من خبلی حالم بد عذاب وجدان دارم
من بچم صلح مبچسبه به پاهام و گریه میکنه اصلا نمیزاره ناهار درست کنم ظرف بشورم کارهامو بکنم منم براش صبح ها یک ساعت تلویزیون روشن میکنم تا کارهامو بکنم نمیدونم باید چیکار کنم بزای همین ناراحتم
شما چه میکنید
پای اسباب بازی اینا هم نمیشینه

آبکش و لگن چند تا بزرگ و کوچیک بریز جلوش ببین چه قشنگ بازی میکنه

یکساعت خیلیه
بیخیال کار خونه انقدرا هم مهم نیست
نهایتا شب ک خوابید یک ساعت بیدار بمونم کاراتو انجام بده
بچه گناه داره آسیب میبینه

همه همینیم عزیزم باید بسازیم اینروزام میگذره دلمون تنگ میشه
بقول دوستمون ظرف و ظروف بریز جلوش یا مقداری حبوبات توی بطری شفاف بریز بده دستش سرگرم میشه

اوضاع منم همینه
منم قصد داشتم تا ۲ سالگی هیچ صفحه دیجیتالی نشونش ندم ولی بعضی وقتا مجبورم ده دقیقه یه ربعی بذارم جلو تی‌وی 🤦🏻‍♀️
دو سه بار در روز اینکار رو میکنم متاسفانه
کاملا میدونم خوب نیس ولی واسه پخت غذا مجبورم
بجز پخت غذا بقیه کارامو صبح زود یا آخرشب انجام میدم

عذاب وجدان نگیر هممون همدردیم وسایل اشپزخونه بی خطر بذار کنارش من گاهی این کار میکنم تا یخورده ب کارام برسم

منم‌همینطور عزیزم
کاری نمیشه کرد