۳ پاسخ

چراشکموفشارمیدن اخه بااون همه بخیه خب دردش خیلی زیادمیشه خون که خودش میادبیرون چطورتوزایمان طبیعی میاداینجاهم میاددیگه اخه 🫤🫤

واسه چی شکمت رو فشار دادن واسه من که نکردن

پمپ درد دقیقا همین جاست که معجزه میکنه باید میگرفتی اگه فشار ندن اون خون بیرون نیاد برای خودت بد عزیزم.
سزارین با بیحسی بودی یا بیهوشی؟

سوال های مرتبط

مامان اِلارا💖 مامان اِلارا💖 ۱ ماهگی
تجربه زایمان_ پارت سوم❌😃
پوزیشن بچه برعکس شده بود داشته خفه میشده اینقد زیر قفسه سینمو فشار دادن که دیگه نفسم بند اومده بود ی رب بیس دیقه زمان برد
اخرشم شکممو فشار دادن بعد بخیه زدن ک جفت خارج شد این قسمت درد انچنانی نداشت یهو ساعت ۱۲:۴۵ دیقه بچرو کشیدن بیرون همین که صدای گریه شو شنیدم خودمم شروع کردم گریه کردن و هق هق زدن
اوردن تماس پوست به پوستی بهمون دادن و بچمو بردن قسمت نوزادان وقتی دیدمش اینقد کوچولو بود دوباره شروع کردم گریه کردن
خلاصه گذشتو درد قفسه سینمو درد شکمم منو نمود
شکمم انگار سیخ داغ گذاشتن تا ۱۲ ساعتم ک اجازه شیاف اینا نداشتم چون مسکن زده بودن همراهم که نمیزاشتن تا خود صبح گریه میکردم از درد
بزور صبح خودم شیاف گذاشتم ی کوچولو دردمو انداخت ولی واقعااااا فک نمیکردم سزارین اینقد درد داشته باشه کل تنو بدنم میلرزید حالم خیلی بد بود تنهام که بودم
صبح با هزارتا التماس وقتی حالو روزمو دیدن راضی شدن مامانم بیاد
ادامه پارت بعدی
مامان رقیه سادات مامان رقیه سادات ۲ ماهگی
قسمت ۸
.۱۱ونیم بیحس شدم همون لحظه که سوزنو زد به کمرم بیحس شدم و اصلا هم سوزنش درد نداشت خوابوندنم رو تخت یه چی زدن جلو صورتم و شروع کردن ۱۱ ونیم که شروع شد ۱۱و ۴۰ دقیقه صدای گریه دخترم اومد و من با ارامش ترین بودم از اون لحظه به بعد و هیچ دردی نداشتم ولی هی از حال میرفتم حین عمل که دکتر بیهوشی میگفت چی زدن به این تو زایشگاه که این هی از حال میره ولی اون لحظات انقدرررر اروم بودم بعد اون همه درد شدید که دلم میخواست بخوابم دکترم گفت بخواب .ولی نمیتونستم اب دهنمو قورت بدم اصلا حس نمیکردم گلومو .۱۲ اومدم ریکاوری بهم پمپ درد و اینا وصل کردن که خیلییییی خوب بود پمپ درد و پیشنهاد میکنم حتما درخواست بدید دردتون رو فوق العاده کم میکنه .دیگه اونجا گفتن باید بتونی پاهاتو تکون بدی تا ببریمت بخش دخترمم فقط تو اتاق عمل چند ثانیه دیدمش .شکمم رو یه بار تو ریکاوری فشار دادن که هیچ حسی نداشتم تا ساعت ۱ونیم دیگه حس پاهام برگشته بود و یکم درد داشتم که هی برام مسکن زد ۱ونیم اومد ببرنم بخش دوباره شکممو فشار داد که یکم درد داشت ولی بهم گفت شکمتو تا میتونی بده تو مثل وقتی میخوای بگی شکم ندارم تا کمتر دردت بیاد که واقعا کار ساز بود .۱ونیم دیگه رفتم بخش وتا حدود ۷ صبح ۳ بار دیگه شکممو فشار دادن که دردش خیلی قابل تحمل بود .پمپ درد و شیاف نمیزاشت درد داشته باشم.
مامان پناهم😍 مامان پناهم😍 ۳ ماهگی
ادامه تجربه زايمان طبیعی
دیگه گفتن از رو تخت بیا پایین ورزش کن مگه میتونستم بیام پایین از دردی ک داشتم حالا با اذیت رفتم پایین انقد درد داشتم نميتونستم همکاری کنم زیاد دیگه دوباره رفتم بالای تخت معاینه کردن هنوز ۸ سانت بودم انقد ک‌انگشت کردن ک شد ۱۰ سانت بهم گفتن زور بزن حالا نگه میتونستم زور بزنم نفس نداشتم همشونم دانشجو بودن بالا سرم یه دانشجو ی احمق اومد رو شکمم با دو تا مشتش شکممو فشار میداد من دیگه اون موقع داشتم حون میدادم زیر دستش از این ورم اون یکی دیگه هی انگشت میکرد واژنم تا بتونه بچه بیاد دیگه دیدن بچه نمیاد پایین و داره میمیره اومدن واژنمو برش زدن بعد یه رب بچم بدنیا اومد ولی گریه نمیکرد🥲 چون بهش فشار اومده بود تو کانال زايمان همم ک دانشجو ی شکممو فشار داده بود بچم اذیت شده بود ینی بچمو خدا دوباره بهم داد ‌‌‌‌... دیگه بدنیا ک اومد اومدن بخیه زدن بعد دوباره اومدن معاینه دیدن بخیه هام باز شده بدون اینکه بی حسی بزنن دوباره بخیه کردن ینی هر بخیه رو با گوشت و استخون حس کردم برشم خورده بودم زیااااد
