من مامانم باهام بود تا اخر گریش میگرفت چون داد میزدم از درد پرستار دید مامانم گریع میکنع گفت خانوم برو بیرون من داد میزدم مامان توروخدا تنهام نزار مامان من میمیرم بری دستمو گرفت گفت نمیرم اشکامو پاک میکردم همرام خودشم گریع میکرد الان که فکر میکنم میگم چقدر من احمق بودم انقد مامانمو اذیت کردم اونجا انقدر درد داشتم که برام مهم نبود واقعا مادر خیلی تو زندگی جایگاه مهمی داره
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.