۱۳ پاسخ

جیغ کشیدن فقط خسته می‌کنه ادمو باید با تنفس کنترل کنی درداتو منم زایمانم خیلی سخت بود ولی یذره هم جیغ نکشیدم ۱ شب بستری شدم۵ بعدازظهر فرداش زایمان کردم البته ماما همراه داشتم خییلی کمکم کرد

من سزارین اختیاری رفتم خیلی راضی بودم و هستم

من دوبارشم طبیعی بودم راضی ام

😂وای منم ۱۲ ساعتتتت درد طبیعی لعنتی رو کشیدم آخر هم رفتم سزارین

من سزارین کردم خوب بود

من از زایمان طبیعی راضی بودم کیسه آبم ترکید صب ساعت پنج و نیم رفتم بیمارستان شیش و یک دقیقه بچم دنیا آمد

من طبیعی بودم و خیلی درد کشیدم خیلی زایمانم سخت بود ولی از طبیعی راضیم برگردم عقب باز طبیعی میزام
از سزارین وحشت دارم

ژنتیکککک فقط

سزارین من درد طبیعی رو کشیدم آخرم سزارین شدم با اینکه شکمم بخیه خورد و بعدش برام سخت بود ولی سزارین بنظرم بهتره

من سزارین بودم خوب بود شما قدت کوتاهه ایشون بلند؟

همین که جیغ میکشیدی باعث کند شدن روند زایمانت شده من از هفته 38پیاده روی میکردم روزی 2ساعت اسکات میزدم شیاف گل مغربی میزاشتم رابطه بدون جلوگیری داشتم با 2فینگر 2ساعته زایمان کردم ساعت 2آمپول فشار زدن ساعت 4بچم به دنیا اومد

من سزارین اختیاری رفتم راضیم

در کنار تحرک لگن هم باید بزرگ باشه،من تا نه ماهگی هم ورزش هم پیاده روی و هم کلی فعالبت داشتم ولی تو معاینه لگنی گفتند لگن تنگه و احتمال اینکه سر بچه گیر کنه هست و سزارین شدم،حتی کلاسهای ورزش بارداری هم رفتم

سوال های مرتبط

مامان آریا مامان آریا ۵ ماهگی
سلام مامانای گل خوبین☆☆☆
اکروز خواهر شوهرم زایمان کرد صبح اگه بگم یساعت طول نکشید از دردش تا زایمانش باورتون میشع اصلا من و عمرم ایجور نددیم حتی مامت همراشم تعجب کرده بود ای دختر یه جیغ نکشیده بود بعد من خوذمو بگم از ساعت ۷صبح کیسه ابم تو ۳۷هفته پاره شد دردم شرو شد یه سانت شده بودم با امپول فشار اینقد جیغ زدم تا ۸شب خدا شاهده ایقد جیغ زدم زنک میزدم ماما هحرام میگفت تا ۴سانت نشی من نمیام منم ایقد تقلا کرده بودم سرمی که برام وصل کرده بودن از دستم کندم و پر رو. تختم خون شدمادر شوهرمم هی پول میداد پرستاراک بیاد رو سر من منم موذب بودم ماماحتی ببخشید گلاب ب روتون من مدفوع کرده بودم تو اون وضعیت میومد هی سرک میکشید تو اتاقم منم واقعا خیلی کثیف کاری کرده بودم گلاب ب روتون این از من حالا بریم سراصل مطلب ما امروز بازار بودیم مادرشوهرم زنگ زد ب شوهرم ک بیمارستان بیا دنبالم بیام خونه نمازمو بخونم مام رفتیم بعد سواار شد احوال خواهر شوهرو.بچش و.گرفتم گفت بخدا اصلا پرستارا تعجب کردن که چقد صبور بوده این دختر اصلا حیغ نزده تمیز زایمان کرده بعد من شیرخشکیه بچم شیرنداشتم اریا هم دهنش کوجولو بود سینم نمیگرفت بعد میگفت شیر خودشو میده و یه جوری میگفت ک حس میکردم داره ب من تیکه مینذازه من بشدت دچار پارگی هم شدم دوبار بخیه خوردم واقعا سخت بود برام حس میکنم امروز منظورش بمن بود ک دخترش تمیز زایمان کرده و نماز خونده اول بعد رفته بیمارستان خب من شرایطم فرق کرد یهویی شد کیسه ابم ۳۷-هفته پاره شد همش از دختر خودش تعریف میکرد بابا دیگه زاییده خب
مامان فندق مامان فندق ۶ ماهگی
تجربه من از زایمان تو بیمارستان پارسا
37 هفته و 5 روز بودم ک رفتم پیش دکتر کریمی که خیلی تعریفشو میکردن و گفتم زایمان طبیعی میخوام ولی یه درصد سزارین بشم میخوام شما عملم کنید گفتن بله حتما یه شماره تماس دادن ک دردگرفت پیام بدم بهشون معاینه کردن سربچه پایین بود و دهانه رحم بسته و بهشون گفتم من فقط بهاطر شما اومدم این بیمارستان و تاکید کردن هر زمان باشه زایمانم خودشون میان
12 شب همون روزی و معاینه شدم کیسه آبم پاره شد و رفتم بیمارستان هیچ دردی نداشتم فقط آب ازم میرفت تا 6 صبح امپول فشار نزدن ک دکتر کریمی گفته شیفت صب امپولو بزنن همون تایم امپول زده شد ولی بازم درد نداشتم ورزش انحام دادم و کمی دردم شزوع شد و میگفتم بکید دکتر خودشون بیان گفتن دکتر کریمی برای همچین مواقعی دکتر مقیم داره خودش نمیاد تا 12 ظهر درد کشیدم ولی بیشتر از 2 سانت نشدم دکتر مقیم معاینم کرد گفت رحمتو نده بالا چرا رحمت کشیده بالا گفتم من فشار میارم ولی هیچی
همچنان اصرار ک ورزش کن دوز سرمو بیشتر کردن دارو عوض کزدن تا ساعت 3 ک شدم 3 سانت و ب قول ماما دهانه رحمم کاغذی و اصرار ک طبیعی میتونی و منو همسرمم امیدوار ک میتونم تنها کسی ک میگفت تورو باید عمل کنن بجه چند ساعته بدون آبه طبیعی نمیتونی و چقدر سر این جریان مادرم حرف شنید و برخورد پرسنل افتضاح