بحران دوسالگی یا همون «Terrible Twos» به دوره‌ای گفته می‌شه که بچه‌ها حدوداً بین ۱۸ ماهگی تا ۳ سالگی واردش می‌شن
این مرحله بخشی طبیعی از رشد کودک هست و بیشتر به دلیل تغییرات ذهنی، شناختی و هیجانیه

🔹 چرا اتفاق می‌افته؟
بچه‌ها تازه دارن حس استقلال پیدا می‌کنن، می‌خوان خودشون تصمیم بگیرن
زبان و توانایی بیان احساسات هنوز کامل نشده، برای همین زود به گریه یا قشقرق می‌رسن
کنجکاوی و انرژی زیادی دارن، اما کنترل و صبرشون کم‌تره
مرزها رو امتحان می‌کنن تا ببینن تا کجا می‌تونن پیش برن

🔹 ویژگی‌های معمول بحران دوسالگی:
زیاد گفتن "نه" و مخالفت با هر چیزی
گریه و جیغ یا قهر ناگهانی
وابستگی شدید به بعضی چیزها (مثل اسباب‌بازی یا والد)
لج‌بازی و نداشتن انعطاف
تغییرات سریع خلق‌وخو (یک لحظه می‌خندن، بعد گریه می‌کنن)
تلاش برای انجام کارها به تنهایی، حتی اگر بلد نباشن

🔹 چطور مدیریت کنیم؟
صبور بودن: این مرحله موقتیه و طبیعی
انتخاب دادن: مثلاً بپرسی "این لباس رو می‌خوای یا اون یکی؟" تا حس استقلال پیدا کنه
حواس‌پرتی: وقتی قشقرق می‌کنه، با چیز دیگه‌ای توجهش رو جلب کن
روتین ثابت: بچه‌ها با نظم و قابل پیش‌بینی بودن محیط، آرام‌تر می‌شن
مرزبندی قاطع ولی مهربان: باید بدونه چه چیزهایی ممنوعه
تحسین رفتار خوب: وقتی همکاری می‌کنه یا آرامشه، حسابی تشویقش کن
این دوره معمولاً تا حدود ۳ سالگی رو به آرامش می‌ره، و بعد بچه‌ها یاد می‌گیرن بیشتر با کلمات خواسته‌هاشون رو بیان کنن

۴ پاسخ

عالی بود مثل همیشه

چقدر قشنگ نوشتی عزیزم اشکال نداره اسکرین بگیرم داشته باشم؟

واای که چقدر سخته🥲
دخترم شدید وابستمه و نمیگذاره به کارام برسم.

عالی.

سوال های مرتبط

مامان جوجه طلا مامان جوجه طلا ۱ سالگی
پیرو تاپیک قبلی، چندتا مثال و راهکار واسه بحران دوسالگی👇

🔹 مثال ۱: لباس پوشیدن
بچه می‌خواد خودش شلوارش رو بپوشه، ولی بلد نیست و هی گیر می‌کنه بعد شروع می‌کنه گریه و لج‌بازی
✅ راهکار: بهش حق انتخاب بده → مثلاً بگی: "می‌خوای خودت شلوار رو بپوشی یا مامان کمکت کنه؟"
اگر اصرار داشت، اجازه بده کمی تلاش کنه و بعد با آرامش کمکش کن

🔹 مثال ۲: خرید کردن
تو سوپرمارکت اسباب‌بازی یا خوراکی می‌بینه و جیغ می‌زنه که "الان همینو می‌خوام!"
✅ راهکار: قبل از ورود به مغازه قانون بذار → "امروز فقط برای خرید نون اومدیم"
اگر شروع به قشقرق کرد، حواس‌پرتی کن (مثلاً: "ببین این نون تازه‌ها رو!" یا "می‌خوای تو پولش رو بدی به آقای فروشنده؟")

🔹 مثال ۳: گفتن "نه"
هر چیزی پیشنهاد بدی، جوابش "نه" هست حتی چیزی که خودش قبلاً خواسته بود!
✅ راهکار: به جای سوال مستقیم، گزینه بده مثلاً به جای "می‌خوای بخوابی؟" بگو: "می‌خوای با اسباب‌بازیت بخوابی یا با پتوی قشنگت؟"

