۵ پاسخ

بچه هر چی ببینه میخواد دیگه طبیعیه ، نباید انتظار داشته باشیم با خودش بگه نمیشه فعلا صبر کن، بچه برا بازیه برا بازار گردی نیست ❤

میدونم چی میگی دقیییقا حالو روز منه خانواده خودم میگن بد تربیت کردی یعنی اینو که میگن خیییلی حرص میخورم باز خانواده شوهرم برعکس خدانکنه یه کلمه از سر خستگی چیزی بگم به دخترم میگن این عصبیه روانیه و گاهی از این درددلای بچه داری اگه پیششون بگم نمیگن این داره درد دل میکنه بازم میگن قدر ندونه بی اعصابه هوووف وگرنه رفتار بچه هامون کاااملا عادیه به خدا اقتضای سن سه تا پنج سالگی میگن همینه همش لجولجبازیه و گریه

میدونم آدم عصبانی میشه و سخته ولی چاره ای نیس پسر منم همینطوره کسی بیاد خونمون که دوسش داشته باشه یا بریم بیرون نق و گریه داره ولی من گوش نمیکنم و اونم کوتاه میاد

خب این رفتارا طبیعی به نظرم وشما طبق گفته ای که بهش گفتی رو حرفت باش و کوتاه نیا حالاهرچقد میخواد گریه کنه بعد چند دفعه خودش آروم میشه و سعی کن باهاش منطقی حرف بزنی و مثلا بگی هرچی میخوای میذاریم واسه دفعه بعد خرید کنیم یا توو لیس خرید مینویسم چون ماهی ی دونه اسباب بازی مجازی بخری انتخاب با خودت

عزیزم منم دخترم خیلی بهونه گیر شده بود و همینطور برا هرچیزی ساعتها گریه میکرد از مشاور کمک گرفتم الان چند ماهه تلفنی صحبت میکنیم خیلی خیلی دخترم بهتر شد دیگه از اون گریه ها خبری نیست خواستی تو هم صحبت کن
سرج کن اینترنت بنویس مشاوره همکده دیگه نوبت بگیر خودشون تماس میگیرن جلسه اول هم رایگانه

سوال های مرتبط

مامان 🎵امیرعلی🎶 و🌱 مامان 🎵امیرعلی🎶 و🌱 ۴ سالگی
⛔ لطفا 🚫 لطفا 🚫 لطفا 🚫 عزیزی که باردار هستی نخون ...⛔


امروز ۲۷ام رمضانه و من برای بار دوم از ماه مهمانی خداوند بیرون انداخته شدم ...
امسال حتی شب های قدر هم اجازه ورود به خونه اش رو نداشتم چون هم خودم مریض شده بودم و هم پسرم ...
یه جورایی خودمو باختم انگار ...
می ترسم!
چند روز پیش ازش خواستم تا منو نبخشیدی بهم فرزند نده دیگه ... هروقت بهم عطا کنی یعنی بخشیدیم!
۴روزه شده ۲سال!
۲سال پیش ۲۳ماه رمضون ات بعد از احیای شب قدر، بعد از اووون همه گریه و بی تابی اومدیم خونه و من اون قرص هارو با گریه استفاده کردم، عین ۴۵دقیقه رو گریه کردم چون دیگه حوصله بحث نداشتم!
خسته بودم! بریده بودم!
دلشکسته بودم!
من تنها بودم! فقط من بودم! خودم و خودم!
مسعود رفته بود معاینه فنی بگیره و منو تو این لحظات مهم تنها گذاشته بود ...
یه جورایی انگار میخواست خودشو مبری کنه از این کار؛ با اینکه تماما خودش موافق این کار بود و تماااام قد وایساد و گفت باید ک باید!
"با سکوتش با حرفاش با بی محلیاش با تمام وجود ۳روز ی کلمه هم باهام حرف نزد، ۳روز هیچی نخورد، هییچییی! روزی فقط یه استکان آب"!
مامان ایلیا مامان ایلیا ۳ سالگی
دیشب ایلیا خیلی بیقرار بود و گریه کرد تو تاپیکام از علت این حال و هوای این روزاش گفتم
صبحم باز گریه کرد و ناراحت بود ولی خلاصه با صحبت آروم شد و رفت و البته گفت ب تارا جون بگو کلا کلاسم رو عوض نکنه مربیمم عوض نشه

خلاصه امروز اوضاع بهتر بود
بعدازظهرم حضوری نوبت مشاور کودک داشتم، از نوزادی تا امروز ایلیا مطرح شد
خلاصه این شد ک ایلیا علاوه بر استرس حس خشم هم داره الان باید خشمش تخلیه بشه، با خط خطی کردن، خمیر بازی، آشپزی ( پختن کوکو های مختلف ک اون ورز بده)
گفتن حس امنیتش کم شده با تایم مشخص بازی هر روزه ی ( مثلا هر. روز ۶ عصر) نیم ساعته هم از جانب من و هم جداگانه از جانب پدرش امنیت رو برمیگردونه
و نکته بعدی ک گفتن خیلی رفتاراش بابت سنشه و گفتن اصلا تو این سن بچه ها دقیقا آدمو عصبانی میکنن و مادر پدر نباید تو بازی بچه بیوفتن😅 حالا این یعنی چی؟
وقتی خسته و کلافه ای و بچه جیغ میزنه و گریه میکنه خشممون رو نفهمه سریع موقعیت رو ترک کنیم و خشممون رو تخلیه کنیم
وقتی بچه جیغ و داد میکنه ما هم بیوفتیم تو جروبحث اینجور میشه ک من مامان رو در زمان خشم هم دارم ک نباید اینطور باشه و ب مرور عادتش میشه


امیدوارم نکات رو رعایت کنم تا ایلیا زودتر آروم بشه و کوچولوهای همتون در آرامش باشن