۶ پاسخ

عزیزم تأکید کنین با برانول آبی بزنن هم کمتر درد میگیره هم کبود نمیشه زیاد

منم دستم سری کبود میشه🥲

رگات نازکه که کبود میشه بعد ازمایش و سرم باید محکم تا دودیقه نگه داری

اگ خوابت میاد میخوای بخوابی لباسشویی رو از برق بکش فردا روشنش کن

منم خون میدم و سرم میزنم دستم کبود میشه ایلیام مثل منه رفتیم چکاب یکسالگی دستش ی هفته کبود بود

در حد صدم ثانیه اومد دوباره رف
مثه هاپو میترسم از تاریکی

سوال های مرتبط

مامان پسر کوچولو 🐣 مامان پسر کوچولو 🐣 ۱۴ ماهگی
مامانا ی سوال
من ۷ ماه پیش پریود شدم
۱۴ اینا پاک شدم
دوباره ۲۰ همون ماه دوباره پریود شدم و ی هفته بعدش پاک شدم
حالا من الان چند وقته خیلی هاپو شدم تا حالا اینجوری نبودم ک بگن دوران پی ام اسه یا بگم بخاطر پریودی اخلاقی تغییر کرده نه تا حالا اینجوری نبودم چرا بخاطر درد خیلی شدیدی ک دارم تو مجردی چون مامانم نمیزاش قرص بخورم ولی الان ب محض پریود شدن ی قرص میخورم و درد آنچنانی نمی‌کشم
خیلی بد شدم سر کوچیکترین چیز حالم بد میشه
ظهر ی فیلم دیدم بخاطر مترو هک کرده بودن مترو میخاس از ریل خارج بشه من پنسستم ب حال اونا گریه کردم
یا امشب جوادی رو نگاه کردم قسمتی ک اپن خانومه میخاد بره اتاق زایمان سر شام بقدری بغض کردم ک حد نداش
الانم با شوهرم قهرم
سر چی
بخاطر قوطی ماست ک جمع نکرده بود
دو روز ظرفامو نتونستم بشورم
دیروز قهر بودم امروز هم واقعا پسرم نمیزاش بعد شوهرم اومد بعدش هم برقا رف
غر زد بهم ک چرا اینجوری آشپز خونه
واقعا کم آوردم
همش چند روزه پسرمو دعوا میکنم
هیچکی. بگیره
همین امشبم از ساعت ۷ و‌نیم تا ۱۰ من تو آشپز خونه.
اینور جمع میکردم اونور میریخت
از آخر ب شوهرم غر زدم ک من نشستم ک تو بیای بچه رو بگیری هی جمع میکنم هی می‌ریزه
چیکار کنم ب این حالتم وی میگن ؟!
وی بخورم آروم بشم ؟؟
مامان mahak مامان mahak ۱۴ ماهگی
حالم خوب نیست ولی اومدم ی چیزی براتون تعریف کنم
چند وقته اوضاع روده و معده ام خیلی ب هم ریخته و نگرانم کرده
بعد کلی مقابله صبح رفته بودم ازمایش بدم
در ازمایشگاه تو ماشین با بچه نشسته بودم تا شوهرم بره پذیرشو از آزمایشگاه بگیره و بیاد تا برم ازمایش بدم
بچه هی بی قراری کرد منم نشوندمش رو صندلی کنارم، جای باباش
ی پیرزن و پیرمرد اصیا اصفهانی یهو از تو ازمایشگاه با پسرشون اومدن بیرون
دیگه بقیشو نفهمیدم چی شد ب خود ک اومدم غرق تو افکار خودم بودم، شیشه کنار نیکی هم پایین بود دیدم پسره چسبیده ب شیشه ماشین داره ادا در میاره برا نیکی
نیکی هم ی جوری نشسته بود ک از رو ب روی ماشین ک داخلو نگا میگردی خ واضح نبود چی تو ماشینه
یهو مرده ب پسرش گف سِگِس تو ماشین
یهو چشام ۴ تا شد
نفهمیدم پسره چی جواب داد
پسره رد شد رفت
پیرمرده اومد سرشو تا گردن کرد تو ماشین ک ببینه سگه تو ماشین یا چی
منم پوکر فیس شده بودم
نیکیو دید
سرشو در اورد بعد پیرزنه اومد سرشو کرد تو ماشینمون ببینه سگه یا چی ک پسره اش ایستاده بود براش ادا در میاورد
یهو ی هین کشید و بعد پیرمرده جلو تر بهش گف زن بیااا
نیکی و منم هاج و واج مونده بودیم
بعد ک برا مامانم تعریف کردم انقد خندید گفت وقتی بت میگم نیکی توله سگه ناراحت میشی🤣🤣
میگم نگا مردم چ رویی دارن
مامان 🩵💓R & H💓🩵 مامان 🩵💓R & H💓🩵 ۱۴ ماهگی
خدایی نکرده کسی اینجا بچش بخاطر تب تشنج کرده یا اطلاعی داره؟؟پسر من پریشب تا صبح تب داشت ک هی کنترل کردم و پاشویه کردم ولی ی مقدار رفت بالا و دو ساعت تا زمان بروفن بعدی مونده بود ، هم تب داشت هم انگار سردش بود میلرزید هم خیلی اروغ میزد و میخواست تو خواب بالا بیاره کلا بی قرار بود اون شب دیگه یه دو ساعتی خیلی سخت تبش پایین میومد ک تا ۳۹و نیم بالا رفت و سریع لباساشو دراوردم در حالی ک لرزم داشت منم خونه هم خیلی سرد بود بخاطر تبش کولرو نبست ، دست و پاش هی میپرید حالش بد بود و تا اینکه جیش کرد و ریخت ب شکمش و انگار ترسیده باشه خیلی گریه کرد اخر بروفنشو دادم ولی تبش زیاد پایین نیومد همچنان میپرید و میلرزید
تا اینکه نیم ساعت بعد همراه با گریه شدید کل بدنش میلرزید دقیقا ویبره میرفت وحشت کردم چند ثانیه طول کشید تا اینکه درازش کردم ب پهلو
خودشم بچم ترس کرده بود
بدم دکتری ک مطبش زودتر باز میکرد و دکتر خوبیم هست گفت تشنج نبوده ولی ب در استانه تشنج بوده و امپول بتامتازون داد
ی دکتر دیگه هم همینو گفت ولی گفت بستری کن تا دو روز ک شوهرم نذاشت …
بنظر خودم ک تشنج بود چون اون وضعیت وحشتناک بود بچه بغل خودم بود اما شوهرم میگه تو بزرگش کردی
دکترم گفت چون بچه هوشیار بوده حتی گریه هم میکرده لرز کرده و تو نباید لختش میکردی و فضای خونه هم اونقدر سرد میذاشتی م