مامان نور 💫 مامان نور 💫 ۲ ماهگی
مامان شاه پسرم🩵💙 مامان شاه پسرم🩵💙 ۱ ماهگی
مامان پناه👧🏻🍭🍼 مامان پناه👧🏻🍭🍼 ۱ ماهگی
پارت پنجم تجربه سزارین
انگار بی حسیم داشت می‌رفت کم کم داشتم درد حس میکردم همش میگفتم من درد دارم میگفتن عیب نداره😐😂 من چون همراهامو ندیده بودم رفتنی گفتم من همراهام اینجان گفتن ن 😑 اونجا با اون حالم کلی ناراحت شدم ک ببین من رفتم اومدم اینا هنوز نفهمیدن😂نگو اونجا بودن بیچاره ها از اول
اومدن سمتم ک ببرن بخش ، اینم بگم فشارم و مرتب چک میکردن چون بالا بود میترسیدن ولی بهتر شده بود ، اومدن حرکت دادن ببرن دم در نگه داشتن ی عالمه اونجا ی نفر اومد پتو رو زد کنار شروع کرد شکممو فشار داد زیاد درد نداشتم چون بی حس بودم هنوز ولی یکم داشتم و التماس میکردم ک بسه تموم ک شد گفتم تروخدا دیگ نکنین گفت نترس تموم شد ولی نگو هنوز اولش بوده😿
بردنم بیرون مامانم تا دید منو اونجوری دارم میلرزم زد زیر گریه🥺
همراهم اومدن تا بخش رفتیم جا ب جا کردن رو تخت و رفتن من دیگ بی حسیم رفته بود و دردام شروع شده بود ولی در اون حد نبود ک نشه تحمل کرد بعد کم کم هم دردم هم لرزشم تموم شد گفتم مامان من چرا یهو خوب شدم😂گف چون همزمان چندتا باهم شیاف برداشتن گفتم پس چرا من ندیدم
با اینکه فکر میکردم بی حسیم رفته ولی نرفته بود نفهمیده بودم کی برداشتن
خلاصه ک نینیو دیدم و کلی عشق کردم و حالم خوب شده بود درد نداشتم
یه چند ساعت بعد دوباره دردام شروع شده بود اما بازم زیاد نبود مث یکم شدیدتر پریودی من پمپ درد اینام نداشتم خیلی خوب بود حالم بغل دستی هام همه داشتن و حالشون مث من بود اینجوری نبود ک پمپ درد دیگ همه چیو حل کرده باشه انگار ک پمپ همون شیاف باشه اولا همچین درد بدی نداره اون یذره هم با شیاف و مسکن هایی ک میزنن حل میشه
بارداری
مامان دلوین🐣🪄 مامان دلوین🐣🪄 ۵ ماهگی
پارت دوم
وقتی به هوش اومدم یه درد پریودی شدید زیر دلم داشتم بهم گفتن
پمپ درد رفتی داخل بخش بهت وصل میکنن دیگه شوهرم صدا زدن اومد بردنم داخل اتاق لباسامو عوض کردن شیاف زدن برام و پمپ درد وصل کردن
پمپ درد واقعا معجزه بود حتی یذره دردم نداشتم دیگه شوهرم فرستادن دنبال بچه خدشون شیرش داده بودن اومدن اموزش دادن چطور سینه امو بزارم دهنش گفتن از ساعت ۱ شروع کن با مایعات یواش یواش من با نسکافه شروع کردم ولی من شیر نداشتم بچم خیلی اذیته سینه امو نمیگیره
فردا صبح ساعت ۷ اومدن گفتن بلند شو راه برو🥲🥲
شوهرم اومد کمکم اول کامل تختم دادم بالا همه وزنم رو شوهرم بود نشستم لبه تخت
درد داشتم ولی رفتم تا دستشویی ولی سرگیجه داشتم دیگه شوهرم چن بار اب زد صورتم تا ۵ دقیقه بعد یکم به خودم اومدم یکم راه رفتم دراز کشیدم نیم ساعت بعد بازم راه رفتم دوباره نیم ساعت دیگه بازم راه رفتم دیگه دراز کشیدم باید حتما مدفوع کنی تا مرخص بشی و میگن هر چی راه بری برات بهتره
دیگه تا ساعت ۳ دنبال کارای مرخصی بود شوهرم و مرخص شدیم سوند رو هم همون شب نصف شب اومدن در اوردن ازم همین
بخام کلی بگم هر نوع زایمان دردای خواسته خودش رو داره
و هیچ کدوم راحت نیستن ولی من واقعا تحمل از لحاظ روحی روانی طبیعی رو ندارم اصلا بهش فکر نکرده بودم تو این چن ماه
راضی بودم الانم روز دوم هستش دراز کشیده ک اصلا دردی ندارم یکم راه رفتن برام سخته ایشالله ک همگی زایمان های خوبی پیش رو داشته باشین و بچه هاتون بسلامتی بغلتون بیاد