یسوال دارم..... اقا من یکسال و چن ماهه با یکی از عمه هام قهرم بعد بچم دنیااومدنی هم چشم روشنی نیومد تااینکه چن وقت پیش توی خونه مامانم دیدمش ولی من اصلا باهاش حرف نمیزنم درحد سلام ولی اون دخترمو بغل میکنه و بازیش میده ولی درکل قهریم بعد بچه دار هم نمیشه حالا من قراره دندونی درست کنم میخوام بهش ندم چون من باهاش قطع رابطم فقط یجا دیدنی سلام علیک داریم قصدم ندارم اشتی کنم اما مامان و بابام اصرار دارن که باید دندونی به اونم بدی گناه داره بچه نداره آهش میگیرتت ولی من دلم نمیخواد چون بچم دنیااومدنی هم درسته قهر بودیم ولی خب نیومد جای من بودین میدادین یانه

من کلا آدم کینه ای نیستم واسه آشتی کردن پیش قدم میشه

بهش اش دندونی بده شاید شد سبب خیری براش و بچه دار شد،بعضی اوقات آدم با یه کار کوچیک،بزرگترین هدیه رو به یکی میده و خوشحالش میکنه

دلت باچی آروم میشه همونو انحام بده

اگه دلت راضی نیست نده
بخاطر ی اش چرا باید اهش تورو بگیره
فقط من درکت میکنم چرا نمیخای آشتی کنی

اره من بودم میدادم بهش

بستگی داره به میزان تنفر و خسارتی که ازشون خوردم
لزومی نداره ک بدی ، ولی اگه تونستی با عشق انجامش بدی انجام بده ، به خاطر خدا هم فقط انجامش بده ، نه هیچ کس دیگه
کلا قهر خوب نیست ، به جاش حدود تعیین کن و روابطت رو محدود کن ، اکتفا کن به همون سلام علیک معمولی
قهر روزی رو کم می کنه ، هزار تا آسیب دیگه داره

بده پدر یا مادرت براشون ببرن ولی خودت همونجور سرسنگین باش

بخاطر باباتم که شده بهش بده

ن بابا تازه بشم بگو خودت بدی ودخترت واسش خوبه.چرا هی بایدروی خطای دیگران چشم پوشی کرد.نده گلم

بده گناه داره دل شکست هست تو زخمشوبدترنکن

ارزش ندارد این دنیا ....

عزیزم من دقیقا مشکل شمارو داشتم با جاریم من بهاش قهر نبودم اصلا بعد ۱۶سال دخترم دنیا آوردم چش روشنی نیومد حتی شوهرش هم بیخودی قهر کرد طبقه پایین ما میشنن تو ی جمعی ک هستیم دخترم بغل میکنه ولی میخام بهش تذکر بدم ک بغلش نکنه چون ازش متنفرشدم اما اش دندون درست کردم براش فرستادم

عزیزم این دوروز دنیا ارزش قهر و‌ کینه و ناراحتی رو نداره مخصوصا با کسایی که آدم چشم تو چشم میشه براش بده خوشحال میشه

دنیا ارزش نداره از کجا معلوم به چه دلیلی نیومده شاید نتونسته اصلا حالش خوب نبوده

حالا یه آش دندونیه بده بنظر من ولی سرسنگین باش باهاش

اره میدادم بخشش ازبزرگانه