصی داری مگه شوهرت کجاست اینا امه اینبود شوهر منم یه مدت اینجوری بودم متاسفانه خیلی دلم براشون میسوزه

دخترت رو یمدت بزار مهد هم تو روحیه دخترت تاثیر میزاره هم خودتون...بعدشم هرچی بیشتر توخونه بمونی افسرده تر میشی برو پارک با دخترت توخونه کاردستی درست کن واسش بازی فکری بگیر باهم دیگه درست کنین .....

هرچقدر خونه بمونی روحیه ات بدتر میشه
اگه هزینه مشاوره برات زیاده برو مرکز بهداشت اصلی شهرتون واحد بهداشت روان زیر نظر مشاور باش

سوال های مرتبط

مامان زندگیم مامان زندگیم ۴ سالگی
سلام مامانا.من چندوقتی هست که خیلی حال روحیم خرابه‌.تقریبا چندماهه.و سه هفته هست که خیلی خیلی حالم بده. هرکاری میکنم به دربسته و چاله میفتم‌ . نمیدونم واقعا چی قراره بسرم بیاد،نمیدونم سرنوشت پسرم چی میشه ،حتی نمیدونم چه کاری درسته چه کاری غلط ، هرکاری میکنم فقط بیشتر به زندگیم دارم گند میزنم. حالم اصلا خوب نیست ، خیلی به خودکشی فک میکنم مغزم قفله ،میگم حداقل میمیرم ،میرم اون دنیا عذابم میکشم لااقل گناهام کمتر میشه، اما تو زندگی فقط دارم بارگناه و عذاب وجدانم بیشتر میکنم، از خودم متنفرم ، از خودم بدم میاد من خیلی احمقم. پسرم طفلی خیلی تحملم میکنه،امشب ازم خواست باهاش بازی کنم اماواقعا توان بازی نداشتم.کلی گریه کرد.بغض کرد چندبار بغلش کردم.هی رفت از اتاق بیرون و دوباره اومد بغلم.اخرگفتم بریم بیرون پیاده‌روی؟گفت اره.بعد بابغض گفت میخوام خوشحال باشم،چرا نمیتونم؟؟وای وای دلم آتیش گرفت،همش تقصیر منه،بردمش پیاده روی کردوبرگشتیم گفت حالم خوب شد. مادرا لطفاً بگین چجوری میتونم حالم خوب کنم؟؟؟میخوام دیگه به خودکشی فک نکنم.میخوام دوباره پسرم بخنده.دلم داره آتیش میگیره از اینهمه سکوتش امشب
مامان دخترای نازم مامان دخترای نازم ۴ سالگی
مامانا واقعا درمونده شوم نمیدونم چکار کنم و کجا برم. الان اومدیم ناهار کوفت کنیم سوپ گذاشتم شوهرم گفت کن نمی‌خورم آبدوغ خیار درست کردم واسه او دخترا هم دیگه سوپ نخورد از غذای شوهرم ریخم براشون که دختر گوچیکم شروع کرد اذیت کاری دستاشو می‌کرد تو کاسه می‌ریخت بیرون بماند شوهر پاشد رفت بیرون از خونه که شد روز قیامت اینقد دختر کوچیکم گریه کرد تمام وسایل داخل بوفه رو ریخت زمین شیشه هاشو میخواست بیاره بندازه زمین که منم از کوره در رفتمو گرفتم ی کتک حسابی بهش زدم.. با همون جیقو گریه شروع کرد در کابینت‌ها رو ب هم زد در حموم و تمام پشیها رو انداخت تو خونه گوشی منو هزار بار زد درو دیوار و..... که زنگ زدم شوهرم اومد دوتا و تو این گرما با متور برد بیرون.. الان نشستیم ب حال خودم گریه میکنم.. آخه این بچه چرا اینقد لجبازه.. خدا شاهده الان همش دعا میکنم ی زنبور نیشش بزنه شاید آروم بشه شاید اینقد بهانه نگیره. واسه بیرون... اصلا از زندگی بیزارم کرده ی بچه لجون ی دنده لجباز..... الان 2سالو نیمشه تا کی اینجوره.. هر چی بیاد جلو دستش پرت میکنه هرچی هم با زبون خوش باهاش حرف میزنم بی فایده.. مجبور میشم بزنمش؟ کسی بچش اینجور بوده تا چند سالگی خوب میشه