دخترا من شوهرم تازگیا خیلی حرفای زشت میزنه یا همینجوری با خنده پدرمو فحش میده البته ن فحش رکیک بعد اینکه حرفای زشتی میزنه مثلا صبحی یه زنی بود نمیدونم کی بود اومده بود در همچین محکم ب صدا در اورده بود رفتم ببینم کیه دیدم از اون زنای خیلی جوون با پوشش بی حجابی و کلی جینگول مینگول میگه بیا پولی چیزی بده کمکم کن ک درو باز نکردم براش بعد خلاصه ک ب شوهرم تعریف میکردم ک صبحی همچین اتفاقی افتاده الان نیاین بگین ک چرا برا شوهرت تعریف کردی چون من از اول اینجور چیزای روز مره رو بهش میگفتم و برخورد عادی داشت ولی اون موقع برداشت گفت میخاستی بهش بگی برو خانوم ک اگه شوهرم اومد کارش باهات تموم نمیشه ولت نمیکنه برو پی کارت منظورش سکس بود خیلی ازش ناراحت و متنفر شدم تازگیا حرفای چرت پرت اینجوری میگه این یه نمونع اش بود گقتم براتون ک بفهمین چجوری حرف میزنه بعد دعوای بدی کردیم گفتم تو هم دوسداری از این ب بعد از این حرفا بزنم بهت یا مثله فحش های خودت بگم ب پدر مادرت بعد برداشت گفت من شوخی میکنم تو جدی نگیر بعدم بهم گفت پس تو هم با من حرف نزن بعدازاین منم باهات حرف نمیزنم ب حساب خودش قهر هم کرد هرچی بهش هیچی نمیگم میبینم هی بدتر میشه بنظرتون چ رفتاری داشته باشم باهاش؟ الان یه پیام چی بنویسم براش بگم ناراحتم از این حرفاش ؟؟؟ و اینم بگم از فردا میره سرکار تا یک هقته خونه نیس مرده شورشو ببرن فقط بگین چیکار کنم ک سردرد بدی گرفتم بخاطر همین موضوع

۸ پاسخ

لازم نیست پیام بدی همون سرسنگین باش باهاش کافیه یک هفته هم که میگی نیست خیلیم بهتر راحتی پیام بدی حالا فکر میکنه منت کشی می خوای بکنی

همین پیام دادنت و خیلی زنگ زدنت پرروش کرد
فک میکنه هر رفتاری کنه تو ولش نمیکنی

خودش باید باید بدونه کارش زشته نیازی به پیام نیست گلم که بفرستی

قهر خیلی بده خیلی
بنظرم زن و شوهر نباید باهم قهر باشن ک فاصلشون بیشتر میشه
بعدشم میشه بگی مثلا چ فوشی میده
چون شوهر منم وقتایی ب شوخی اینجوری فوش میده منم میدم ب شوخی یه جور شوخیه بین زن و شوهر ها بنظرم بعضیا اینطورن

هیچی یه قرصی بخور سرت اروم شه

اولنش بهش پیام نده چون مقصر شما نیستین خودش باید متوجه حرفاشو کاراش میشد و اینکه تو یه خونه این وقتی دیده ناراحت شدی باید اون دهنشو می‌بست
بعدشم از این به بعد گفت شما واکنش نشون نده چون این مردا نقطه ضعف زنارو بفهمن با همون خیلی اذیتمون میکنن

