مامانا پسرم ۱ سال و چهار ماهشه
دو سه روزه خیلی نازک نارنجی شده با کوچیکترین چیزی بغض می‌کنه و گریه می‌کنه،با چیزایی که قبلا اصلا ازشون ناراحت نمیشد حالا سریع بغض می‌کنه
مثلا امروز صبح همش میگفت شیر بده منم آروم بهش گفت بچه چقد شیر میخوری تو یهو دیدم بغض کرد
دیشبم از تو بشقاب شوهرم با قاشق غذا برداشت گذاشت تو بشقاب من،بعد شوهرم بهش گفت هی بچه اون غذای من بودا،یهو دیدم بدون صدا اشکاش داره میاد پایین به شوهرم گفت نگاه بچم داره گریه می‌کنه تا شوهرم بغلش کرد یهو بغضش ترکید و شروع کرد به بلند بلند گریه کردن
هممون کپ کردیم آخه هیچوقت اینجوری نبود
بچه های شما هم اینجوری شدن؟یعنی اقتضای سنشه؟

۲ پاسخ

خیلی کم پیش آمده اینجوری بشه .

سلام اره عزیزم دختر منم همین جوری شده اتفاقا شوهرم میگفت چرا اینجوری شده حتما شرایط الانشون این شکلی هستش تا بگذره

مقالات مرتبط

از خواب پریدن کودک با گریه
از خواب پریدن کودک با گریه نشانه چیست؟
گریه نوزاد در شب
گریه نوزاد در شب | علل و درمان گریه شبانه کودک
شیر دادن به نوزاد، آموزش روش صحیح شیر دادن به بچه
شیر دادن به نوزاد، آموزش روش صحیح شیر دادن به بچه
علائم گرسنگی و دریافت شیر مادر در نوزاد
علائم گرسنگی و دریافت شیر مادر در نوزاد

