کیا اینجا دوتابچه پشت سرهم یادوقلو دارن واقعا چیکارکردین تابزرگ شن چقد سخت من پسرم یک سال وهفت ماهشه دخترم سه ماهشه میخواستم شام بزارم قبلش خواستم به دخترم شیربدم بحابونمش هرکاری کردم نخورد وسزای آشپزی شروع کردگریه کردن ازون طرف نمیشدغذارو ول کنم که شام پسرم دیرنشه پسرمم بیدارشد اومد دوتاشون باهم گریههه یعنی دارم روانی میشم دلمم واسه دخترطفلیم میسوزه خیلی گناه داره من پسرم نمیزاشتم اصلا نق بزنه الان دخترم کلی گریه میکنه تابرم بهش شیربدم یابخابونمش داداششم یهومیزنه به سرش میزنتش واقعا سخت مدریت کردن دوتاش حس میکنم چقد به دوتاشون ظلم شده بیشترم دخترم خودمم که دیگه نابودم واقعا دلم میخاد بزارم برم

خیلی صبوری میخاد عزیزم..حتما خدا قدرتشو درون تو دیده ک بهت داده گلم ...عیب نداره با این چیزا خودتو اذیت نکن بچه ان یکسال دیگ اینا رو اصلا یادشون نمیاد بزرگ میشن و میشن بهترین رفیق برای هم ... الان فقط صبوری کن گلم

اره خیلی سخته کلا همینه اما عذاب وجدان و احساس گناه نداشته باش تویه رابطه خواهربرادری قشنگ واسشون ساختی

اره واقعا باید صبور باشی تا بتونی دوتا را روبراه کنی خدا بهت صبرو ارامش بده

منم یکی از دخترام ۱ سال و ۱۰ ماهشه
اون یکی ۸ ماهشه
شرایط سختی میگذرونم،وقتی ک دوتاشون خوابن سریع غذات رو بپز و کاری ب بقیه کارای خونه نداشته باش.