بی محلی کن

اصلا بهش پیام نده
هرچقدرم بگی ناراحتم باز یه چیزی میگه

سوال های مرتبط

مامان شنتیاا مامان شنتیاا ۳ سالگی
سلام‌ یه چیزی خیلی نگرانم کرده راجب پسرم میخوام ببینم طبیعیه یا با دکتری مشاوری مشورت کنم. با اینکه از بچگی به حرفاش گوش دادم سریع
تا حدودی جواب گرفته چیزی خواسته تونستم تهیه کردم هیچ وقت چیزی و نذاشتم خیلی بگه اصرار کنه بعد انجام بدم ولی پسرم نمیدونم اخلاق بد یا خوب حرفاش و خیلی تکرار میکنه در حد قفلی زدن یعنی اگه ی چیزی بخواد بگم فردا تا اون روز برسه همش میگه صبح هم یادش نمیره تا اون کارو نکنی براش ول نمیکنه و این موضوع هم خودمو هم بقیه رو ی جاهایی کلافه کرده مثلا میگه بازی کن ب هرکی ک باشه انقدر میگه تا طرف بلند شه بازی کنه خیلی وسط حرفامون میپره اصلا نمیذاره حرف بزنیم یا حتی من با گوشی هم بخوام حرف بزنم یکاری میکنه یا حواسم پرت شه یا قطع کنم سریع البته ک بگم هرچی من منعطف و سریع براش یکاری میکنم شوهرم برعکس زیاد باهاش بازی نمیکنه ی بازی هم بخواد بکنه انقدر بچه باید اصرار کنه بهش تا باهاش بازی کنه یا هرچی ازش بخواد هی باید بگه بهش هم میگیم باشه ولی باز میگه مثلا دیروز رفتیم بیرون خرید گفتیم پسر خوبی باشی اذیت نکنی برات آدامس که دوس داری میگیریم هر ۳ دیقه ی بار میگفت آدامس میخری آدامس میخری انقدر گفت شوهرم عصبی شد گفت اصلا نمیخرم بعد ی وقتایی رفتار شوهرم باهاش ی جوری میشه من فکر میکنم بچه مشکل داره حس منفی میگیرم عصبی میشم دعوامون میشه ی مورد دیگه هم هست ب شدت تنهاس و فقط من و باباشیم ک باباش اصلا براش وقت نمیذاره باز ی موضوع دیگه هم هست مثلا میگه موز داریم میگم نه میره چک میکنه این مثال راجب هرچی باید بهش ثابت بشه خودم این موضوع دوس دارم که اعتماد نداره زیاد ولی خب نمیخوام ب ماهم اینجوری باشه میخوام حرفمو قبول کنه
مامان عروسکِ من مامان عروسکِ من ۳ سالگی
خانوما من تا ب امروز ک دخترم 3سال و 8ماهشه در حد توانم هر چی ک دخترم خاست و اراده کرد رو براش خریدم. از خوراکی بگیر تا اسباب بازی و لباس.. ب قدری که تقریبا هر چن روز درمیون لباس جدید میپوشه میره بیرون یا پارک.. همیشه مرتب و تمیز.. بحدی ک وقتی میریم پارک چن تا از خانوما ک سلام علیک داریم ب دخترم میگن وای چه لباس قشنگی پوشیدی یا میگن چه حوصله ای داری لباس و با گیره مو و عینکش رو باهم ست میکنی اکثرا.. خلاصه خاستم بگم ر این حد رسیدگی دارم بهش حالا در کنار اینا اصلا آدم باج دهنده ای نیستم وقتایی شده دخترم چیزی خاسته و من میگفتم نه و این نه واقعا نه بود اگر گریه کنه بهش میگم با گریه تو من هیچ کاری برات نمیکنم هروقت گریه ت تموم شد باهم صحبت میکنیم.. خیلی وقتا خیلی چیزاشو خودم از رو ذوق خودم براش میگیرم... امروز دخترم و شوهرم باهم رفتن پارک یکی از دوستای دخترم هروقت دخترمو میبینه میگه بریم خوراکی بخریم( همراه مامانمون) امروزم ب دخترم گفت بریم مغازه؟ دخترم ب باباش گفت بریم مغازه و شوهر خنگ من از قضا کارتش رو نبرد و ب دخترم گفت بابا تو خونه کلی خوراکی داری( واقعانم داره هفته پیش رفتیم فروشگاه فقط شاید نزدیک ب یه تومن براش خوراکی های مختلف خریدیم بعد شوهرم از سرکارش نزدیک ب 500هزار براش اسنک خریده آورده) خلاصه شوهرم گفت کلی خوراکی داری یهو دخترم گفت وایسا برم از مامان دوستم بپرسم و دویید رفت گفت:
مامان گل پسری مامان گل پسری ۴ سالگی
کمی از اخلاقیات پسرم میخام بگم لطفا شماهم بگین که ببینم راه حلش چیه

