امروزم خیلی عجیب بود
صبح تا ظهر حالم خوب بود. و برا خودم نهار درست کردم اومدم بخورم ساعت ۱ نشستم سر سفره یک طرف شکمم شروع کرد به تیر کشیدن و درد شدید چون قبلا هم درد میکرد اهمیت ندادم و غذام رو خوردم گفتم الان خوب میشه وقتی تموم شدم بلند شدم سفره رو جمع کنم پامو که باز کردم به شدت انگار از داخل کشیده شد و درد شدیدی گرفت که نمیتونستم نفس بکشم با مصیبت اومدم سفره رو جمع کردم گفتم بزار یکم دراز بکشم شاید بهتر شد شاید زیاد سر پا موندم بچه ها فشار آوردن به شکمم دراز که کشیدم بدتر هم شد یک ساعت درد و تحمل کردم زنگ زدم همسرم گفتم من بدجوری شکمم درد میکنه بیا بریم دکتر بیچاره دست پاچه خودشو رسوند به زور سوار ماشین شدم دکترم هم مطب نبود رفتیم بیمارستانی که دکترم اونجاست من میدونستم درد زایمان نیست ولی شوهرم قبول نمی‌کرد تا وارد بیمارستان شدم دردم تموم شد😐🤦‍♀️
حالا بیا دکترارو قانع کن به خدا نفس نمیتونستم بکشم هیچی دیگه ضربان قلب و دهانه رحم و انقباض و اینا رو چک کردن گفتن سالمی پاشو برو بعد که با دکترم هماهنگ کرده بودن دکترم گفت به مریضم بگید بیاد مطب رفتم گفت احتمالا از عفونت درد گرفته شکمت کاری نمیشه کرد باید تحمل کنی فقط سرپا نمون (تو این مدت کاملا حالم خوب بود و دردی نداشتم)دکترم سونوگرافی کرد و برای ۳۱ این ماه نامه سزارین داد ۱۵ ملیون هم پول گرفت گفت دو هفته دیگه ساعت ۵ صبح بیمارستان باش
تا اومدم خونه باز شکمم یه جوری درد گرفت داشتم زارررر میزدم انقدر داد و هوار کردم حوله گرم میزارم ماساژ میدم دراز میکشم هر کاری میکنم خوب نمیشه که نمیشه راه حلی دارید برای این درد؟

۷ پاسخ

دکترت کیه گلم

یعنی برای عفونت قرص اینا نداد یکم بهتر شی دردت اگه از اونه آروم شی؟کیه دکترت عزیزم؟

دکترت کیه؟

عزیزم سونو ندادی منم سربچه اولم اینجوری شدم نصف شب لباس پوشیدم برم بیمارستان دردش تموم شد فرداش نوبت داشتم رفتم به دکتر گفتم گفت برو سونو رفتم آب دور بچه تموم شده بود از همونجا منا فرستاد بیمارستان بستری شدم و ۳ساعت بعد زایمان کردم

من این قسمتی که علامت زدم تو روز دو سه بار میگیره یا بیشتر،و دردش واقعا وحشتناکه،مال شمام همینجاست؟

تصویر

انشاللع خوب میشی استراحت کن
دیگه ب هر حال تو بارداری هر چیزی پیش میاد😔

شاید درد های زایمانته میگیره ول میکنه

سوال های مرتبط

مامان دخترکم مامان دخترکم ۱ ماهگی
خانما خیلی هاتون بهم گفتین از تجربه زایمانم بگم براتون.... من هم درد طبیعی کشیدم تا 10 سانت باز شدم هم سزارین شدم... علتش هم متاسفانه زایشگاه بیمارستان بود که وقتی درد زایمان داشتم رفتم منو به دستگاه وصل کردن ولی به دروغ بهم گفتن که دستگاه هیچ گونه درد و انقباض زایمانی نشون نمیده حتی تماس گرفتن با دکترم بهش گفتم خانم فلانی اومد نوار قلب و نوار و نوار انقباض ازش گرفتیم هیچ گونه درد زایمانی نداره... منم رفتم خونه دردم هر لحظه بیشتر می‌شد که بعد دو ساعت دردام در حدی شدید شد که هر سه دقیقه دردی میگرفتم که حتی نمیتونستم راه برم... خودم به زور رسوندم بیمارستان معاینه ام کردن گفتن دهانه رحم 8...9سانت باز شده تماس گرفتن با دکترم که بیاد بیمارستان وقتی دکتر اومد معاینه ام کرد گفت دیگه دهانه رفتم 9 سانت بازه طبیعی زایمان کن منم التماس دکترم کردم که نه تورو خدا نمیتونم دارم میمیرم از درد.... بلاخره دکترم راضی شد ببره سزارینم کنه ولی حالا تو اتاق عمل دکتر بیهوشی گیر نمیومد رفته بود که عمل دیگه انجام بده.. چقدر هم طول کشید دکتر بیهوشی اومد!!
مامان سوین و آتیلا مامان سوین و آتیلا ۳ ماهگی
سلام از زایمانم تعریف کنم براتون.
دیروز صبح ۳۹ هفته و یک روزم بود رفتم دکتر معاینه کرد گفت یه سانت هست معاینه تحریکی کردم دو سانت شدی بعد اومدم خونه درد کمر منو کشت دیگه بعد دیدم کم کم داره سراغم درد میاد گفتم حتما مثل اون یکی روزام هست بعد با درد زیاد رفتم دستشویی دیدم خون ازم داره جاری میشه زودی زنگ زدم دکترم گفت زود بیا مطب رفتم نگاه کرد گفت دوسانتی اما بدجور درد داشتم گفت یه ساعت راه برو بیا بازم معاینه کنم ببینم چطور شدی من تا شروع به پیاده رویی کردم دردام خیلی بیشتر شد زده به مستقیم کمرو رحمم بعد رفتم پیش دکتر گفت دردات زیاده معاینه نمیکنم پاشو بریم بیمارستان به بیمارستان که رسیدم گفتن ۴ سانت باز شدی بعد اومدم منو فرستادن بخش زایمان اینم بگم هرکی بگه طبیعی راحته من دو تجربه داشتم واقعا خیلی سخته از درد داشتم میمردم هی دکترم امپول ضد درد میزد اما فایده نداشت توپ داد روش داشتم می‌پریدم بعد از چند ساعت ساعت های آخر به پاهام یه فشاری اومد فک کردم فلج شدم یا خدا زایمان چقدر سخته بعد داد زدم بچه داره میاد دیدم