سوال های مرتبط

مامان Liam👶 مامان Liam👶 ۱ سالگی
بچه های شمام به گریه کردنتون واکنش نشون میدن از الکی گریه میکنم بچم بغض میکنه یهو. با صدا گریه میکنه شورشور اشک میریزه😐😁
نمیخام گریه کنه ولی خب کرم دارم😆
اخه خیلی بامزه میشه اول لباشو به حالت اخم درمیاره بعد بغض بعد گریه😍😂
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان نیلا مامان نیلا ۱۸ ماهگی
امروز رفته بودم درمانگاه یه خانومی دیدم بچش ۴ ماهه بود اما انکار ۲۰ روزه بود خودش سر صحبت باز کرد که بچم خیلی ضعیفه گفتم بهش شیر خشک بده گفت پول ندارم بخرم گفت من زن دوم هستم زن اول شوهرم بچه نداشت با من برا بچه ازدواج کرد گفت پول شیر خشک نداره شوهرم آنقدر حاللللم بده به خاطر اون بچه
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان محمدجواد مامان محمدجواد ۱۷ ماهگی
پسرم یک سال و نیمشه داشت کارتون میدید یهو از شخصیت کارتون ترسید بغض کرد گریه کرد هی ارومش کردم باز یادش میوفتاد بغض میکرد گریه میکرد
تا بالاخره خوابید
الان یادش رفت؟؟
چیکار کنم آروم بشه؟؟
صدقه دادم کار دیگه لازم بکنم؟؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان پریا مامان پریا ۱ سالگی
مامانا دلم گرفته دلم میخواد فقط گریه کنم دارم دق میکنم ، امروز دخترم بغله شوهرم بود ، داشت از پله ها میبردش پایین که بریم بیرون ، یهو پای شوهرم لیز خورد ۵ تا پله با کمر رفت پایین ، دخترمو سفت تو بغلش نگه داشت ، سر دخترم جایی نخورد ، بدنشم محکم تو بغله شوهرم بود ، فقط از عصری به پاهاش که دست میزنم گریه میکنه ، مخصوصا اون پایی که زیر دسته شوهرم بوده که محکم گرفته بکوده ، بردم عصری بیمارستان دکتر معاینه کرد و پاهاشو تو دلش جمع کرد و دستاشو تکون داد گفت چیزی نیست بیشتر ترسیده و کوفته شده ، فقط استامینوفن داد ، گفت بردی خونه حمومه آبه ولرم ببرم ، من هم استا دادم هم حموم بردم ، وقنی میخوام پوشکش رو عوض کنم گریه میکنه و یک ساعت پیشم تو خکاب گریه کرد شوهرم به پاش روغن مالید ، خیلی میترسم خدا کنه چیزیش نشده باشه ، نمیتونم بخوابم بالا سر دخترم نشستم
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان سلین مامان سلین ۱ سالگی
دخترم دیشب از هیئت همش گریه میکرد این همه بردمش نترسیدم ساعت ۱۱ شد شروع گریه کرد زنده بچه داشت هی نگاه دخترم میکرد اومد جلو گفت چی بهش میدی گفتم هیچی غذای که میخوریم بهش میدیم گفت بعد رفت دختر من از اون موقعی گریه کرد 😐😐😐😐
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان جوجو مامان جوجو ۱۶ ماهگی
خانما کسی هست
بچم شب که خوابید خوب بود یهو دیدم تو خواب بیدارشد گریه کرد بغل کردم شیر بدم متوجه شدم داغه بدنش،بعد شیرش و نصفه خورد و گریه کرد بلندش کردم دورش بدم تو حال یهو استفراغ کرد و از تو دهن و حتی دماغش غذا و شیر درآورد،بنظرتون یهو مریض شده؟ آخه نه جایی میره همش تو خونه اس پیش خودمون
مامان امیرعلی وعلیسان مامان امیرعلی وعلیسان ۱۷ ماهگی
مامانا پسرم گریه کرد تو خواب خواستم بهش شیر بدم دیدم تب داره استامینوفن دادم نیم ساعت میشه میتونم شیاف هم بزارم براش یا صبر کنم آخه تبش هنوز پایین نیومده بمیرم برات مادر ، تو خواب ناله میکنه گریه میکنه 😔 موقع خواب خوب بود اصلا تب نداشت کاملا سرحال خوابید ، چرا اینجوری میشه آخه دو روز خوبه بعد بازم مریض میشه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان تامی مامان تامی ۱ سالگی
مامان آینه ی میز آرایشم افتاد زمین من دادو بیداذ کردم هم از ترسم از اینکه یه لحظه نمیگرفتم میافتاد سره بچه ،دخترم تا ۱ ساعت گربه کرد به زور خابوندیمش الانم که خابیده تو خاب میپره و گریه میکنه ،یه لحظه هم بلند بلند خندید چیکار کنم دارم از ترس میمیرم،چیزی هم بهش نخورده نمیدونم چرا اینجوری میکنه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ماهلین و مهوا🩷 مامان ماهلین و مهوا🩷 هفته سی‌ویکم بارداری
مامانا شما ک بچه هاتون رو از شیر گرفتین ناراحت نشدین ؟ من امشب بهش شیر ندادم یکم بی قراری کرد بغض کردم
دکتر گفت دیگ شیر ندم شیر خشک میخوره شب ها و ظهر ها موقع خواب شیرم رو میخورد ک اونم می موند تو سینه ام چرک میکرد دکتر گفت براش خوب نیست
خیلی ناراحت شدم