🔹 مثال ۴: وابستگی
می‌خوای چند دقیقه کار کنی، اما بچه جیغ می‌زنه و می‌خواد فقط بغلت کنه
✅ راهکار: یه بازی یا فعالیت کوچیک در کنارت براش آماده کن (مثلاً من به گیسو دستمال میدم میگم تمیز کن یا جارو کن یا حتی سیب‌زمینی اینا میدم دستش میگم هروقت خواستم بدش بهم) اینطوری حس می‌کنه با توئه، ولی بهت فرصت نفس کشیدن می‌ده

این رفتارها خیلی طبیعی‌ان و بچه توی این سن بیشتر داره مرزهای خودش و اطرافیان رو امتحان می‌کنه
اصل ماجرا اینه که تو هم صبور باشی و هم قاطع، تا کم‌کم یاد بگیره هم استقلال داره هم قانون
مامان ℒ𝒾𝒶𝓂 مامان ℒ𝒾𝒶𝓂 ۱ سالگی
اصول مهم فرزندپروری در این سن:
1. ثبات و چارچوب
بچه باید یاد بگیره همه‌چیز طبق خواسته‌اش پیش نمیره.
"نه" گفتن والدین باید قاطع و بدون تغییر باشه.
2. گزینه دادن به جای دستور
به‌جای "لباسات رو بپوش"، بگو: "می‌خوای اول بلوز بپوشی یا شلوار؟"
اینطوری هم احساس استقلال داره، هم حرف تو عملی میشه.
3. تشویق رفتار درست
وقتی آروم چیزی خواست، سریع تشویق کن: "آفرین که قشنگ گفتی آب".
یاد می‌گیره برای رسیدن به خواسته، راه درستش حرف زدنه نه جیغ.
4. بی‌توجهی هدفمند به لجبازی‌ها
گریه و جیغ برای رسیدن به چیز خطرناک یا غیرمجاز → بی‌اعتنایی.
بعد از آروم شدن، توجه و محبت.
5. بازی و تخلیه انرژی
بچه‌ها در این سن نیاز به بازی پرتحرک دارن تا هیجانشون تخلیه بشه.
بازی‌های ساختنی، توپ بازی، لگو و قصه‌گویی عالیه.
6. ایجاد روتین روزانه
خواب، غذا، بازی و بیرون رفتن زمان مشخص داشته باشه.
بچه‌ها وقتی بدونن بعدش چه اتفاقی میفته، کمتر لجبازی می‌کنن.
7. الگو بودن والدین
بچه همه‌چیز رو از شما کپی می‌کنه. اگر ببینه شما با آرامش و بدون داد و بیداد مشکلات رو حل می‌کنید، همون‌طور یاد می‌گیره.

⚠️ خطاهای رایج در این سن:
داد زدن یا کتک برای کنترل گریه → فقط باعث لج‌بازی بیشتر میشه.
کوتاه اومدن مداوم → بچه یاد می‌گیره با گریه می‌تونه همه‌چیز بگیره.
مقایسه با بچه‌های دیگه → عزت‌نفسش آسیب می‌بینه.
🌱 خلاصه اینکه از ۱۸ ماه به بعد باید بچه مرزها و قوانین رو یاد بگیره، ولی در کنار محبت و توجه کافی.
قانون + عشق = فرزندپروری سالم 💖
مامان آنیسا خانوم🍩👶 مامان آنیسا خانوم🍩👶 ۱ سالگی
حالت صورت و لحن صدای ما، دنیای بچه‌هامون رو شکل می‌ده. 🤱
قبل از اینکه حرف بزنن...
قبل از اینکه کلمات رو بفهمن...
دارن ما رو نگاه می‌کنن.

این تحقیق معروف در مورد رشد نوزادها نشون داد که:
اگه مامانشون ترسیده باشه → بچه جلو نمی‌ره
اگه لبخند زد یا با صدای آروم و مهربون حرف زد → بچه با خیال راحت رد می‌شه
به این می‌گن ارجاع اجتماعی (Social Referencing)
یکی از اولین نشونه‌های رشد هیجانی بچه‌هاست.
جایی که نوزاد از احساسات ما یاد می‌گیره که یک موقعیت امنه یا خطرناک.

