ب معنای واقعی کم اوردم بعد پنج سال بچه داری خیلی سخته پسرم از صبح بیدار بود یکسره شیر میخاد زمین هم میزارم جیغ گریه پس این بچها ک شیر میخورن میخوابن کجان ☹️☹️کیا مثل من ب غلط کردن افتادن

یعنی بعد شیر خوردنش نمیخابه اصلا دهنم سرویس شده
بغلی هم شده فقط تو بغلم میخابه به محض اینکه میذارمش زمین بیدار میشه نق میزنه یعنی من اصلا وقت نمیکنم یه چیزی بخورم😐🤣

اهان یه چیز دیگه که من تجربه کردم وقتایی که بچم دل درد داره همش دوست داره شیر بخوره. اینجور وقتا کولیکز بهش میدم

منو بگو پس🥲

من که شیر خشکی شد
حرف اطرافیان سرکوفت هاشون بخدا قسم امروز چند ساعت فقط گریه کردم
شوهرم هرچی میشه میگه تو که نتونستی مادری کنی شیر بدی

ببرش دکتر شاید رفلاکس داره‌.چون بچه ها باید شیر بخورند و بخوابند اگه اینطور نباشه احتمالا ی مشکلی هست‌با دکترش درمیان بزار

خوب کولیکش شروع شده دیگه تا سه الی چهارماه داری یعنی نوزادداشتن یعنی پیرشدن و از زندگی سیر شدن خیلی سخته البته هر سنی سخته اما نوزاد دیگه سخت تر

باز خوبه شبا میخابه وگرنه پدرم درمیومد

یکیشون توخونه ماست☺️

عزیزم پستونک بهش بده

من

مننننننننننن 😂😂

منم یکماه اول اینجوری بود شبا نمیتونستم بخوابم اما از وقتی خوابیده شیر میدم خیلی بهتر شده هم خودش خوب میخوابه هم من. وقتایی هم که خیلی بی تابی میکنه رو پا میگیرمش اروم میشه. فکر نمیکردم اینقدر موثر باشه

این بهداشت هم همش میگه شبر خشک ندید بخدا پاره شدم من کمکی میدم