۴ پاسخ

بعضیا جیغ الکی میزننن کولی بازی در میارن
نباید جیغ زد هر چی جیغ بزنی انرژی از دست میدی باید نفس بگیری

بدنا با هم فرق می‌کنه یکی تا سه چهار سانت عین خیالش نیس
یکی مثه من هنوز یه سانت باز نبودم فاصله دردام هم کمتر از دو دقیقه بود درد فوق شدید داشتم

من یبار رفتم زایشگا داشتم میمردم از درد نمیتونستم تکون بخورم دو ساعت نشستم تو چکم کردن😂😂😂

نترس حالاهفتت پایینه وقت داری، خیلیا مث تو تالخظه اخر کیپ کیپن بعد یهو بازمیشن و زایمان راحتی میکنن، تامیتونی ورزش کن و رابطه بدون پیشگیری داشته باش، شیاف گل مغربی هم خیلی تاثیر داره ولی حتما با مشورت پزشک

سوال های مرتبط

مامان شاهان🤍👼🏻 مامان شاهان🤍👼🏻 ۳ ماهگی
من امدم خونه زایمان نکردم‌چون اصلا درد نداشتم دهانه رحمم بسته بود
لکه بینیمم فقد همون دوبار بود..
من شب ۲۶ لکه بینی داشتم نرفتم دکتر گفتم شاید یه چیز طبیعی
ظهر فرداش دوباره لکه بینی داشتم رفتم بیمارستان از ساعت ۳ ظهر من بیمارستان کمالی بودم ازم ان اس تی گرفتن و تشکیل پرونده دادم تا ساعت دو شب زمان برد
گفتن باید بری زایشگاه منم از طبیعی خیلی میترسیدم کلی استرس داشتم و گریه کردم ...
تا ساعت ۴.۳۰ صبح من پایین منتظر بودم ببرنم بالا زایشگاه چون تخت نبود بالا وهر دوساعت دونفر میفرستادن
اصلا به اینم توجه نمیکردن درد دارشته باشی یا نه باید صبر میکردی خیلی افتضاح بود😖
فقد خداروشکر میکردم درد ندارم اگ داشتمم کسی اونجا بهت توجه نمیکرد ت باید صبر میکردی ساعت ها تا بری بالا زایمان کنی تازه سرتم داد میزدن ک چرا انقدر درد داری باید تحمل کنی 😐
ساعت ۴٫۳۰منو بردن زایشگاه ت یه اتاق تنها بودم و دکترا میومدن بهم‌ سر میزدن‌ میرفتن
یه عالمه صدا های وحشتناک میومد اتاق بغلی من چهار صبح رفتم داشت زایمان‌ میکرد تا ساعت هفت و نیم همش جیغ میزد دکترا هم سرش داد میزدن بدتر ادم استرس میگرفت
میومدن به من سر بزنن میگفتم دیگ الان میان ب منم امپول فشار میزنن دردام شروع بشه برای زایمان
مامان نورا کوچولو ❤️ مامان نورا کوچولو ❤️ ۷ ماهگی
#تجربه_زایمان۱
۲۱ اردیبهشت بود دکترم نامه داده بود برم برای بستری که فرداش عمل بشم،صبح رفتم بیمارستان بوعلی نوار قلب گرفتن دکترم مهر زد اومدم خونه ،یه روز قبلشم دکتر بیهوشی رفته بودم تو بيمارستان آتیه
عصری ساعت ۴ وسایلارو جم کردیم رفتیم بيمارستان خیلیییی استرس داشتم که پذیرش نکنن بگن زوده فعلا جا داری صبر کن یا بچه چرخیده باشه
من سزارین اجباری بودن بخاطر بریچ بودن دخملی دکترمم یزدانفر بود نامه داد بهم برای بيمارستان آتیه .۳۸ هفته ۲ ردز بودم
موقع پذیرش اول گفتن دکتر اینحا باید سونو کنه تا تایید کنه ،دکتر شیفت هم جلالی بود که دکتر خوبی بود خدایی
انقد طول داد سونو میترسیدم بگه چرخیده بفرستنم خونه😂😂
آخرش گفت این میچرخه چون کج شده یکم بریچ کامل نیس
گفتم بخدا از ۱۵ هفته این بریچ مونده نمیچرخه خیالت راحت 😂🤦‍♀️رحممو با دوتا دستش محکم گرفت یکم چرخوند گفت الان بریچ شد نامه داد😂😂
اونشب بيمارستان بستری بودم رسیدگیشون واقعا عالی بود از لحاظ تمیزی عالیییی بود کلا خیلی رازی بودم
صبم ساعت ۵ گفتن لباسای عمل رو بپوشید آماده باشید میان برا سوند
ینی انقددددد ک سر سوند اذیت شدم اصلا سر عمل اذیت نشدم