این تحقیق بهمون چی می‌گه؟
• ترس‌های بچه‌ها از خودشون به‌وجود نمیان، از واکنش‌های ما رشد می‌کنن
• حالت صورت و لحن صدامون نقش مهمی تو رشد احساسات بچه داره
• بچه‌ها حس امنیت رو با ارتباط و حس‌گرفتن از ما یاد می‌گیرن، نه با کلمات

✅ یک تمرین.....
این بار که عصبانی شدین صداتون رو ضبط کنین
و یا برید جلو آینه و خودتون رو با اون چشم های از حدقه در اومده و نگاه خشمگین تماشا کنین.....
از خودتون وحشت نمیکنین ؟
وقتی میخندین خوشگل تر نیستین ؟
وقتی با آرامش جواب میدین خوش صدا تر نیستین ؟
مامان جوجه طلا مامان جوجه طلا ۱ سالگی
میدونم خیلیاتون با رسیدن سن بچه به ۱۸ ماهگی و زدن واکسن یسری عادتای جدید تو بچه‌ها دارین میبینین و به مرز جنون رسیدین😅
جیغ و داد، بدخلقی، عصبانیت، گریه الکی، بهونه یسره مثلا همش بگه بریم بیرون و ....
نگران نباشید اینا همش مربوط به جهش رشدی ۱۸ ماهگی:

استقلال‌طلبی و خودمختاری: می‌خواد خودش انتخاب کنه، ولی هنوز نمی‌دونه چی می‌خواد = نتیجه‌اش غر زدن و بهونه‌گیری
اضطراب جدایی: حتی اگه کمی مستقل‌تر شده، هنوز دلش می‌خواد مطمئن باشه تو نزدیکشی
کنجکاوی زیاد: همه‌چیزو می‌خواد کشف کنه ولی وقتی به خواسته‌اش نمی‌رسه، نق می‌زنه
زبان در حال شکوفایی: بعضی کلمات مثل "ددر" رو مدام تکرار می‌کنه چون تازه یاد گرفته و لذت می‌بره از استفاده کردنش
ابراز احساسات شدید: یاد گرفته با گریه یا جیغ توجه بگیره و داره امتحان می‌کنه که تا کجا جواب می‌ده
سعی کنید با آرامش و ثبات، نیاز به استقلالش رو در قالب انتخاب محدود جواب بدید و در عین حال مرزهای روشن رو حفظ کنید
این ترکیب باعث می‌شه هم غرغرها کمتر بشه، هم اعتمادبه‌نفس و استقلالش رشد کنه
مامان آبان مامان آبان ۱ سالگی
مامان قشنگا سلام
من این هفته درباره رفتارهای عصبی و پرخاشگری های آبان با یه دکتر روانشناس صحبت کردم. تجربه ام رو باهاتون درمیون میذارم.
دکتر گفت با این که همه بچه‌ها این طوری نیستن ولی این رفتارها توی این سن طبیعیه، حالا دلیلش چیه؟
۱- اینا عقلشون رشد کرده و درکشون از جهان اطرف رفته بالا ولی هنوز قدرت کلامی ندارن برای همین خیلی وقتا از اینکه نمی تونن منظورشون رو برسونن عصبانی میشن.
۲- این سن شروع شناخت حس مالکیته. و بچه با والدی که بهش وابستگی بیشتری داره (که در مورد آبان، منم) هم مثل یک شی که صاحبش هست رفتار میکنه بنابراین کوچکترین کاری که این قانون مالکیت رو تهدید کنه عصبانیش میکنه. مثلا اگه شما لحظه ای بهش توجه نکنید یا با کس دیگه ای حرف بزنید یا بغلش کنید و...
۳- تو این سن کنترل دنیای اطراف برای بچه‌ها خیلی مهم میشه و اینا میفهمن که می‌تونن دنیای اطرافشون رو کنترل کنن. پس اگه اتفاقی بیوفته که حس کنن کنترلشون کم شده (مثلا به خواسته شون بی توجهی بشه) عصبانی میشن. گفت اینکه حس کنن می‌تونن روی دنیای اطراف کنترل داشته باشن به میزان اعتماد بنفسشون در بزرگسالی خیلی مرتبطه. اما این به این معنا نیست که همیشه هرکاری ازمون خواستن براشون انجام بدیم که در بزرگسالی بااعتمادبنفس باشن، چون اولا ناممکنه و دوما ناکام شدن در برآوردن خواسته‌ها بهش میفهمونه همیشه هم نمیشه هم چیز رو کنترل کرد و این یه واقعیته.
توصیه اش به منم این بود که سعی کنم بیشتر آبان رو درک کنم و کمتر عصبانی بشم. براش تا میتونم توضیح بدم که چرا نمی تونیم فلان کار رو بکنیم گفت شاید توضیح اوایل بی فایده به نظر بیاد اما در دراز مدت جواب میده.
خلاصه که صبر جمیل برای خودم و شما آرزومندم :)
مامان آنیسا خانوم🍩👶 مامان آنیسا خانوم🍩👶 ۱ سالگی
۷. پس چون ندیدیم و یاد نگرفتیم که چطور اختلاف‌هامون رو حل کنیم!، وقتی بحثی پیش میاد، نمی‌دونیم بعدش چطور رفتار کنیم!، بنابر این یا وانمود می‌کنیم که اتفاقی نیفتاده و با بی‌توجهی همه چیز رو عادی جلوه میدیم. یا ماجرا رو به دل میگیریم و تا مدت‌ها اون رو بلای جون‌مون می‌کنیم...

