۷ پاسخ

خوب بسپرش به هودش لازم نيس بري خونه بابات بگو بفرما خودت بزرگش كن كارهاشم خودت بكن تربيتش هم باخودت توهم سعي كن خودتو باكارهاي خونه سرگرم كني و بيشتر تنهايي بري بيرون

شوهرت که اینجوریه به‌نظرم جلوی شوهرت تامیتونی چیزی به دخترت نگی چون تورو کوچیک میکنه جلوی بچه،،ازنظر روانشناسی میگن تربیت پدرومادر باید مثل هم باشه حتی اگه اشتباهه، درخفا بهم اخطار بدن نه جلوی بچه،،قبل اینکه باباش بیاد به دخترت بگو کارشو انجام بده،بهشم انگیزه بده تاذوق کنه زودی انجام بده،مثلا بگو تا چند بشمارم میری دستشویی

سلام عزیزم بسپارش به باباش وظیفه شما شوهر داری هست

شوهر منکه بعضی وقتها خیلی جدی باهاش برخورد میکنه تاجایی که با اینکه از صبح با منه بازم پناه میاره به من ، منم میگم ولشکن بذار یکم حساب ببره، البته بعد اینکه قهر کرد و گریه کرد نازشو میکشه بهش توضیح میده ، باز باهم خوب میشن ، ولی درکل بین هم‌یه علامت بذارین هرکدوم اون لحظه عصبانی شدین اون یکی دیگه بیاد وساطت و توضیح بده و آرومش کنه و ضمانت کنه، اینجوری هم بچه آروم میشه هم مامان بابا خراب نمیشن

دخترمنم همین باباباش

شوهر منم همین طوره میگه وقتی من نیستم تربیت کن جلوی من حق امر و نهی به بچه منو نداری خلاصه بگم ما هم فیلمی داریم از دست از پدر و دختر

بگو باشه ولی اگه چند سال دیگه یه دختر لوس و مغرور و پر مدعا که از دماغ فیل افتاده و هر کار دوس داره میکنه از هیچ خدایی هم حساب نمیبره تحویل گرفتی از مادر بودن من ایراد نگیر

سوال های مرتبط

مامان رادین مامان رادین ۵ سالگی
خانوما توروخدا بگید من چکار کنم.الان یک ماهه استراحت مطلقم ب خاطر هماتوم و خونریزی الان بدتر شدم.میخوام سونو بدم اگ بازم باشه سرکلاژ بشم.ماپرم اصلا عین خیالش نیست ک من اینجوریم .تو شهر غریبم 6ساعت فاصله دارم باهاش.بهش گفتم اگ سرکلاژ شدم بیا پیشم میگ خواهرشوهرت بیاد پیشت بعد بیا اینجا من مراقبتم.اخه من چجوری این همه راهو برم من ک هر هفته دارم میرم دکتر ؟
از این طرفم پسرم هر هفته میره گفتار درمانی.مادرم تو روستا تازه تو شهرشونم هیچ امکاناتی نیست.هیچکس نیست ی لقمه غذا درست کنه واسه شوهر و بچم.شوهرم تا از کار میاد میشوره جارو میکنه غذا درست میکنه اما نمیرسه ب هیچی.الان ک اصلا خسته شدم از تنهایی شوهرم شیفت شب انقد گریه کردم زنگ زده میگم توروخدا تو زنگ بزن حداقل مامانم ی هفته بیاد پیش این بچه باشه ی غذای درست حسابی درست کنه براش شوهرم میگ نمیاد .سر زایمان اولمم نمیومد پیشم.پس من چکارکنم مادرشوهرم چند ماهه فوت شده وگرنه انقد عذاب نمیکشیدم آخه دردمو ب کی بگم نمیتونم جلو اشکامو بگیرم.پسرمم منو دیده همش گریه میکنه