پسر من خیلی لجبازه خیلی پر انرژیه همش خرابکاری می‌کنه کل خونرو مدام گند میزنه اصلا اهل بازی کردن نیس فقط خرابکاری و بهم ریختن اصلا هم اینکه کمکم کنه و خودش جمع کنه نیست همش دست میزنه به سینه هام باهاشون بازی می‌کنه دنبالم راه میوفته عین جوجه گاهی وقتا حین ظرف شستن و غذا پختن صندلی می‌زاره ک فقط بیاد دست بزنه یه سینه های من همش لباسمو بالا میده حالا اینا به کنار بیش از اندازه وابسته پدرشه اصلا همه دنیا یه طرف باباش طرف دیگه. همش دنبالشه هم بیرون هم تو خونه از وقتی ک شوهرم میاد اصلا بهش اجازه استراحت نمیذه نه استراحت نه خاب نه غذا خوردن نه حتی دو دقیقه بیاد کنار من بشینه برای همون منو شوهرم خیلی از هم دور شدیم حتی مهموونی هم ک میریم بازم میاد گیر میده به منو باباش مخصوصا باباش ک بیا با من بازی کن یه ادا اصول ها در میاره انقد نق نق و عصبیه که مجبوریم ب حرفش گوش بدیم فوری قهر می‌کنه عصبی میشه
مامان Rasta مامان Rasta ۳ سالگی
سلام خانوما ترو خدا کمکم کنید خیلی ناراحتم😔
دخترم س سال خوردیشه خیلی اخلاقش بد شده یهو میزنه ب کسی ب بزرگ تر از خودش بعد چش سفیدی میکنه برا طرف ک هیس هیچی نگو میزنه ب بچهای بزرگ تر از خودش ب دوستای خودم بعد نگاه تو چشمام میکنه بقران بخدا من نزدم قشنگ نگاه میکنه دروغم میده سر خود شده اصلااا حرفم گوش نمیده اخلاقاش خیلیی بد شده ک یهو باورم نمیش این دخترم میگم چشه یعنی من مقصرم؟ یعنی دخترم داره دیونه میشع؟ قراره اینجوری بمونه اینقدر دروغ بده ی بچه معصوم س ساله باعث این رفتارش منم؟ 😔چ گناهی داره اخه انقدر بد شده دیگ تو جمع خانواده اینا هیچکس دوسش نداره انقدر بدبخلاق بیتربیت شده میزنه ب کسی یا اذیت میکنه یا زور میگ مامان بابای بقیه بهش چیزی میگن حتی نمیتونم طرف داریش بگیرم چون مقصره و دروغم میده و خورد میشم نمیتونم طرفش بگیرم دلم اتیش میگیره بچمه ولی دست خودش نیست انگار روانی شده انگار مریضه تروخدا بهم ی چیزی بگین این کاراش یعنی چ باید چیکاررر کنم از فکر دارم دیونه میشم😔😔😔
مامان عروسکِ من مامان عروسکِ من ۳ سالگی
بیدارید دخترا یسوال ذهنمو مشغول کرده
ما پایین خونمون پارکه و دخترمو اکثرا میبرم پارک حالا یه دختر هست از دختر من بزرگتره و اینجور ک چن نفر میشناسنش تو بچگی تشنج میکنه و الان متوجه نمیشه و هر یکساعت قرص میخوره.. حالا این دختر بچه رو پدرش هر روز میاره پارک و هروقتم میان پدره یا میشینه رو صندلی مشغول گوشیه یا حرف زدن با دیگران.... دختر من تو پارک بازی میکنه با دوستاش این بچه هم میره بازی میکنه باهاشون بحدیکه بچه ها نمیخان با این دختربچه بازی کنن میگن اذیتمون میکنه اما من میگم اشکال نداره بازی کنین باهم.. چن بار خودم دیدم دختر منو از سرسره هل داد و بهش تذکر دادم.. دیروز دخترم داشت با دوستاش مامان بازی می‌کرد و چمن ها رو می‌کندن مثلا غذا درست میکنن این بچه درکنار بازی با اینا رفت همشو لگد زد و چمنها رو پخش زمین کرد دختر منم میخاست حمله کنه بچه رو بزنه ک اجازه ندادم و دخترم جیغ میزد.. دوباره دخترم رو سرسره بود اومد گفت مامان این دختره دماغمو زد منم ب دختره در حالیکه باباش میدید گفتم برا چی میزنی؟ نباید بچه ها رو بزنی و ب دخترم و دوستاش گفتم خب جدا بازی کنید و باهاش بازی نکنید پدره اومد ب دخترش گفت زدی؟ اون گفت نه در حالیکه دختره من اصلادروغ نمیگه و پدره گفت دخترم حالیش نمیشه و فلان و نزده. در حالیکه روزای قبل بچه های دیگه میرفتن پیش بابای دختره و شکایت میکردن👇👇