۸. وقتی تو بچگی به اندازه کافی به ما توجه نشه! و عشق و محبتی که لایقش هستیم رو دریافت نکنیم!، تشنه توجه و تایید میشیم. پس ناخواسته می‌گردیم هرجا بیشتر به سمت ما توجه روانه بشه به اون سمت قدم برمی‌داریم، بی‌توجه به اینکه این توجه تا چه اندازه می‌تونه برامون هزینه ساز باشه.

۹. وقتی به طور مکرر قول دادن و بدقولی کردن!، حرف زدن و عمل نکردن!، وعده دادن و ناامیدت کردن، دنیا و آدم‌هاش به چشمت غیرقابل اعتماد میان و تصور اینکه "همه به دنبال اینن که سرت کلاه بذارن!" اجازه نمیده راحت اعتماد کنی و ترس از آسیب دیدن از شروع هر رابطه متعهدانه‌ای می‌ترسوندت.

و در نهایت ۱۰: وقتی تو بچگی اونقدری کنترلت کردن که حسرت یه زندگی بدون دخالت تو دلت مونده، یا به قدری منفعل رفتار می‌کنی که همه به خودشون جرات دخالت و کنترل کردن میدن!، یا به قدری به کنترل حساس میشی که با کوچک‌ترین حس کنترل شدن واکنش تندی نشون میدی
👇👇👇👇👇
مامان دخترک خوش‌قدم✨ مامان دخترک خوش‌قدم✨ ۱ سالگی
🌟 ۵ نکته طلایی برای تقویت اعتماد به نفس کودکان 🌟

1️⃣ تشویق تلاش، نه فقط نتیجه!
وقتی کودک‌تون تلاش می‌کنه، حتی اگر نتیجه‌اش کامل نباشه، حتما تحسینش کنید. اینطوری یاد می‌گیره که تلاش مهم‌تر از شکست یا موفقیته. 💪😊

2️⃣ کلمات مثبت و تشویق‌آمیز بگید
به جای "چرا نمی‌تونی درست انجام بدی؟"، بگید "تو داری بهتر می‌شی، من بهت افتخار می‌کنم!" 🌈✨

3️⃣ به کودک مسئولیت‌های مناسب بدید
مسئولیت‌های کوچک مثل مرتب کردن اسباب‌بازی‌ها باعث می‌شه حس مفید بودن و اعتماد به نفس درش تقویت بشه. 🧸✅

4️⃣ اجازه بدید اشتباه کنه و یاد بگیره
اشتباه‌ها بخشی از رشد هستن. نذارید ترس از اشتباه جلوی یادگیری رو بگیره! 🚀🙃

5️⃣ وقت باکیفیت با کودک بگذرونید
با هم بازی کنید، حرف بزنید و علاقه‌هایش رو بشناسید. حضور شما مهم‌ترین سرمایه برای اعتماد به نفس اوست. ❤️👨‍👩‍👧‍👦


---

👶 یادت باشه: هر کودک یک دنیای خاص و منحصربه‌فرده!
اعتماد به نفس رو با عشق و حمایت می‌تونیم بسازیم. 💖