انقد شوهرم عصابم خراب میکنه بخدا
یکی از سینه هام خشک شدن شیر نداره
امروز رفتم واسه خودم انبه خریدم اوردم با هم بخوریم میگه انبه خودت بخور شیرت زیاد بشه الکی اصلا دوست نداره 😒
بعد میگم شیرم یکیش خشک شده انقد ناراحت و غرغرو هست کلا میره تو مخم الان دندونام دارن میپرسن میخوام از شیر بگیرمش نمیزاره
اخه نر تو که هیچ وقت توی مشکلاتم نبودی کمکم نکردی الان چه حقی داری باید کنی واسم اخه😔 کاش می‌مرد راحت میشدم از دستش

شوهر منم همینجوریه دائم رو اعصابه یعنی تا این بچه بزرگ شه من از دستش پیر میشم.

خدا صبرت بده فقطططط

شوهرمنم توهرچیزبچه هام دخالت میکنه..بیخیال

هی گریه کن بگو دندونم‌دردمیکنه اکه درد هم نمیکنه بگو‌تا ببره درستش کنه

شیرخشک بده بهش یا شیرپاستوریزه

ولش کن از شیر بگیرش دیگه به سنی رسیده نیاز به شیر نداشته باشه اول خودت وقتی خودت ارامش نداری بدنت جسمت دیگه توانایی شیر دادن ندارن نده اول خودت همون مرد بچه پوکی استخون بگیری درد نمیکشن تو میکشی برو خونه مادرت کسی از شیر بگیر بیا بگو شیرم خشک شده ولش کنا حرص چیو میخوری

وا شیر دادن شما به شوهرت چه اخه

عجب شوهری 😑

شوهر های شما هم توی صلاحتون با بچه دخالت میکنن؟؟؟؟