۶ پاسخ

الهی امین‌ عزیزدل

الهی عزیزم دلم انگشتشو میخوره

وای اون ۸ روزی که آلا بیمارستان بود وحشتناک بود ...یه دلم پیش آلا بود یه دلم پیش امیرم ... اون ۸ روز هیچی نتونستم بخورم ، حتی آب به سختی میخوردم ..... ولی خدا رو شکر سالم اومدن خونه ، الهی همه نی نی ها سالم برن بغل مادرها ،سالم بزرگ بشن ، زیر سایه پدر و مادر بزدگ بشن ، الهی پدر و مادرها سالم باشن

عزیزم اخی چرا اخه موهاشو تراشیده بودن؟

خدا حفظش کنه ♥️
چرا تراشیده بودن

عزیزم ببخشید میپرسم.مدل گوشش سالمه؟چون بچه منم بدفرمی لاله گوش داره.دکتر بردیش؟

سوال های مرتبط

مامان آقا نویان 🩵 مامان آقا نویان 🩵 ۱۱ ماهگی
بمب خونه ما خنثی شد🥹🤌🏻گشنه خوابید فداش شم یه مدته از شیر وغذا افتاده از صبح سه وعده غذا پختم هیچکدومو نخورد شیرم نخورده خوابید
امروز برده بودمش عکاسی ۶ ماهگی یه نینی تپلی ۸ ماهه اورده بودن ک همه دورش جمع شده بودن لباسای عروسکی بامزه تنش بود(دختر بود) کل جمعیت اتلیه دور اون بودن منم حواسم پرتشون شده بود یهو دیدم نویان بجم انقدر با حسرت داره نگاهشون میکنه جیگرم کباب شد حس کردم متوجه میشه که اون داره محبت میبینه و نویان نه 🥲دیگه منم حواسمو دادم بهش کلی باهاش بازی کردم و حرف زدم ولی اصلا تو عکسا نخندید همش ناراحت بود تا اینک اون نینی کوچولو رفت شیر بخوره خانما اومدن دور نویان یهویی انرژی گرفت و کلی ذوق کرد خندید برامون 🥹😍عکس دارم ازش که میخواسم با دکور اونجا عکس بگیرم ولی حواسش کلا ب اون نینی و جمعیت دورش بود الهی بمیرم براشون ک انقدر خوب همه چیزو میفهمن و درک میکنن 🥹🤌🏻
بعد اتلیه اومدیم خونه مامان جون ک شبو بمونیم صبح بریم سراغ ابجی داداشای اینده تمدیدشون کنیم 🤣🤌🏻اگه پدر محترم اجازه بده بمونیم
دستور فرموندند ک شب برگردید خونه 😑😏🥹
مامان یاسین🩵 مامان یاسین🩵 ۶ ماهگی
مامان دیار🤍 مامان دیار🤍 ۶ ماهگی
اصن باورم نمیشه..
انگار همین دیروز بود که دیار تو دلم بود و رفتیم اتلیه عکس گرفتیم..
اون زمانی که این پیرهنشو گرفتم همش به همسرم میگفتم که کی میشه من اینو تنش کنم.. اونم میگفت که زمان خیلییی زود میگذره..
اما خب باورش اون زمان برام سخت بود میگفتم اووو کو تا اون موقع که بخوام اینو تنش کنم..
اما دیشب یهویی به سرم زد که تنش کنم ببینم اندازشه یا نه که دیدم بلههه اندازش شده🥹
اصلااااا باورم نمیشه دیار انقدر زود داره بزرگ میشه..
توی تمام لحظاتش تا کوچولوعه دارم نهایت لذتو میبرم فقط🥺♥️
راستی برای اون کساییم که نمیدونن ماجرای اسمشو ما قرار بود که اسمشو بزاریم هاکان.. زمانی که دنیا امد و رفتیم ثبت احوال قبول نکردن چون معنی شاهنشاهی داره.. من از همون اول دیارو دوست داشتم که بعد هاکان رو پسندیدیم.. همسرم که دید نمیشه هاکان بزاریم میدونست دیارو دوست دارم دیارو انتخاب کرد..😍♥️
در کل که اقا دیار اقای پر ماجرایی بود برای من..هم بابت اسم هم بابت دنیا امدنش🥴😂♥️
دوستای قدیمیم میدونن من چی میگم😝🤪

#زایمان #بارداری
#پسرم #دیار