میمردن ببرن سزارین 😒
ساعت ۱۲ دکتر اومد بالا سرم گفت الان چطوری لکه3️⃣ بینی داری یا نه منم گفتم ندارم
و گفت که باید معاینت کنم ببینم چند سانت دهانه رحمت بازه
واااای چقدر بد بود تا ارنج یهو دستشو کرد تو واژنم صدام تا انوسر رفت
گفت ت که اتقدر درد داری واسه معاینه چجوری میخوای طبیعی زایمان کنی
یعنی بدتر ادمو دیونه میکنن با حرفاشون بجای اینک ارامش بدن به ادم
بعد معاینه گفت دهانه رحمت بستست میتونی ترخیص شی تا تریخص شمم باز چند ساعت طول کشید من ساعت ۶ غروب رسیدم خونه یه دوش گرفتم تا الان خوابیدم
فقد دعا میکردم ک زایمان نکنم برم خووونههه
تا ساعت نه صبح من صبر کردن لکه بینی هم نداشتم
دکتره بهم گفت من معاینت نمیکنم تا دوباره لکه بینی داشته باشی چون احتمال داره با معاینه من دهانه رحمت باز بشه و تو هنوز دوهفته هم وقت داری
ساعت ۹ صبح اومدن بهم گفتن ک میبرنم بخش خیلی خوشحال شدم فعلا زایمان نمیکنم اون چیزایی ک ت زایشگاه دیدم واقعا حالمو بد کرده بود
ت بخش بهم گفت یه روز باید بستری شم اگ لکه بینی نداشتم برم خونه اگ داشتمم دیگ ببرنم بالا برای زایمان
کاش بری بیمارستان البرز اونجا باز بهتره تا کمالی
اصلا نمیفهمم داد میزدن سرت یعنی چی !مگه میشه؟ بیخود میکنن
ببین اگه قصدت زایمان طبیعیه از الان ورزش کن اون بیمارستان هم نرو
اگه بخاطر معاینه اون همه جیغ کشیدی و ترسیدی پیشنهاد میکنم طبیعی زایمان نکن
چون تا زایمان ۱۰ بار معاینه میکنن بعد ممکنه کیسه آبتو پاره کنن بعد درداش که ۱۰ سانت برسی به کنار بعد به مقعدت فشار میاری برای زور زدن هم به کنار
اصلا قابل تصور نیست باید تجربه کنی
و چون خیلی حیلی میترسی همون سزارین بیار بهتره برات
چرا سزارین اختیاری نمیکنی؟؟
بیمارستان دولتی واقعا اذیت میکنن
اگه میتونی برو خصوصی
چقدر اذیت داری میشی .بخاطر ترسی ک داری .توکل بخدا .انشالله ک فقط راحت زایمان کنی
برای زایمان اصلا عحله نکن عزیزم انقداین دوهفتم زودبگذره ک نفهمی چطورگذشت شب بیداریاخستگیا مادربودنت شرو میشه دیگ ب هیچکاری نمیتونی برسی جز بچت این دوهفته قشنگ استراحتاتوبکن بخاب که نینیت بیاد دیگ خاب ازچشات میره منم خیلی عجله داشتم برازایمان الان میفهمم استراحتام گشت گذارام تمومشد خیلی خوشحالم بابت دخترم اولین نورچشمیمه انشاالله توام همین روزازایمان میکنی بابچت برمیگردی خونت
چ بددد
وای بیمارستان دولتی اینجوریه
میگن هرچقد پول بدی همونقد اش میخوری دقیقا همینه
منسر پسرم تو اتاق عمل ی پرستار فقط وظیفش این بود ب من ارامش بده موهامو ناز میکرد و هی تنفسمو چک میکرد و ...
انقد رفتار پرسنل عالی بود کاصلا حس نمیکردم تو اتاق عملم
بعد عملم که رسیدگی عالی بود
خودشون شیاف گذاشتن برام
کلاس شیردهی گذاشتن نحوه شیر دادن ب نوزاد وپوشککردن و ... همرو اموزش دادن عالی بود
این سری ام میرمخصوصی
ب شوهرم گفتم شده طلاهای دستمو بفروشم میرم خصوصی مگ ادم چن بار میخواد زایمان کنه ک اینقد عذاب بکشه تو دولتی
فامیلامون دولتی زاییدن اصلا تجربهخوبی ندارن
چقدررررر بد. من سر زایمانم خداروشکر پرستارا خیلیییی خوش رفتار بودن. لحظه های آخر یه خانمی تقریبا چهل ساله میخورد. نشسته بود کنار تختم دستمو گرفته بود هی میگفت دخترم تحمل کن .عزیزم ...مث یه مادر واقعا خداخیرش بده.
دختر ته دلتو خالی نمیکنم تو هنوز رحمت باز نشده چجور میخایی طبعی زایمان کنی جرواجر میشی تا بچه بیاد بیرون همم دستکاریت میکنن دیگ بدتر
برو سزارین شو خودتو بچتو راحت کن تمام باز هرچی صلاحه خداس
جای دیگه کجاراسراغ دارین که خوبه باشه
کمالی چرا رفتی من اونجا زایمان کردم مثل سگ پاچه میگرفتن
بدن با بدن فرق داره زایمان اولم از بس راحت بود دومی خیلی سخت والان از این زایمان سومیم بدجوری استرس دارم
دقیقا چند هفته و چند روزی؟
وای عزیزممم الهییی انشالا ک سزارین بشی راحت بشی انشالا 🥹
خب چ کاری بوده وقتی دردنداشتی رفتی بیمارستان؟باب لکه بینی ک نمیرن بیمارستان من اللن دوماهه لکه بینی دارم بیمارستانم رفتم ولی دکترم گفت نبایدمیرفتی چون چیزی نیی
واییی😐 من با اینکه 38هفته دهانه رحمم3 سانت باز شد سزارینم کردم معاینه هم کردن🥲 پرستارا موهام نوازش میکرد تو عملمم دکتر تا بچه بیار یه لحظه هم ساکت نشود🫡هعی باهام حرف میزد استرس نگیرم از بس میترسیدم تو عمل تنگی نفس کردم😕😕کلن فقط اون تیکه یادم میاد اصلن یادم نمیاد چه چجوری رفتیم بیمارستان
کمالی نرو برو جای دیگ
وای بیمارستان کمالی رو انقدر بد گفتن ازش که همون بهتر اونجا زایمان نکردی
منم از طبیعی وحشت دارم😶
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.