تجربه زایمان طبیعی🤱
بچه ها من تو دوران بارداریم کلا دانشجو بودم هفته های ۳۷تا ۳۹هم افتاد توی امتحاناتم نتونستم به اون صورت ک دلم میخواست تحرک و ورزش و پیاده روی کنم ولی خب بازم در حد توانم یه کارایی کردم .حدود دوماه اخر که درد های خفیف پریود داشتم مرتب شکمم شل و سفت هم میشد اما هفته ۳۹ دیگه سفتیش خیلی اذیتم میکرد .واقعا کلافه بود روز شنبه ۳۹ هفته و ۳ روز بودم طبق انتی صبحش امتحان داشتم ظهر یه چرتی زدم با یه انقباضی از خواب پاشدم ولی دیگه بعدش چیزی نبود .ادامه کامنت ها

کمی سرفه کردم راه رفتم دیدم همینجور ذره ذره داره میاد با ماما همراه هماهنگ کردم گفت کیسه آبه یواش یواش جمع کن برو بیمارستان تا معاینه بشی منم بیام ،وسایلمو جمع کردم ساعت ۷ ونیم غروب رفتم زایشگاه تا پذیرش شدم و خواست معاینم کنه ساعت ۸ ونیم شد گفت برو رو تخت منم تا نشستم رو تخت دیدم یهو آب گرم زیادی ازم اومد خانومه اومد گفت پاره شد کیست که بعد معاینه کرد گفت ۳ سانتی بستری شو تا دردات شروع شه ساعت ۹ ان اس تی بهم وصل کرد انقباض نشون نداد اما نیم ساعت بعدش یکم دردم شروع شد گفت ۴ قطره امپول فشار برات میزارم که کمکت کنه زودتر زایمان کنی گفتم اوکی و همچنان زیر ان اس تی بودم نتونستم فعالیت کنم گفت باید ببینم واکنش نی نی به این ۴ قطره چیه اگه اوکیه بیشتر کنیم خلاصه من همونجا هی دردام شدید شد از ۴ دیقه فاصله یهو شد ده ثانیه و پنج ثانیه همش بین دردام فاصله بود ادامشو تاپیک بعد میزارم

از حموم اومدم بیرون طبق معمول یه پد روزانه گزاشتم چون همیشه ترشح داشتک این اخرم کشدار ولی خیلی کم شده بودن بعد دیدم یه جرعه آب رقیق کم ازم اومد

نه انقباضی نه دردی گفتم تا کی باید منتظر بمونم بزار پاشم یه تلاشی بکنم رفتم تو حیاط ۲۰ دیقه پیاده روی تند کردم بعد رو پله های خونمون ک ۶تا بودن هم یکم بالا پایین کردم اومدم داخل رفتم تو حموم آبو یکم از همیشه گرم تر کردم و زیرش کمرمو تاب میدادم و یه ربع ساعتم اونجا فعالیت کردم