۵ پاسخ

خواهرجان از همون قدیم همین بوده ، گرانی وسختی، چراباید بچت ومحروم کنی ، من دخترم 10 ساله بود باردارشدم توبهترین ژیان کودکیش تنهایی بزرگ شد ،هیچی جای خپاهر وبرادرنمیگیره، الان این دوتا پشت سرهم دارن کیف میکنن حواسشون بهم هست وکلی محاسن دیگه

من به اعصاب خودم و وضع مملکن نگاه میکنم میگم نه .عاقلانش اینه نیارم ولی احساسم میگه بیارم مهیار تنها نباشه .

آره مهمه
الان متوجه میشم ک آره مهمه
الان بچه هام باهم سرگرم هستن بازی میکنن

سوال منم هست چه جالب!من یکم میترسم ازین بابت که اب نیست جنگ میخوادبشه یانه بچه بیاریم گناه دارن!شوهرم خیلی بچه دوست داره

همیشه پدربزرگم میگه هرزمانه سختیه خودشوداره اکه اینجوری فکرکنیم ک هیچکس نبایدبچه دارشه .همینه مملکت ازقدیمم همین بوده ولی ب ی شکل دیگه ‌ب این چیزافکرنکن روزی رسون خداس

سوال های مرتبط

مامان آرتا مامان آرتا ۴ سالگی
سلام مامانها
همسایه پایینیم یه دختر داره که سه سال از پسرم بزرگتره حدودا یک ساله که باهاش رفت آمد دارم بخاطر اینکه بچه هامون بازی کنن باهم یه مدته که پسرم تنها پایین میره یا دخترش تنها میاد با پسرم بازی میکنه . چند وقته اون دختره زورگویی میکنه یا همش با پسرم سر بازی قهر میکنه پسرم چون بازی دوست داره حرفشو گوش میده اکثرا یک ماه پیش پسرمو هل داد صورت پسرم قشنگ چاک خورد علامتش هنوز هست که مامانش عذزخواهی کرد بعد گفت چون پسر من به لحظه اومد روی پاهاش دردش گرفت هلش داد منم گفتم آره چون بچه هستن پیش میاد اشکال نداره تو بازی
بعد دوباره هرروز همو میدین یا پسرم میرفت پایین یا دخترش میومد بالا البته دیگه حواسم قشنگ روشون بود که دوباره حل ندن همو بعد چند روز پیش پسرم رفت خونشون ایندفعه منم رفتم دیدم دختره عصبانی شده بخاطر اینکه چشماشو تو بازی خوب نبست پسرم میخواست پسرمو هل بده بزنه که مامانش سریع اومد جلوشو گرفت
الان من دیگه نمیخوام پسرمو بفرستم دیگه باهاش بازی کنه بنظرتون چی بگم که مامانش ناراحت نشه چون مامانش دوستم شده خیلی مهربونه اما بچه ش خیلی اذیت میکنه
مامان دوقلوها و تو دلی مامان دوقلوها و تو دلی هفته چهاردهم بارداری