با اینکه شیر خشک هم خیلی دوست داره 😔
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان rayan 🧸💎 مامان rayan 🧸💎 ۱ سالگی
بشقاب تو دستم بود نشسته بودم پسرم با کله افتاد سرش خورد تو لبه بشقاب خیلی گریه کرد سرشم زود ورم کرد میترسم 😥
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان یاسین مامان یاسین ۱ سالگی
بچه های شماهم سر سفره نمیزارن غذا بخورین ؟! 😣
یا دارم به اون غذا میدم وقتی هم میام یه قاشق بخورم از سر من آویزون میشه
حتی اول به اون خم اگه بدم سیرش کنم میاد قاشق از من میگیره
اگه جدا بخوام بخورم و برم تو اشپزخونه میاد گریه میکنه 😩
بشقاب و قاشق جدا میزارم جلوش یخورده از بشقاب من برمیداره یخورده از غذای خودش میخوره
اصلا به شوهرم کاری نداره ، با اینکه همسرمم سر سفره کمک میکنه و دهنش میکنه ولی باز نمیزاره من هیچی بخورم 😢😐
انگار حسودیش میشه بخدا 😒😒😒
همش داریم سر غذا خوردن باهم سروکله میزنیم …
بعد غذا بشقابم میزارم تو اشپزخونه پنج دقیقه یبار میرم یه قاشق میخورم
حسِ غذا خوردنِ با آرامش مونده تو دلم
دیگه عادت کردم جایی برم یاسین هم نباشه غذاشو زود میخورم 🤕
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان کوچولو مامان کوچولو ۱ سالگی
بچه های شمام عصبی هستن دخترم فقط میزنه مثلا غذا میدم نخاد با دستش قاشق میزنه یا دیروز تو پارک یه بچه گریه کرد این از ناراحتی یه سیلی به خودش زد اصلا نمیفهمم چرا اینجور شده گریه میکنه وقتی چیزی رو بگه و انجام ندم
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان آیهان جوجو🐥 مامان آیهان جوجو🐥 ۱ سالگی
واییی مامانا واقعا موندم چرا آیهان اینجوری میکنه شبا ،قبل اینکه بخوابهه کلیی جیغو داد کردد و گریه با هیچیم آروم نمیشد آخرش شوهرم برده جلو پنجره بازش کرده و نگا بیرون کرده تا اروم شده بعد یکم بازی کردن بعد آخرش اومد خوابید ،بعد بازم نصف شب بیداردشد یه ذره شیر خورد بازمم شروع کرد به جیغزدن بعد فقط جیغ که نیست خودشو تو بغلم هی پرت میکنه اینور اونور اگه محکم نگیرم میفته حتی سینمم نمیگیره فقط گریه و جیغ 🤕💔
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان نویان و نیکان🤍 مامان نویان و نیکان🤍 ۱۶ ماهگی
مامانا توروخدا کمک کنید بچم از دست رفت دیگه انقد گریه کرد چون شیر خودم کم بود دکتر گفت بهش شیرخشک کمکی بده،دادم دو روزه یبوست شده سه بار شیاف گذاشتم تا دستشویی کرد ولی میترسم باز بزارم چی میتونم بهش بدم دستشویی کنه خیلییی گریه میکنه چهل روزشه😭
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان آرین مامان آرین ۱ سالگی
مامانهای عزیز لطفا هر کس می‌دونه منو راهنمایی کنه چون خودم خیلی شکه شدم... امروز شوهرم بعد از ظهر خوابید منم پسرمو برداشتم بردم تو سالن و در اتاق خواب را بستم که صدا شوهرمو اذیت نکنه و بخوابه.. تو این مدت هم کارهامون کردم یه مقدار میوه تو یخچال بود که همه را برداشتم و شستم که بذارم تو یخچال ولی خوب وقفه افتاد و میوه ها نیم ساعتی بیرون یخچال موندن... شوهرم که بیدار شد بهش گفتم چیزی میخای برات بیارم... گفت آره میوه بیار منم رفتم تو آشپزخانه... پسرم کنار شوهرم رو کاناپه نشسته بود و باری میکرد یهو با نخ افتاد زمین به طوری که ملاجش رو زمین خورد و پاهاش بالا بود ... یه لحظه گفتم گردنش شکست ... حالا شوهر عوضبم شروع کرد فحش به من بده....که مادر فلان شده ت (یعنی من ) مقصره... حالا من هیچی نگفتم ... نشست میوه بخوره گفت چرا میوه ها داغه و شروع کرد به داد و بیداد ..اون نشسته بود رو کاناپه و من رو زمین کنار بچه م نشسته بودم که بهش میوه بدم .... بعد بند شد و با پاهاش محکم کوبید تو بازو چی من.یه جوری که انگار داره شوت می‌کنه یه توپ رو و بعد بهم گفت برو لباساتو بپوش کمشو از خونه من بیرون ... من بلند شدم برم تو اتاق دو باره با پاس زد به باسن من که یعنی تیرپایی داره میزنه بهم ...مدام هم می‌گفت میذارمت دم در و فلان.... من رفتن تو اتاق پسرم و همین طور شوکه بودم و نمی‌دونستم باید چیکار کنم چون شوهرم خیلی خرو گاوه و اگر میرفتم از خونه بیرون محال بود بذاره بچه رو ببرم و به هیچ عنوان هم نمی اومد دنبالم ... بعد چند دقیقه اومد گفت بیا بچه رو عوض کن چون پی پی کرده بود ...
مشاهده ۲۳ پاسخ دیگر